عشق اهورایی

جلو باشگاه منتظر بودم ماشين و جوري پارك كرده بودم كه نتونه از بره در باز شد و با سارا اومدن بيرون و به سمت ماشين پياده شدم شوكه شد سلام عزيزم _تو اينجا چيكار ميكني خستم كردي اهورا بسه ديگه اه _ ااا چرا انقدر بداخلاق خانمم دلم برات تنگ شده اومدم ببينمت همين _ برو بابا ديوونه فري بريم تا پشتش و كرد بره بازوشو گرفتم كشيدمش سمت خودم منو ديوونه تر از اين كه هستم نكن برو بشين تو ماشين همين الان در ماشين و باز كردم و اشاره كردم كه بشينه لجباز تر از اين حرفا بود نخواست بشينه كه گفتم يا ميشيني يا من ميدونم با تو نشست تو ماشين حركت كردم تا رسيديم هيچي نگفت سكوت محض در و باز كردم رفتم سمت اتاق وقتي برگشتم رو مبل نشسته بود و چشماش بسته بود نشستم كنارش يهو پاشد گفت چيه بگو چرا ولم نميكني نميفهمي يا نميخواي بفهمي صد بار گفتم حتي حق نداري دست بزني بهم حتي دست تو چيكار كردي از همه اعتمادم سو استفاده كردي مستم ميكني تا هر كار ميخواي بكني اره حالم ازت بهم ميخوره اهورا برو گم شوووو شروع كرد با هر تواني داشت مشت زدن چشماي قشنگ شو بسته بود و ميزد بزور بغلش كردم بارونم به خدا اينطوري نيست به خدا مست بودم من خرم نفهميدم چي شد حالا كه چيزي نشده فقط يكم عشق بازي بود ما كه كاري نكرديم عزيز من عمره من اروم باش تو بغلم نشستيم زمين همين جوري كه گريه ميكرد اونقدر صورتم و بوس كرد تا از حال رفتيم چشامو باز كردم هوا تاريك بود پري جانم عزيزم پاشو بايد برسونمت دير شده بابا نگران ميشه چشاشو كه باز كرد از شر تا پام سوت كشيد وفتي چشاي خمارشو ميديدم سخت ترين لحظه زندگيم بود اونقدر داغ شده بودم كه محو نگاش ميكردم انگشتم و رو صورت نازش ميكشيدم و تند تند نفس ميكشيدم سرم و بردم جلو تا لباشو حس كنم اما وقتي نگاهش افتاد به شلوارك باد كردم سرشو كشيد عقب _ديره بايد برم اهورا حوصله دعوا ندارم تو راه مطب موبايلم زنگ خورد سلاممم _ به به خانوم خانوماااا صبحت بخيرر زنگ زدم ببينم كجايي چه خبر هيچي دارم ميرم پي يه لقمه نونننن واسه زن و بچم _جون عمت عمرا تو واسه ما كاري نميكنيااا _ به بابا مسافرت و گفتي _گفت فقط با سارا ميزاره _بگو بياد ديگه اشكال نداره كه _باشه پس هماهنگ ميكنيم دم در منتظر بودم تا بياد پايين خدا چرا چرا هر روز خوشگل تر از ديروززز ميكنيي اين ووو بگو تو به مننن __ اهورااااااا بسهه اه لوس بريم ديگه ديرههه وقتي رسيديم ويلا وسايل و بردم تو اتاق و خوابيدم رو تخت تو فكر غرق بودم نميتونستم از فكر عشق بازي با تنها دختر روياهام بيام بيرون هواا بهترين بود داشتم رويابافي ميكردم كه باران اومد تو پريد روم وقتي گرماي تنشو احساس كردم باز هوايي شدم دستم و دور كمرش حلقه كردم و چسبوندم به خودم لبامو گذاشتم رو گردنش نوازش لبام رو گردنش تا پايين و بالا حالم بد بود اه كشييد دستم و بردم پايين تر تا نرمي تنشو حس كنم خودشو بهم فشار داد اروم اروم كيرم داشت بلند ميشد كونشو با دو تا دست ميماليدم گردنشو ميخوردم لاي پاهاشو رو كيرم از رو لباس بالا پايين ميكرد اه اه اخ اي اه اه اهورا نه چرا دلم ميخواد اهورا ميخوام من فقط كونشو نوازش ميكردم و گردنشو ميخوردم كيرم شلوارمو داشت پاره ميكرد اما نميتونستم كوچيكترين پيشرفتي همين لحظه رو هم ازم ميگرفت كس داغشو ميكشيد تند تند به كير گير كردم تو شلوار و صداش هي بلند تر ميشد اه اه اهههه اهههه اهههه اهههه داشتم پارههه ميشدم دستم و بردم زير تاپش بند سوتينشو باز كردم بين ناله هاش گفت نكن اهورا اي نكن نميتونم نكن لبامو گذاشتم رو لباش و همشو ميك ميزدم و ميخوردم اروم دستم رسوندم به سينه هاش ميماليدم اروم نوكشو فشار ميدادم نفس نفس ميزد همه تنش لرزيد اهي كشيد و تو بغلم اروم گرفت تازه انگار فهميد چيكار كرده از روم رفت كنار به شلوارم نگاه كرد باران كجا ميري ميدوني نميتونم ببخشيد رفتم حموم زير دوش اب سرد از زمين و زمان شاكي بودم ما داريم ميريم بيرون ميخواي تا كي تو حموم بمونييي بريد من نميام حوصله ندارم دراز كشيده بودم رو تخت و حال لباس پوسيدن نداشتم يهو سارا اومد تو من هول شدم و سريع يه لباس كشيدم رو خودم اينجا چيكار ميكني ميخوام بيام بغلت _اين حرفا چيه خل شدي مگه سارا برو بيرون پاشدم لباس بپوشم اومد بغلم كرد ولباشوگذاشت رو لبام هولش دادم رو تخت خجالت بكش سارا تو ادمي گم شو جنده احمق _هه حتما دوست دخترت خوبه و اون اقا معلمش به تو نميده اما خوب با اون حال ميكنه ميدونستي با تمام قدرتم زدم تو گوشش و رفتم از اتاق بيرون لب ساحل كه رسيدم بچه ها داشتن افتاب ميگرفتن باران و صدا كردم پاشو بريم _كجا _ده بار بايد بگم پاشو گفتم سوار ماشين شديم راه افتاديم حالم اونقدر بد بود كه نفهميدم چجوري رسيديم تو ويلا خالي بابا كه جز يه تخت و يه چاي ساز ديگه هيچي نداشت باران بسه اينقدر خودخواهي حالم بده ميفهمي يا الان يا ديگه هيچ وقت ترسيده بود اروم با هر داد من اشك ميريخت من ميخوامت ميفهمي دارم به جنون ميرسم همين الان بايد توام منو بخواي وگرنه ديگه همو نبينيم همين اهورا ديوونه شدي وضعيت منو نميدوني مگه با تمام قدرتش پسم زد _ برو هر جا ميخواي من نميتونم واسم مهم نيستتت بروو به درك من ميترسم اما تو خودخواهي و فقط خودتو ميبيني سوار ماشين كردمش و گذاشتمش فرودگاه واسه تهران بليت گرفتم سوار ماشين شدم تخت گاز صدا هاي مبهمي ميشنوم نور ميزنه تو چشمام دست يكي رو سرم حركت ميكنه درد ميپيچه تو سرم چشامو كه وا ميكنم انگار تو بهشتم خدا انگار سر وقت ساختتش همه چي سر جاش مگه بهتر از اين ميشه چشام و ميبندم خواب خسته ام بايد بخوابم كاش دستشو هيچ وقت برنداره اردلان با برگه ترخيص اومد لباسامو پوشيده بودم اماده رفتن اردي تو برو دستت درد نكنه من خيلي لهم بايد بخوابم يكم _غلط كردي من تا باران نياد نميرم توام برو بكپ هر كار ميخواي بكن ده تا جون داري نميميري كه راحت شيم بابا خفه شو حوصلتو ندارم ميرم بخوابم توام جقتو بزن تا بميري نپاش تو خونه ولي سرشو گذاشته بود رو سينم خوابش برده بود اروم موهاش و توازش ميكردم موهاش ناز ميكردم و لبام و ميكشيدم رو سرش با تمام وجود بو ميكردم با چشم هاي نيمه باز نگام كرد خوبي _خوبم عزيزم _چرا حال منو نميپرسي الان يك هفتست نگام نكردي حتي منو به حساب نياوردي ديگه دوسم نداري _بارون بخواب بعدا حرف ميزنيم _نه نميخوام الان بگو _علي كيه _ علي كيه _جواب سوالم _من نميدونم نميشناسم كنار زدمش _ پاشو جمع كن خوش گذشت بيرون _وايسا توضيح ميدم به خدا اونجوري كه تو فك ميكني نيست _بگو فقط بگو تا بيشتر از اين ازت متنفر نشدم زد زير گريه هق هق گريه هاش بلند تر ميشد ميلرزيد و گريه ميكرد نميتونستم ببينم گريه هاشو من با تمام وجودم عاشقش بودم حالا داشت برام فيلم بازي ميكرد اما من بازم تحمل گريه هاشو نداشتم اب اوردم گفتم بخور _به خدا من عاشقتم ديوونه هيچكس اين و عوض نميكنه اما تو هيچي نميدوني من مجبور بودم بدبختم تو نميفهمي خودت عذابمي خودت عشقمي خودت اميدمي خودت بدتريني نميفهميدم چي ميگه حرفاش مبهم بود داد زدم من يه فرصت دادم توضيح بدي اينم از دست دادي پاشو برو باران ديگه نميخوام ببينمت _حق نداري اول بايد گوش بدي ببيني بايد حرفام و گوش بدي تو رو خدا تو رو جون بارونت بزار واسه اخرين بارم شده حرفامو بزنم _بگو فقط شر نگو قبل تو علي بود يه ماه نشده بود به زور منو برد خونه همه وجودمو ازم گرفت همه كار كرد بدون اين ك به منم فكر كنه روحم و قلبم و جسمم و داغون كرد من و من و باجلادي كامل تيكه تيكه كرد از خون ريزي تادو روز همونجا نگهم داشت اهورا من اون روز مردم نتونستم نتونستم كاري كنم نتونستم فرار كنم گريه هاش بيشتر و بيشتر ميشد همه تنش شده بود عرق سرد من فقط زل زده بودم به لباش و هر كار ميكردم با حرفاش كنار نميومدم باورم نميشد از سر تا پام انگار ابجوش ريختن از عصبانيت لال شدم خفه شدم باران ادامه داد تا با تو اشنا شدم تو كنگره انگار شدي جون دوباره شدي زندگي شدي اميد عشق وجودم اما تو غيرتي تر از اين حرفا بودي نتونستم بهت بگم نشد روم نشد ته دلم نميخواستم تو بري منو ببخش اهورا نميخواستم از دستت بدم اما الان فقط ازم متنفر نباش برو اما بزار هميشه پشتم بهت گرم باشه بزار هميشه خاطره هامون خوب باشن بازوهاش و گرفتم بلندش كردم تو غلط كردي نگفتي تو گه خوردي دروغ گفتي كثافت من و اين جوري شناختي راستشو بگو من خر نيستم فقط راستشو بگو اين حرفات همش مال قديمه الان چي الان برا چي ميبينيش برا چي ميري پيشش ميگي يا همين جا دارت بزنم _به خدا هيچي فقط مزاحم فقط ميخواد نزاره يه اب خوش از گلوم پايين بره فقط همين به جان اهورا فقط همين غلط كردم گه خوردم انداختمش رو تخت كمربندم و باز كردم كشيدم پايين كيرم و در اوردم شلوار باران و ميكشيدم در بيارم _اهورا نكن تو رو خدا تو نه نكن اهورا منم بارونت تو رو خدا ولم كن خوابيدم روش تقلا ميكرد تا ولش كنم و صدا هق هق گريه كل اتق و پر كرده بود يه لحظه چشمام افتاد رو چشاش موندم خيره شدم و به خودم اومدم پاشدم و جمع و جور كردم و رفتم رفتم نفهميدم چجوري نميدونستم كجا ميرم فقط تا شب تو خيابونا بالا پايين كردم كل شهر و گشتم اونقدر تا يكم اروم بشم مغزم به كار بيفته من كيم لعنتي من بدون اون هيچي نيستم داغون بودم فقط چقدر موهات سفيد شده بگو گوش ميكنم فقط دلم تنگ شده بود من دلم تنگ نشده چايي تو خوردي ميتوني بري پاشدم از در برم بيرون اومد سمتم خودشو بلند كرد و لبامو كشيد لاي لباش شروع كرد ميك زدن و خوردن دستم وگرفت و گذاشت رو سينه اش دستاشو دور گردنم حلقه كرد همين جور لبامو ميخورد زبونشو توي دهنم ميكشيد و خودشو بهم ميماليد ضربان قلبم رفت بالا داغ داغ شده بودم كيرم بلند شده بود صداي ضربه در مجبورش كرد بره عقب _ برو تو ماشين بشين تا بيام _باشه فقط زود بيا نشستم صندلي شاگرد _چي ميخواي از جونم ول نميكني چرا بكش بيرون از ما عجبااااا دستشو گذاشت رو كيرم _اينو ميخوام ميخوامش دستشو ورداشتم _ شر نگو دوباره گذاشت اروم ميماليد دستشو بالا پايين ميكرد سرمو تكيه دادم فقط از حركت دستاش بعد اين همه مدت لذت ميبردم كيرم شلوارم وداشت جر ميداد داشتم دستش وايساد ارو زيپم و وا كردم دستشو گذاشتم رو كيرم چشامو باز كردم نگاش كردم _اهورا بريم خونه اين جا راحت نيستم _نه نميشه زنم خونست نميشه تو رو ببينه _چي كي من پ ر س يدم كسي نگفت تو _ميتونيم بريم خونه شما فك نكنم روشي جون ازديدننم ناراحت بشه راه افتاد هيچي نميگفت سكوت منم فقط نگاش ميكردم و عصبانيت و تو نگاش ميفهميدم رسيديم خونشون _كسي نيست بيا تو ااااا بد شد ميخواستم ببينم بقيرو هم ايشااالله دفعه بعدي از پشت بقلش كردم چسبوندمش به ديوار دستاشو گرفتم بالا چسبيدم بهشششش كيرم و تند تند ميماليدم به كونننشششش جوووووووننننن چه كونيييي اه اخ جونم كيرم داره حال مياد اخ جججووون تند و محكم ميماليدم نكن بسه دردم مياد اهورا آي اهورا آيييييي دلم درد گرفت اهورا ولم كن بريم رو تخت من اذيت ميشم اينجوري اي _بيا بيا بريم اتاق مامانتينا _نه ميفهمن بريم اتاق خودم _ نه همونجا ميخوام همونجا جرت بدم هوس كردم وايساد نگاه كردن من _چيه _زنت چي دروغ گفتي _نه راست گفتم توام زن دوم چه اشكال داره رفتم لباشو با لبام گرفتم و شروع كردم اروم اروم لختش كردن بلندش كردم و لباشوو ميخوردم زبونمو ميك ميزد صورتم و ليس ميزد تند تند بوس ميكرد و دستاشو لاي موهام ميكشيد انداختمش رو تخت لباسامو در اوردم و وايسادم بالا سرش نوك ميرم ماليدم به لباش به صورتش بخورش من دوس ندارم اين كار و دهنتو وا كن علاقه مند ميشي اروم باز كرد و كيرم و تا ته كردم تو حلقش و عقب جلو ميكردم هي اوق ميزد تلمبه ميزدم تا ته تو دهنش درش اوردم يه نفسي بكشههه فكر كردي من نميدونم با من بودي به كي ميدادي من خرم اين چه حرفيه من تو عمرم فقط يه بار بود اه بسه ديگه تو فقط دردي ديگه اون نيستي اهورا من نيستي ولم كن خودشو كشيد كنار جمع شد گوشه تخت با تمام عشقم زل زده بودم بهش اون نميدونست اين لحظه ها رو فقط با اون با عشقم تو خواب ميديدم اما غرورم گندشو در اورده بودم رفتم سمت حمام شايد يه دوش اب گرم حالمو جا بياره فقط ديگه نميخواستم اينجوري به زور بهش دست بزنم كاش دفعه بعد يه جور ديگه پيش بره وقتي برگشتم خوابش برده بوداونقدر ناز و لوند بود كه انگار هر دفعه دوباره عاشقش ميشم ادامه نوشته