سلام به بچه های شهوانی این داستان نیست خاطره عشق بازیه منو خانمم هست توی شب عید فطر همین چند روز پیش الانم که داستان رو مینویسم کنارمه من دوساله عضو هستم البت با اکانت قبلیم که مدیر حذفش کرد دلیلشم نمیدونم اینهمه داستان ما خوندیم اینم خاطره ما امیوارم راضیتون کنه عزیز خانم آب هم بزار تو فریزر تا تگری بشه من جگرم آتیش میگیره نفسم شربت درست کردم گذاشتم خنک بشه بهتر از آبه درضمن تو که امشب تشنت نمیشه حالا شما بزار من آب زیاد میخورم داشت بهم میفهموند که قول دادیم امشب فقط تو بغل هم بخوابیم از سکس هم خبری نیست رفتم داخل اتاق منتظر شدم تا بیاد دل تو دلم نبود قلبم که دیگه نگو از هیجان بوسیدنش داشت منفجر میشد تا رسید یه بوس از لبهای شیرینش گرفتم همون طعم همیشگی شیرین و گرم و با محبت چقدر چسبید احساس کردم تمام وجودم رفت توی وجودش از بس میخوامش این خشکل خانمو فقط یه ریمل زده بو با یه رژ که خشکلیش رو چند برابر کرده بود دراز کشیدم روی تخت بازم همون بحث جذاب همیشگی برسر روشن یا خاموش بودن لامپ که بیشتر وقتها اون پیروز میشه و خاموشش میکنه اومد کنارم دراز کشید یه بوس از بازوم کرد روی بازوم خوابید منم غرق نگاهش یادم اومد به قولمون گفتم بزار یکم سربسرش بزارم گوشیش برداشتم گفتم بیا ببینم چیاشو بلد نیستی تا یادت بدم آخه این مدلو تازه خریده بود یه خورده باگوشی ور رفتم وبینش یه بوس از لباش میگرفتم یه بار هم تا زیر چونش و گردنش پیش رفتم عاشق اینم که من صورتشو زبون بزنم اونم چشماش ببنده و یواش آه بکشه آخر میکشه منو یه خورده خودمون سرگرم کردمو گوشی رو گذاشتم کنار و رفتم تو جیگرش خوابیدم تو بغلش یه خورده لب گرفتیمو قربون صدقه هم رفتیم بهم گفت خوب دیگه بسه بیا بخوابیم قرار شده بود سکس نکنیم اومد رو بازوم سرش گذاشت ورفت تو قالبش که با بدنم براش درست میکنمو اون عاشقشه وصورت مثل ماهشو گذاشت روبروم ورفتیم تو لبهای هم واااااای که چه مزه ای فرصت بهم نمیدادیم برای قربون صدقه همدیگه رفتن من دوست دارم اون توی کمرم بخوابه اون عاشق توی بغلم خوابیدنه که البته بازم اون پیروزه لبام میخوردو صداش تو گوشم غوغا میکرد منم یواش یواش دستم بردم برای سینه هاش واااااای خداااااا اینا تمام آرامش من هستن دیگه قلبم آروم شد بازم دستم بردم برای کسش برای آرامش وجودم دیدم برخلاف عادتش شورت پوشیده برای همون قولی که گفتم با اینکه جفتمون میدونیم اینا فقط حرفه بینمون منو عشقم تنها باشیم کس نکنیم نمیشه اینم شب عیدو اتاق تاریک خخخخخخخخ انگشتموگذاشتم وسط درز کسش خیس شد خیلی بهم حال داد گفت نه دیگه فقط خواب منم گفتم اشکال نداره رفت پشتم اون سینه های مرمریش رو از سوتین در آورد گذاشتشون تو کمرم منم از زمین بریدم تو ابرها بودم پشت گردنم زبون کشید مو به تنم خیس شد تو گوشم میگفت عزیزم عمرم فدات بشم منم که دیگه مال خودم نبودمو قول رو شکوندم برگشتم آوردمش تو بغلم تاپشو زدم بالا آخه هیچوقت برام کامل لخت نمیشه با اینکه من دوست دارم اما نظر اون واجبتره گفتم بزارشون دهنم ممه میخوام اونم گذاشت دهنم تموم سینش از نوکش تا بالا و پایینو همش رو خوردم دستم رو بردم تو شورتش گفت وای عزیز دلم بزار توش بمونه یکم با انگشت باهاش بازی کردم حساسترین نقطه بدنش کسشه اما من کاری دیگه داشتم باس حسابی حشریش میکردم آخه وقتی حشرش میزنه بالا دیگه کس کردن مادوتا پره از سروصدا و گاز گرفتن وشالاپ و شلوپ که فرداش باید بیکار باشیم تا بخوابیم خستگیمون دربره انگشتام خیس کردم مالیدم به نوک سینش وای که چه طعمی من عاشقتم عزیزم خیلی خوردمشون که دیگه نا نداشت داشت موهامو پشتمو چنگ میزدو پاهاش از فرط شهوت بهم میمالید تو دلم گفتم چه کسی بکنیم امشب گفتم الان کس تو باس جلو دهن من باشه من برات زبون بزنم از پایین تا بالاش نوک زبونم بکنم تو کست دلم آب شه مگه قبول میکنه ازبس قربونش برم رو میگره با هزار زحمت راضیش کردم حالت 69شدیم اون شلوار منو در آورد منم شورتشو دامنشو زدم بالا هروقت این صحنه رو میبینم نمیدونم ازفرط خوشحالی چکار کنم قربون کست برم الهی دورت بگردم زبونم رو از پایینش کشیدم تا بالاش