سلام من عسل هستم و این خاطره ای ک میخوام بگم مربوط میشه به یک ماه پیش خب از خودم بگم من چهره عادی دارم چشمای قهوه ای موهای بلند مشکی لبای صورتی پوستمم سفیده تقریبا تپلم قدم 167 هس و بدن نرمی هم دارم و شدیدا شهوتی هستم و اکثر مواقع خودارضایی میکنم در واقع یکی از کارای عادی زندگیم شده و از خیلی وقت پیش انجام میدادم اینی ک گفتم بخاطر اینکه دلیل دیر ارضا شدنم رو بفهمید ک واقعا اذیتم میکنه و تقریبا توی این سه سالی ک با علی هستم و روابطی ک داشتیم خیلی کم پیش اومده ک من ارضا بشم اشنایی منو علی از وقتی شروع شد ک من از دانشگاه انصراف دادم و برگشتم شهر خودم تا توی دانشگاه ازاد از ترم بهمن ادامه بدم اون موقع ها بی تالک مد شده بود و منم خیلی توش میچرخیدم و همانطور ک میدونید توی بی تاک اکثرا پیشنهاد سکس میدن منم ادمی نبودم ک اهل سکس باشم خلاصه همین علی اقای ما دقیقا شب تولدم یکواست داد و وقتی دیدم ادمی نیست ک بحث رو ب سکس بکشونه باهاش اوکی شدم و خیلی جالب فهمیدم هم دانشگاهی هستیم البته اون سال بالایی بود و من تازه ترم یک کلی باهم حرف زدیم و از سیر تا پیاز زندگیمونو گفتیم اینکه حتی من اونجا با یکی دوست بودم و از وقتی برگشتم نمیتونم تحمل کنم ووو خلاصه کنم علی بهم کمک کرد ک تنها نباشم و واقعا پسر خوبی بود اولین دیدارمون شد وقتی ک اون امتحان داشت و من ب بهانه ی اینکه برم ب یکی از دوستام ریاس یاد بدم باهاش رفتم دانشگاه چرا دروغ اما وقتی دیدمش جا خوردم چون عکسی ک داده بود ی عکس جمعی بود و قرار بود مت حدس بزنم ک کیه و من اشتباه حدس زده بودم کلا متفاوت بود ی پسر تقریبا سفید با چشمایی ک میشه گفت سبز بودن ی پیرهن استین کوتاه تنش بود سوار شدم و رفتیم خدایی خوشم نیومد ازش قرار شد اون بره امتحانش رو بده و منم برم ی جا درسمو بخونم ک چون ازش بدم اومده بود گوشیمو سایلنت کردم و وقتی جزومو خوندم خودم رفتم سوار سرویس شدم ک برم و از عدم خوابیدم تا جواب ندم خیلی زنگ زده بود و نگران شده بود وقتی برگشتم و جوابشو دادم گفتم خواب بودم و اونم گفت هر جا ک فک کنی رو گشتم و خیلی نگران شدم من بهش گفتم دوس ندارم تو رابطمون احساس باشه خلاصه یک تابستون گذشت و ما فقط یبار همو دیدیم اونم باز توی دانشگاه و من چقدر همونم ناراحت شدم ترم مهر شد و خواستیم بریم دانشگاه باهم میرفتیم اما تو سرویس کنار هم نبودیم اما کم کم ررمون باز شد و یبار برگشتن نشستیم کنار هم یکم همو اذیت کردیم ک گفت چرا نمیزاری دو دقیقه دستتو بگیرم منم ساکت نشستم و هیچی نگفتم دستمو ک گرفتم مردم از خجالت و حرارت کلع تنم داغ شده بود و نبض میزد خیلی حس خوبی بود و چند شب بعدش موقع خواب گفت دوس داره ببوستم این اول داستان ما بود نه من و ن علی قبلا دست کسی بهمون نخورده بود و خیلی مثبت بودیم البته اون مذهبی بود من بچه مثبت دقیقا سال از اشناییمون گذشته بود و تلگرام شده بود جایی ک جک هاس سکسی بفرستیم اون موقع مد جک سایز 85 بود عروسی خواهرم بود و لباسی ک من داشتم اگه سایز سینم 85 بود خیلی بهتر روی تنم می افتاد و همینو بهش گفتم و اینکه سایز من 70 هس و ب شوخی کشید ب سکس چت و میگفت میاد واسم روزی سه چار ساعت ماساژ میده تا بشه 85 و ب جاش میخواست بخورشون اون موقع طبقه بالای خونمون خالی بود و علیم هی میگفت بریم اونجا ماساژ بدم ک روز جور شد و بهش گفتم کسی خونه نبود و میدونستم تا حداقل 4 ساعت دیگه نمیان علی اومد با کلی ترس و استرس از همسایه فضول به سختی اومد داخل رفتیم بالا خیلیم سرد بود فقط چون این روزا خونمون شلوغ بود و من نمیتونستم درس بخونم ی پتو و بالش و زیر انداز تو یکی از اتاقا گذشتت بودم ک وقتی میرم بپیچم دور خودم و