سلام من مژده هستم یه دختر 21 ساله قد 175 وزن 60 کیلو از 18 سالگی با امیر دوس شدم یعنی تو استامبول دیدمش بعد تو ایرانم با هم تماس داشتیم اما هیچ وقت بین ما حرف سکس نبود یعنی در حد لب بود تا سه ماه پیش که من تو یه تصادف تو اتوبان تهران کرج صدمه ی زیادی خوردم و بعلت ضربات سنگین پرده ام پاره شد خدا رو شکر که دکتره به پدر مادرمم گفت این جریانو خب من دیگه راحت شده بودم اولین قراره منو امیر سه شنبه بود که امیر زنگ زدو با کلی شک و دودلی ازم خواست تا برم خونشون منم قبول کردم آخه همون موقع داشتم فیلم سوپر تو رد تیوب نگاه میکردم و حسابی حشری شده بودم قبول کردم و فردا صبحش ساعت 10 بود رفتم حموم حسابی خودمو صفا دادم ساعت دو رفتم خونه امیر خونش خیلی خوشگل بود سلام عشق زندگیم شلام امیرم خوبی مرسی بیا بیا بشین برات یه قهوه بیارم قهوه رو که خردیم اومد بغلم نشست که گفتم امیر یه ذره میترسم آخه من تا حالا با مردی سکس نداشتم گفت ناراحت نباش من اولین و آخرین کسی هستم که تو باهاش سکس داری عروس خوشگلم اومد جلو لبشو گذاشت رو لبم شروع کرد لب گرفتن منم کمکش کردم اینقدر از هم لب گرفتیم که لب دوتامون به کبودی میزد بعد منو بغل کرد برد رو تخت خوابوند اومد بغلم خوابید شروع کرد لاله گوشم خورد همینطوری گردنم و شونه هامو میخورد تا رسید به سینه هام سینه هام 85 هست شروع کرد با ولع سینه هامو خورد دیگه آه و اووهم بلند شده بود رو آسمونا بودم اونم خورد تا رسید به کسم با یه حرکت شلوارو شورتمو کشید پایین من خودم تا حالا کسمو اینقدر باد کرده ندیده بودم شروع کرد به خوردنه کسمو اینقدر با فشار سرشو فرو کرده بود تو کسم و حرفه ای میخورد من فقط جیغ میزدم که بعد دو سه دقیقه یه لحظه سردم شد و لرزیدم آره ارضا شده بودم بعد بلند شدم شلوارک و شورت امیر و دراوردم من تا حالا کیر به این بزرگی ندیده بودم شروع کردم براش ساک زدن که فقط ناله میکرد 5 دقیقه ساک زدم براش بعد منو خوابوند رو تختو پاهامو وا کرد آروم سر کیرشو گذاشت سر کسم آروم آروم فرو کرد تو شروع کرد تلمبه زدن با چه سرعتی صدای ناله هانون دل سنگو آب میکرد بعد گفت میخوام از پشتم بکنمت به حالت سگی نشستم کمی کرم زد سر کونم آروم آروم فرو کرد و باز تند تند تلمبه زد بعد دو دقیقه گفت آبم داره میاد گفتم بریز تو کونم اونم تا آخرشو ریخت توش دیگه از درد داشتم میمردم یه لحظه افتادم دیگه یادم نمیآد بعد سه ساعت بیدار شدم عشقم بغلم خواب بود با تکون من بیدار شد دوتایی رفتیم حموم اونجا دو بار دیگه ارضا شدیم بعد من رفتم خونه هفته ی بعد پنج شنبه تولدش بود یه تولد خیلی بزرگ گرفته بود اونجا نامزدیمونو به همه اعلام کردو منم الآن عاشقشم نوشته
0 views
Date: September 17, 2018