ضرس قاطع

0 views
0%

اسم ها مستعارند مثل داستان قبلیم من سارا هستم داستانه قبلیم اسمش بمال بمول بود اونشب فراموش نشدنی با نیمارو هیچوقت یادم نمیره اما بعده اونشب هیچوقت بهش ندادم و فقط تو فیسبوک باهاش چت میکردم یه بارم وب کم خواست که بهش ندادم ی شب که لباس زرد ی سره تنگ پوشیده بودم فری شوهرم اومد خونه تو آشپزخونه داشتم قیمه درست میکردم اومد پشت سرم و طبق معمول گیر داد به کونم دامنمو داد بالا شرت سفیدمو داد پایین تا رو زانوهام یکم خمم کرد ی توف انداخت رو کیرش خواست بکنه تو گفتم آخه کثافت این چه جور سکسیه واقعا گهی خندید خواست بکنه تو دردم اومد کسم سوخت بالاخره با فشار جا کرد اولین تلمبه دومی سومی تازه دردش کم شد دیدم داره نفس نفس میزنه گفتم نیادا اما اومد خالیش کرد اون تو گفتم آخه با 4 تا تلمبه کسی ارضا میشه کس کش خندید شرتمو کشید بالا گفتم من چی پس گفت باشه بعد شام باز میکنم شاموخوردیم گفتم بیا فری گفت ظرفارو بشور شستم گفتم بیا گفت الان که زوده راست نمیشه برو بشورش واست بخورمش با هزار امید رفتم حموم وقتی اومدم مزدک میرزایی داشت بازی فوتبال گزارش میکرد دیدم فری خوابه خیلی اعصابم خورد شد هموجوری رفتم سراغش گفتم پاشو گفت اههههههههه مگه نمیبینی خوابم گفتم قول دادی ارضام کنی گفتم اصلا نمی کنم چیه گفتم حداقل پاشو مسواک کن گفتم شاید خوابش بپره گفت نمی خوام و خوابید رفتم پای لپ تاپ میل امو چک کردم اومدم شهوانی حالی نداد رفتم فیسبوک دیدم نیما هست داستانو واسش تعریف کردم گفت می خوای بیام پیشت گفتم الان که این هست اما صبح بیا خیلی خوشحال شد دوست داشتم از فری انقام بگیرم صبح شد فری بلند که شد دهنش بو فاضلاب میداد صبحانشو دادم رفت زنگ زدم به نیما سریع راه افتاد یه ربع بعد که زنگ زدم سر اسفندیار بود اومد در و وا کردم ی لباس تنگ واسش پوشیده بودم تمیزه تمیزم بودم اینقدر ازم لب گرفت که کلی حال داد کیرشو دراوردمو کردم تو دهنم خیلی حال میداد کیرش خیلی با حاله مثل خودش سفیده بعد 5 مین گفت نوبته منه گفتم می خوای بخوری باورم نمیشد اما خورد خیلی خوب میخورد حسابی آب انداخت کسم رفتیم بالا تو اتاقه خودمو فری لباسامو کامل دراوردم اونم لخت شد گفت میشه کفش پاشنه بلند بپوشی گفتم واااااااااااا وا لخت کفش پام کنم که چی بشه آخه گفت دوست دارم سکسیه یه کفش مشکی پوشیدم انداختتم رو تخت کیرشو تا دسته کرد تو اخخ عالی بود یک دو سه چهار پنج تلنبه هاشو میشمردم نه خبری از اومدن نبود اخخ چه حالی میداد جوری میکرد که سینمم میلرزید گفت پاشو دستاتو بذار رو تخت پشت کن بهم می خوام از پشت بکنم تو کست کردم اون کارو باز شروع کرد وای عالی بود همینجور میکرد تند و تند داشتم جر می خوردم شالاپ شولوپ صدا میداد تازه کسم اب انداخته بود یهو نمیدمنو چی شد که داد زدم کسه ننت فری نیما محکم تر میکرد گفت به فری چیکار داری گفتم دلم می خواست تو بکن جرم بده یهو داغ کرد باز انداختم رو تخت چپوند کیرشو تو من اونقدر محکم و سفت میکرد که بهد 5 مین ارضا شدم گفتم تو چی گفت دارم میام گفتم ون بکنم گفت چی گفتم بکنم گفت آخ چه جمله با حالی باز گفتم بکنم بکنم جووووووون بکنم یهو اومد کسم پر شد داغ شد حواسم نبود اون تو ریخته وقتی داشت میرفت به یاده اونشب تو مهمونی اجازه گرفتو انگشتمم کردو رفت حالا از اون ماجرا 7 ماه میگذره من 6 ماهو نیمه حاملم نمیدونم مشکل بچه نیست مشکل اینه که من بعد اون به فری اصلا ندادم مثلا قهر کرده بودم واسه همین به ضرس قاطع نمیتونم بگم بچه ماله فری یا نیما خدا کنه مال فری باشه بازم داستانامو بنویسم نوشته

Date: October 21, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *