سلام من 21 ساله اهل تهران خستتون نکنم من یه دوست دخترم دارم به اسم نیلوفر این نیلوفر مثه بسکتبالیسته شیفت اونا قبل ماست از شانس خوبمون ما بعد اونا با مشهد مسابقه داشتیم خلاصه نیلوفرو مربیشونو چند از دوستاش رو سکو ها نشستن تا بازیو ببینن چون قرار بود بعد بازی بریم بیرون خلاصه بازی شروع شد تموم رفتم تو رختکن سریع یه دوش گرفتم یه شلوار مشکی با یه تیشرت مشکی زرد همراه یه کفش زرد که خطایه مشکی داشت ورداشتمو پوشیدم یه عطر تلخم داشتم زدم خلاصه با نیلوفرم سوار ماشینم شدیم گفت بریم بام یکم قدم بزنیم رفتیم بام یکم چرخ زدیم بعد رو بهم کردو گفت امیر امشب مامان بابام میرن کرج حاله خالم خیلی خوش نیس میشه بیای پیشم منم یکم من من کردم خلاصه یه بهانه جور کردمو مخ بابارو زدم لپمو ورداشتم ماشین روشن کردم رفتم خونه نیلوفر در رو باز کرد رفتم تو دیدم نیلوفرم یه لباس سورمه ای پوشیده جلو تلویزیون دراز کشیده منم رفتم پیشش اومد تو بغلم نشست یکم بوسش کردمو قربون صدقش رفتم اون شب بعد از اینکه یکم حرف زدیمو اینا گفت بریم بیرون شام بخوریم منم گفتم یه جا تو نیاوران میشناسم رفتیم یه چیزی خوردیمو تو یه پارک نشستیم دیدم نیلوفر چشاش خسته اس گفت بریم خونه خوابم میاد رفتم ماشینو از تو پارکینگ در اوردم رفتیم خونه ماشینو تو کوچه پایینی گذاشتم رفتیم نیلو رفت تو اتاقش لباساشو عوض کنه منم همین طور بعد گفت بریم تو اتاق رفتیم خلاصه برق خاموش شد و فقط صدای نفسامون میومد یکم به خودم گفتم اینقدر دوسش دارم پس یکم لذت هم بد نیس خلاصه دستمو بردم لایه موهاشو یکم نوازش کردمشون بعدش عشق بنده سرشو رو سینم گذاشت و چشماشو بست منم دستمو رو شکمش گذاشته بودم خلاصه کم کم دستم رو سینه هاش اومد دیدم داره تندتند نقس میزنه فهمیدم بیداره و بدشم نمیاد کم کم سینه هاشو مالوندم دیدم داره لبشو گاز میگیره بعد رو بهش کردمو همین طور ک میمالوندمش ازش لب گرفتم بله خانوم حشری شده بود کم کم رفتم سراغ کسش یکم مالوندم دیدم بلند شد گفت امیر لطفا اینجوری ازارم نده گفتم چرا جوابمو نداد دیدم لباساشو در اورد گفت سریع توام معتل نکن منم همین کارو کردم دیدم کیرمو گرفت تو دستش یکم بالا پایین کرد بعد کم کم برد تو دهنش حدودا یه دوسه دیقه واسم ساک زد دیدم داره کم کم ابم میاد گفتم بسه نیلو ابم داره میاد حالا نوبت منه درازش کردم رو تخت چی بود کس سفید تپل بی مو یکم مالوندم بعد رفتم تو کار خوردنش واسش خوردم خیلی حشری شده بود اونقدر خوردم که خودش گفت تورو خدا بسه دیدم اپن نیس حیف گذاشتمش لبه تخت کیرمو کرم زدم و دم کونشم مالیدم اولش میگفت درد داره نه نمیشه خلاصه راضی شد گفتم من دردت نمیارم اروم سر کیرمو بردم تو کونش خودشو جمع کرد یعنی دردش میاد بعد یکم سرشو عقب جلو کردم بعد کم کم بردم تو یه هو کلا بردم تو دیدم جیغش به هوا رفت اخو واخ میکرد حدود 40 ثانیه تو کونش نگه داشتم داشتم اروم تلمبه میزدم کونش جا باز کرده بود دیدم این حالت طبیعی شد دراز کشیدم رو تخت اومد رو پاهام نشست کیرمو تنظیم کردم جا سوراخش کم کم تلمبه میزدم دیدم داره ابم میاد گفتم نیلو ابمو کجا بریزم گفت هر جا دوس داری منم ک میمردم کلشو تو دهشن خالی کنم همین طور که تلمبه میزدم سینه هاشم میمالوندم بعد از اینکه ابم اومد همشو تو دهنش خالی کردم بعد یه نیم ساعت بی حال روش افتادم حدودا ساعت 1 30 شب بود رفت یه مقدار میوه اورد خوردیمو بعدشم لالا تا صبح از دوستان عذر میخوام اگه سکسم خیلی باحال نبود امید وارم خوشتون اومده باشه نوشته
0 views
Date: April 29, 2022