بشینم بخونم علی رو هم بردم همونجا کنارم نشست دستمو گرفت موهامو بوسید و میگفت اگه تو درسا گیر داشتی بهم بگو اخه هم رشته بودیم منم غر میزدم سردمه علی بلند شد پتو رو اورد انداخت روی پاهام خودشم نشست و منم چسبیدم بهش و روی پای اونم انداختم علی دستشو دورم حلقه کرد و ی لحظه باهم چشم تو چشم شدیم نگاهش به لبام بود ک وسط حرف زدنم یهو بوسید منو خدا میدونه یهو چه داغ شدم تنم گرم پرم شد چشمامو بسته بودم اما چون خیلی حس خوبی بود دوس داشتم بازم باشه علی هم ک خیالش راحت شد از برخورد من باز شروع کرد بلد نبود فقط میبوسید کم کم راه افتادیم لب بالامو میمکید و منم چند بار کوتاه لب پایینشو بوسیدم منو خم کرد رو زمین مثل اونایی ک تشنه هستن دوتا لبامو باهم میخورد هنوزم همینطوریه عین جاروبرقیه و کلا جفت لبامر باهم میخوره و میمکه دستش رفت سمت سینم راضی نبودم نمیزاشتم بره روش ناراحت شد منم حسابی امپرم بالا بود و کسم خیسه خیس خودم دستشو گذاشتم روی ممه هام اروم روش مب کشید سرش زده بود بیرون و علی هی میگفت واااای ازم اجازه گرفت پیرهنمو دراره وقتی دراورد دوباره لبای قلوه ایشو رو لبام گذاشت دستشم روی ممه چپیم بود و اروم فشار میمداد من گفتم بسه و بزور بلند شد از اون ب بععد بحثامون خیلی سکسی شد و اونم خیلی تشنه من شده بود بعد از چند روز خونشون خالی شد من رفتم پیشش رو مبل نشستم کنارم نشست بغلم کرد خودم رفتم رو پاش نشستم از هم لب میگرفتیم و اونم نازم میکرد رفت سراغ گردنم و بوس میکرد و میلیسید مانتومو در اورد انداخت کنار ی تاپ قزمز تنم بود دوبنده بود و چاک ممهام پیدا بود ممهام گردن و سفت و نوکشون وقتی تحریک میشم بیرون میزنه و سفت سفت میشه از زیر سوتین کاملا سرشون پیدا هس تاپمو ک در اورد با این صحنه رو برو رو شد با انگشتاش نکشونو گرفت و فشار داد منم داشتم میمردم از خوشی سوتینمو کشید بالا و ممها افتاد بیرون با دستاش گرفتشون محکم بهم فشارشون میداد درد داشت اما لذت بخش یود ممه چپیمو با دو دست گرفت فشار داد تا فقط نوکش بالا باشه و کرد تو دهنش دقیقا عین الوچه داشت میخورد و میمکشید میسرخت سرش میگفت میخوام خوشگلش کنم و منم اه و نالم بالا بود حسابی میکشیدش با دندون و فشارش میداد وقتی نگاش کردم کبوده کبود بود حالا نوبت ممه راستیم بود ک بغلم کرد بردم رو تختش سوتینمو کامل دراورد نشست کنار تخت با دوتا دستاش ممه راستمو گرفت همچینن میمکید ک پرسیدم مگه چیزی ازش میاد بیرون و گاز میگرفت چ منم لذت میبردم اومد اروم کیرشو حس میکردم از رو شلوارش ولی دست نزدم ینی در واقع کیرش تحریکم نمیکرد ولی اون با ولع داشن خودشو میمالید بهم یهو اوردم رو زمین تنم رو تخت بود پاهام رو زمین باسنم جلوش بود کمرمو میبوسید و دکمه شلوارمو باز میکرد شلوار و شرتمو باهم کشید پایین چند بار زد روش باسنم نرم و وقتی میزد روش از ایینه کنار تختش میدیم ک میلرزه و اونم داره نگاش میکنه لپای کونمو باز کرد و با دستاش فشارش میداد بعد من بلند شدم ک نزاشت انداختم روی تخت منم تیشرتشو دراوردم کمردنبشو باز کزدم و شلوارشو کشیدم پایین دستمو گذاشت رو کیرش عین سنگ شده بود یکم فشارش دادم و تخماشو قلقلک دادم شرتشو دراوردم ی کیر متوسط داشت شاید بشه گفت سانت خیلیم کلفت نبود ولی واسه من همونم زیاد بود چند بار با دست واسش جلو عقب کردم گفت نمیخوری به زور خودمو راضی کردم و براش ساک زدم بلد نبودم اما هی میگفت سرشو یواش گاز بگیر همیشه فک میکردم پسرا بدشون میاد دندون بهش بخوره اما خب خلاصه داشتم خفه میشدم درش اوردم منو اررم هل داد زو تخت ک بخوابم پاهامو داد بالا و و نشست جلو کسم کسم رنگ اطرافش تیره تر از پوستمه اما چوچولم و خوده کسم و سوراخ کونم صورتیه اونم به وجد اومده بود و هی از پایین تا بالا رو میلیسید هی میلیسد منم ناله میکردم و میگفتم بازم میخوام خیلی خوبهههه با دستش واسم چوچولمو تکون میداد تا ارضا شم اما نمیشدم پاشد وایساد پاهامو تکیه دادم به خودش کیرشو در اورد لازم نبود یاداوری گفتم ک نباید بکنه تو کسم اونم فقط میکشید روش از روی کسم شروع میکزد کیرشو حول میداد تا زیر چوچولم و وقتی به خوده چرچولم میرسید محکم روش میکشدد دیگه داشتم جیغ میزدم دخترا میدونن زیر پوست چوچول ی چیزی از جنس غضروف هس ک خیلی حساسه و اگه به اون چیزی برخورد کنه چه درد لذت بخشی داره و علی دقیقا داشت به همون کیرششو میزد اما من ارضا نمیشدم علی خوابید و من رفتم روش یکم واسسش ساک زدم نشستم رو شکمش چوری ک کسم رو کیرش بود و خودمو میمالیدم بهش علی گفت بیا بشین رو صورتم واست بخورم تا ارضا شی اما من میدونسم دیگه نمیشم واسش ساک زدم تا ارضا شه و دقیقا ابش پاششید به صورت هودش و ممه من ولی سیرش نشده بود من نشستم یاز روش و دلم میخواس یجوری ارضام کنه ک گفتم بیا از کون بکن فک نمیکرد جدی بگم پاشدم از بین وسایلاش کرم پیدا کردم مالیدم به کیرش اونم بلند شد منو دمر خوابوند رو تخت بالشم گذاشت زیر شکمم اول واسم خورد هم کسمو ک از پایین پیدا بود و هم سوراخ کونمر میمالید و قلقلک میداد داشتم میترکیدم از شهوت کرمو بردات و زد ب سوراخ کونم قشنگ چربش کرد و با دس دیگش چوچولمو میمالید یعد کونمو باز کرد از هم و یا ی انگشتش اروم میکرد تو و لپای کونمم میبوسید از کسمم همیجوری داشت اب میرفت بیرون و خیس خیس بود اب کسمم میمالید ب کونم بزور ی انگشتشو فرو رد تو هی چند بار جلو عقب کرد بعد دومین انگشتم اورد دیگه نمیتونستم تحمل کنم بهش میگفتم ترو خدا بکن تو مبخوامم اونم تند تر انگششتشو جلو عقب می کرد بعد پتوورو تا کرد انداخت رو زمین پاهامو کشید پایین زانوم روی پتوش بود و کونم جلوش لپاشو از هم باز کرد و کیرشو گذاشت دم سوراخم میکشدد روش و هی اروم فشار میداد بهش چند بار همین کارو کرد تا رفت تو منم داشتم دردشو تحمل میکردم چون اولین بارم بود و داشتم از درد میمردم هی میکرد تو هی در میاورد و میگفت خیلی خوشگلخ این صحنه سوراخش بازه و خوشگله لپای کونمو بیشتر میکشید و کیرشو رو سوراخم تکون میداد داشتم دیونه میشدم خودمو محکم حل دادم عقب ک بره تو یهو تا نصفش رفت تو ی اخ بلند گفتم و التماس میکردم تکون نخوره یکم موندیم تو همون حالت یواش جلو عقب میکرد اروم اروم همش جا شد علی خم شده بود روم جلو عقب میکرط و کمرمو گردنمو میبوسید منم اه میکشیدم و هیچی نمیگفتم ممهام درد میکردن علیم داشت هی فشارشون میداد چند دقیقه بیشتر نشده بود ک تلمبه زدنش تند شد و همزمان تند تند چوچول منم میمالید من وقتی ارضا میشم ی تکون محکم میخورم و کسم نبض میزنه و ابم یکم بیشتز میشه و دقیقا همون موقع من ارضا شدم اوما علی تو خال خودش بود و دستشو از چوچلوم بر نمیداشت و من فقط اخ اخ میکردم تا خودش ارضا شد و ابشو ریخت تو کونم اما فک میکردم من نشدم و باز دوباره داشن چوچولمو میمالید ک باز شدم و خودم کشیدم جلو کیرش از کونم دراومد و علی اومد سمتم برمگردوند لبامو بوسید رفت رو گردنم همینطوری بوسید تا به کسم رسید اونو ک دست زد باز نتونستم تکون نخورم و بزور نگهم داشت پوست روی چوچولمو کشید بالا و همون غضروفی ک شدیدا روش حساسمو مکید جیغ میزدم دیگه یکم خورد و همه اب کسمو با زبونش تمیز کرد ی دستمالم اوزد و خشکش کرد بعدم رفتیم باهم شام خوردیم و منو رسوند خونه این اولین و اخرین سکسی بود ک ما تو این مدت داشتیم و هر روزم علاقمون یهم بیشتر میشه ببخشید ک طولانی شد نوشته
0 views
Date: August 21, 2019