شیرین زن بیوه زیبا

0 views
0%

سلام من ارمان هستم ۲۰ ساله و قدم ۱۹۲ هست و وزنم ۸۸ و خوشکل و خوش استیلم و خوشتیپم و امروز با این سایت اشنا شدم و اولین داستانم هست که مینویسم امیدوارم لذت ببرید من یک روز تنها با ماشین تو خیابون داشتم میچرخیدم که یه خانم خیلی خوشکل و خوش اندام که قد حدودا ۱۷۵ و سینه ۸۰ و کمر باریک و باسن مثل جنیفر لوپز رو دیدم با دوستش دارن راه میرن که با ماشین رفتم کنارشون یه نگاه کردم و اونم یه نگاه کوچیک کرد و رفت تو لوازم تحریر منم تو ماشین منتظر موندم تا بیاد بیرون ۱۰ دقیقه صبر کردم نیومد رفتم داخل مقازه وقتی منو دید لبخندی زد فهمیدم خوشش اومده یک حودکار الکی خریدم اومدم بیرون ۱۰ دقه دیگه صبر کردم تا اومد بیرون با دوستش ی بوق زدم نگاه کرد از ماشین پیاده شدم گفتم سلام ازتون خوشم اومده میتونم شمارمو بهتون بدم گفت اره و دادم و گفتم بزنگ و مواظب خودت باش که رفتم اونور خیابون که سوار ماشین بشم دیدم زنگید اسمشو پرسیدم گفت شیرین و گفتم بیا برسونمتون که گفت نه باشه واسه بعد و من رفتم و ۲ روز با هم اس دادیم و باهاش راحت بودم گفتم بریم بیرون گفت تو شهر نه میترسم اشنایی ببینه منم گفتم بریم تهران من اونجا خونه دارم و قبول کرد فرداش از کرج رفتیم تهران خونه داییم که دانشجو یه تهرانه و باهاش هماهنگ کردم خونه رو خالی کرد و تو ماشین با شیرین که صورت سفید و چشمای بزرگ و لبای سرخ داره صحبت میکردم و لزت میبردم و میگفتم جججججووووونننن چهه چیزیه و تو ماشین دستشو گرفتم به بهونه دیدن انگوشترش و بد دست منو مالوند منم دستشو ناز میکرم و با دستم لوپشو گرفتم و بوس کردم گفتم عزیزو منی اونم با صورت نازش خودشو ناز کرد برام رسیدیم تهران ۲ تا ساندویچ گرفتیم رفتیم خونه و گفتم راحت باش لباس راحتی بپوش که رفت تو اتاق وقتی اومد بیرون کیرم که ۱۷ سانته شده بود ۱ متر وقتی دیدمش میخاستم قورتش بدم یه تاپه زرد با یه شلوارک صورتی چسبناک که تا بالای زانوش بود رو پوشیده بود که پاهای سفیدش و رونهای خوشتراش نرمش و باسن خوشفرم و گنده ش منو کوشته بود با اون موهای گندومیه فرفریه بلندش مثل حوری بود گفتم بیا ساندویج بخوریم که اومد کنارم نشست پاهاش چسبیده بود به پاهام و منم هر چند دقه ۱ بار بوسش میکردم و موهامو میزدم به صورتش که خیلی خوشش میومد چون موهای من لخت و نرم هستش وقتی غذا خوردیم گوشیشو از دستش قاپیدم میخاست بگیرش در رفتم اوفتاد دنبالم رفتم تو اتاقی که تخت اونجاست رفتم رو تخت اونم پرید روم و میخندید گوشی رو بگیره که قشنگ رو تخت خابیده بودیم و تو بقلم بود که من دستمو گذاشتم پشت کمرش اونم لباشو گذاشت رو لبام و منم گوشیو انداختم و دستمو گذاشتم رو باسن نرمش و میمالوندمش و لباشو میخوردم وای که چه لبای گوشتی داشت اااوووووففففف و شکم به شکم تو بقل هم خابیده بودیم و من دستمو از روی باسنش بردم طرف کسش و کسشو میمالوندم و گردنشو میخوردم و بعد خابوندمش زیرم و تاپشو در اوردم و سوتین نداشت پدر سوخته چه سینهای گردو سفتو سفیدی داشت که سره سینهاش صورتی کمرنگ بود و سر سینهاش مثل نوخود شق شده بودن که من سرشو کردم تو دهنم و میک میزدم و زبونمو میزدم بهش و با دستم اون یکی سینشو میمالیدم و با پاهام پاهاشو میمالوندم دیگه ااه و اووفففششششش بلند شده بود و میگفت عزیزم عسلم خوشکلم کشتی منو دیگه طاقت ندارم منم همینجور میمالوندمش و اونم اه و ناله میکرد و زبونمو میزدم به سوراخه نافش و همینجور زبونمو میکشیدم رو پوسته سفیده شکمش تا زیر گردنش اونم دستشو میمالوند تو موهام و کمرمو میمالوند و کسشو میمالوند به کیره مثل سنگم بعد دیگه گفت ارمان تو رو خدا بکن منو دیگه تاقط ندارم کشتی منو ۳۰ دقه منو تو کف گذاشتی و دستشو گذاشت رو کیرم و میمالوند منم اه و اوفم در اومده بود که دیگه طاقتم تموم شد شلوارو شرت و لباس حودمو با شلوارکو شورت جیگرو در اوردم تا کیرمو دید به جونش افتاد و با حرص ولع میخورد اول زبونشو از پایین کیرم تا سرش میکشید و بعد با لبای سکسی گوشتیش میک میزد منم سرشو عقب جلو میکردم و سینشو میمالوندم بعد خابوندمش رو تخت و کوسه تپل و قرمز شو خوردم تا زبونمو زدم به کسش گفت آآآآآآه ه ه ه ه ه ه ه وووووااااااییییییییییییی ججججووووووونننننننننن آآآآآآخخخخخ ااااووووووووووفففففف کشتیم منم تند تند کسشو میخورم و دستمو خیس کردم و به سوراخ قرمزش میمالیدم و باهاش بازی میکردم اونم میگفت آاخخخخ کشتیم ااااوووووفففف کیرتو میخام تو رو خدا عزیزم بکن منو منم پاهاشو باز کردم و کیرمو مالیدم رو کسش که ظعف تمام بدنمو گرفت و سرشو میخاستم بکنم تو که نمیرفت چون چند وقت سکس نکرده بود خیلی تنگ بود منم سرشو اروم کردم تو که از بس داقو لزج بود چند بار که سرشو جلو عقب کردم تا ته رفت توش و شیرین میگفت وووواااااایییییییی جججوووووننننن بکن منو وای چه کیری داری و پاهاشو دور کمرم حلقه کرده بود و به خودش فشار میداد منم محکم تلمبه میزدم و کرمو میزدم ته کسش و اه و اوووف میکردیم که نزدیکای اومدن ابم بود که چرخوندمش و خابیدم پشتش و از پشت کیرمو اروم کردم تو کسش و تند تند تلمبه میزدم و باسن نرمش میخورد به پاهام و منو میکشت و دیدم که دیگه خیلی اه و اوفش بلند شوی سینهاشو محکم گرفتم و میکردمش که یباره لرزید و کسش ۱۰۰ برابر داق شد منم چند تا تلمبه دیگه زدم دیدم ابم داره میاد سریع درش اورم وگذاشتم لای کون خوشکل و نرمش و ابم اومد و ۲ تای از حال رفتیم و ۶ ساعتی تو بقل هم با ارامش خابیدیم و بعد برگشتیم کرج و ۲ ماه با هم بودیم تا دوباره ازدواج کرد منم دیگه بهش نزنگیدم حتی چند بار احوالمو پرسید چون متاهل بود جوابشو ندادم اینم از داستان من امیدوارم داداشا و ابجیهای گلم خوششون اومده باشه نوشته

Date: September 7, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *