سلام اینم داستان رو مینویسم که عبرتی باشه برای همه این داستان مال هفته پیش هست که تلگرام نصب کردم که بعد از یکی دو ساعت دیدم چندتا دوستام پیام دادن تو تلگرام بعد منو اد کردن تو گروهها منم شروع به چت کردن کردم بیشتر اعضاشون از شهر خودمونواطراف اون بودن تا چند روز بعدش که متوجه یه بچه 13ساله شدم که عکس پروفایلش پسرخوشتیپ و خیلی خوشکلی بود که بهم پیام داده بود و سلام کرده بود من هم علاقه مند به کون بچه ها دارم باهاش گرم گرفتم که فهمیدم مال اطراف شهرمونه همینطور توچت خودش بحث رو باز کرد گفت بهنام دوستات تو رو اذیت نمیکنن گفتم چطور گفت منو تو مدرسه اذیت میکنن منو میبرن تو دست شویی باهام سکس میکنن منم گفتم غلط کردن خودم میام میزنمشون گفت البته بدمم نمیادا به شوخی نوشتم پس کونی هستی دیگه اونم گفت هر کی کون سفید منو ببینه عاشقش میشه بعد عکس کون سفیدی رو که معلوم نبود مال کیه فرستاد منم شق کردم از اون کون سفید بهش گفتم ارشیا میشه منم تو رو بکنم گفت باید کیرتو ببینم من یه شلوارک شطرنجی پام بود تازیر خایم دادمش پایین و یه عکس از کیر شقم گرفتم بعد که دیدش گفت کیرت خوبه کونمو اذیت نمیکنه ولی اگه میخای منو بکنی باید پول بهم بدی منم قبول کردم پنجاه تومنش بدم بهش گفتم میتونی بیای گفت پدر مادرم اجازه نمیدن تو بیا منم قبول کردم چون نیم ساعتی راه بیشتر نبودآدرس داد که فردا بیا دم مدرسمون یه جایی پشت مدرسه هست امنه اونجا منو بکن اول گفتم وشمو نمیاد اینجوری یه خونه باشه بهتره اونم گفت جایی رو ندارم منم که تو کف قیافه خوشکلش بودم با کون لطیفش قبول کردم چون تاحالا این همه کردم مثل اون ندیده بودم با اونابعدش شمارمو بهش دادم که هماهنگی کنیم قرار شد فرداش برم شبش تو فکرش بودم تا بهش زنگ زدم جواب داد با ی ه صدای لرزان که انگار بزورحرف میزدسلام کردم و گفتم کیرم خوابش نمیبره برا کونت اونم گفت بهش میرسی و تا اومدم حرف دیگه ای بزنم گفت باید برم عجله دارم و قطع کرد یکم مشکوک شدم ولی بیخیال شدم فرداش کیفمو برداشتم که برم مدرسه مثلا خداحافظی کردم و اومدم بیرون تا نیمه راه کج کردم و رفتم آدرسو پیدا کردم یه مدرسه بود تو یه محل هر چی زنگ زدم جواب نداد پیام دادم که سر قرار هستم یکم وایسادم با کیرم ور میرفتم که چجوری بکنمش که یهو یه ماشین پژو 206دودی جلوم وایسادیه جوون تقریبا هیکلی و خوش قیافه یکم نگاهم کرد بهش توجه نکردم یکم رفت جلو پیاده شد اومدجلوم وایساد یهو چاقو گذاشت تو پهلوم گفت سوار شو وگر نه میکشمت نفسم بند اومده بود نمیدونستم چیکار کنم از شانس بدم کسی هم تو محوطه اون خرابشده نبود سوارم کرد دستمو بست و دهنمم بست سریع حرکت کرد رفت تا یه جا وایساد منو با چشم بسته بردتو بود چشمهامو باز کرد دیدم تو یه اطاقم که معلوم شد یه خونه نوسازه که کامل نشده دیوارها آجری بود یه چندتا پتو کف بود و یه چراغ نفتی هم وسط که تقریبا گرم کرده بود اتاق رو چاقو هنوز تو دستش بود وروبروم وایساده بود گفت جنده تو خودت کونی چطور دنبال کون بقیه هستی اول ترسیدم گفتم شاید برادر اون پسره هست وگوشیشو چک کرده افتادم ب ه التماس که پسرت خودش گفت من نمیخاستم و این حرفا اونم زد زیر خنده که کصخل اون خود من بودم که عکس یکی دیگه رو گذاشتم تا کونیهایی مثل تو رو شکار کنم مغزم تیر کشید که تو چه تله ای افتادم خداخدا میکردم جایی پیدا بشه فرار کنم اما غیر ممکن بود منم که تاحالاکون نداده بودم و فقط کرده بودم تو فکر کصخل بازیی که در اوردم بودم که دیدم طرف لخت شده بدنشم زیاد مو نداشت کیرش ولی بزرگ بود اومد همونجوری که رو مین بودم کیرشو کرد تو دهنم تا ته حقلم میکر تو که میخاستم خفه بشم بعد از چند دیقه تو دهنم تلنبه زد پاشو کسیدم بلدنم کرددستمو باز کرد دیگه از ترس حرکتی نداشتم کمربندم و باز کرد شلوارمو کشید پایین بعد کاپشن و پیرهنمو و لختم کرد برم گردوند کونمو که دید یه سیلی محکم زد به کونم منم بغض داشتم و اشک تو چشمام و هیچی نمیگفتم لای کونمو باز کرد و شرو ع کرد به لیسیدن و اه و اوه که عجب تنگه و نرمه یهو انگشتشو خیس کرد و محکم کرد تو کونم و بدون اینکه بذاره جا باز کنه محکم شروع کرد به جلو عقب کردن از درد جیغ جیغ میکردم اونم بدون توجه با انگشتش تلنبه میزدیکم که جا باز کرد دردش کم شد دو انگشتیش کرد بعد سهتا که کرد انگار کونم میخاست پاره بشه ولی رحم نکرد یواش برای خودش میگفت اووف عجب لبویی شد دیگه نوبت کیرش بودخوابوندم زمین پاهامو داد بالا و با کرم زد به سوراخم و کیر خودش و شروع کرده به مالوندن کیرش به کونم یه دفه یادم افتاد به اونایی که کرده بودم که همینجوری میکردمشون فکرشم نمیکردم یه روز یکی بیاد منو بکنه توسراخم درد داشت چون انقدر با انگشت محکم زده بود که ناخن هاش تو گوشت مونم رفته بود یواش شروع کرد به فشار دادن منم چشمها مو بسته بودم و به خودم میپیچیدم کیرش تموم نمیشد از درد میسوختم تا خایه هاشو احساس کردم زیر سوراخش فهمیدم تا ته رفت تو چشمامو باز کردم دیدم صورتشو روبرو صورتمه قربون صدقم میرفت و خوشحال بود لباشو چشبون به لبام و شروع به تلنبه کرد خیلی درد داشتم با هر تلنبه انگار کل روده ها میومد بیرون و میرفت تو منم اشک میریختم ده دیقه ای شد بنظرم انگار نمیخاست آبش بیاد کیرشو بیرون کشید دوبارهر کرم زد و با فشار بیشتری کردش تو دیگه سوراخم باز شده بود و احساس لذت داشتم هر چند درد داشت هنوز پنج دیقه ای هم شد که دیدم تندتر داره تلنبه میزنه یهمو کیرو در آورد و آبشو با فشار ریخت رو شکمم بعد بی حال هیکل سنگینشو انداخت رو من چند دیقه ای و منم کلی فش دادم بهش بعد بلند شد با شورت نخی آبی خودم خودشو منو تمیزکرد و لباساشو پوشیدو در حال پوشیدن گفت دمت گرم خوشتیپ حال خوبی دادی ولی تا تو باشی به کسی اعتماد کنی منم از درد بزور پاشودم شورتمو انداختم کنار لباسهامو پوشیدم و گشاد گشاد اومدم برم که گفت اینجوری نمیشه بری دوباره چشمامو بست و اینبار دستامو نبست دستمو گرفت برد تو ماشین وحرکت کرد چشمهامو که بازکرد جلوی همون مدرسه بودیم پیاده شدم و گفت یادت باشه منو لو ندی و گرنه آبرو برات نمیذارم منم که حسابی کنف شده بودم از کون دادن گفتم باشه دیگه رفتم سر خیابون یه دربست گرفتم یه راست در خونه رفتم دیدم کسی نبود تو پذیرایی رفتم تو اطاق و بی حال افتادم رو تخت و تلگرام رو پاک کردم و توبه میکنم دوباره نصب کنم و دیگه دنبال کون مجازی نباشم نوشته
0 views
Date: October 22, 2020