ما تو يه خونه قديمي دست جمعي زندگي مي کرديم. ما با دو تا از دائي ها و عمه خوشگلم که بيوه شده بود با مادر بزرگم و چون همه با هم فاميل بوديم يعني ازدواج ها فاميلي بود همه با هم راحت بوديم. من 17 سالم بود و کيرم شديد کس کس مي کرد و اصلا نمي دونستم بايد چه جوري کس گير بيارم. فکر اينم که با فاميل ها سکس کنم اصلا نمي کردم. عمه ما يه زن 27 ساله بود که بعد از يک سال زندگي بيوه شده بود و خيلي خوشگل و لوند بود. بسيار زيبا و خوش هيکل. هر وقت چيزي تعارف مي کرد مي رفتم تو يقه لباسش و کمي از سينه هاشو مي ديدم و همين براي يه هفته جلق زدن کافي بود. اونم مي فهميد و چيزي نمي گفت. تو فکرم هميشه کس و کون اونو مجسم مي کردم و چند بار مي زدم باز بدتر مي شدم.
0 views
Date: May 4, 2018