چقدر خوشمزه بوی خوشش پیچید توی دماغم خیلی حال کردم ده دقیقه کسشو خوردم با تموم آبهاش که جفتمون بیحال شدیم اونم برام ساک میزد چقدر قشنگ چقدر با مهر خودش میگه خیلی دوسش دارم من نتونستم طاقت بیارم اون صحنه رو نبینم از روم رفت کنار و بازم شروع کرد به خوردنش با زبون نرمش از پایینش میکشید تا بالاش همراهش جون منو بالا میاورد عزیز دلم بوسش میکرد نوکش زبون میزد سرش میمکید میگذاشتش کنار صورتش گفت مال خودمه میخوام همش بخورم تو چشای من نگاه میکرد میشناسمش این کارش دیگه یعنی رضا طاقت ندارم بلند شو روش نمیشه بگه اما نگاهش برا من یه دنیا حرفه خزید روی تنم بوسیدو اومد بالا نوک سینه هام گاز گرفت خیس خیسشون کرد با موههای سینم بازی کرد میگه دوسشون دارم کل صورتمو خیس کرد رفت و رسید به گوشم چنان شهوتی بهم دست داد که داشتم میلرزیدم گفتم بشین روش یواش یواش سرش رو گذاشت دم کسش دیگه نیاز به خیس کردن نبود از بس کسش آب انداخته بود یه گاز از لبام گرفت وزنش رو انداخت روش و کیرم تا آخر رفت تو کسش بااینکه هزار بار بیشتر کردمش بازم برام تازگی داره انگار شب اولی که سکس کردیم یه کم روی کیرم بالا پایین کرد تو گوشم گفت رضا خودت پاشو کار خودته دوست دارم زیر کیرت باشم عزیزم بالشت رو گذاشتم زیر سرش رفتم بین پاهاش اومدم بخورم کس نازشو با دست نگذاشت دیگه میخواست زیر پای مردش باشه مطمئن شدم سرشو گذاشتم دم کسش چند بار بالا پایینش کردم صدای جذابش رو در آوردم صدای سفتی کیر منو خیسی کس اون گفت بکن عزیزم منم یواش یواش کردم توش داغ بود بهم چسبید بیشتر به اون چسبید کسش خیلی حساسه تا رفت توش لبمو گاز گرفت پاهش رو حلقه کرد دور کمرمو یه جیغ یواش زد عاشق جیغ زدنه تلمبه هام رو تندتر کردم با هر تلمبه ای باهم میخندیدیم خیلی جذاب شده بود اونشب بیش از اندازه جذاب که خودمونم توی شک هستیم که چرا اینقدر خندیدیم با دوتا دستش موهامو کشید سرم رسوند به لباش با تمام قدرتش لبام و مک زد منم از اون شهوتی تر زبونم رو بردم توی دهنش با زبونش بازی کردم لبامون خیسه خیس چه صحنه باشکوهی پراز عشق پر شهوت عاشقانه رضا دوست دارم جون دلمی همه وجودمی قربون توبرم مگه نگفتی نکنیم امشب واای نگو مگه من دلم میاد به تو کس ندم مال خودته تو دلت میاد منو نکنی من اگه یه روزی دلم نیاد تو رو نکنم اون روز دیگه نیستم جونم به جونت بستس کیرم الان کجاست تو کسم شاخ در آوردم هیچوقت نمیگفت کم رویی میکرد اما اونشب ازبس خوشمزه بود جفتمون نمیدونستیم چی شده که چندبار پشت سرهم گفته شدت تلمبه هام زیاد کردم دیدم داره خوشم میاد درش آوردم از نوک انگشت پای راستش لیس زدم تا رسیدم به کسش چه آب خوشمزه ای داری تو لامصب باز از کسش لیس زدم تا شصت پای چپش ازبس به دهنم مزه میده بوی عطرش هنوز تو ذهنمه اومدم باز سراغ کسش با تمام وجودم خوردم براش کسش لیس زدم تا دور نافش زبونمو چرخوندم توش موهام چنگ میزد وتند تند نفس میکشد همین کارو تکرار کردم ایندفعه از کسش لیس زدم تا رسیدم به نوک سینه هاش هرکدوم جدا رفتم بالا تا زیر گلوش تا کنج لبهای غنچه ایه نازش لباش خوردم تمام صورتش خیس کردم لپاش گونش چشاش پیشونیش لاله های گوشاش ممه هام که رسید جلو لباش دیگه وقت نداد فوری لیسشون زد من خشک شدم اون بیشتر از من دوست داره سینه منو بخوره با زبونش نوکشونو زبون میزد گاز ریزشون میگرفت درد داشت اما این درد فرق داره این درد به جون آدم میشینه تو گوشش گفتم کی داره میکنتت گفت همه کسم عشقم آقا رضام اسمم رو که میگه من ازخود بیهود میشم رفتم باز سراغ کسش کردم توش خیسه خیس بود خودش میگه تورو که میبینه دیگه اختیارش دستم نیست نمیدونه من از اون بدترم کردم توش تند تند تلمبه زدم گفت رضا میخوام جیغ بزنم گفتم بزن عزیزم ازته دل جیغ بزن اما شرایط جور نبود دستم گذاشتم توی دهنش گفتم گاز بگیر و جیغ بزن به مرور سرعتش کم کردم دیدم بی حال شد گفتم شدی عزیزم سرش تکون داد که آره کشیدم بیرون خوابیدم تو بغلش تمام تنم خیس عرق بود با زبونش تمام عرقهای صورتم لیس زد اون زبون میزد من تنم مورمور میشد وای که من عاشقشم عاشق این کاراش میدونه چکارم کنه که براش جون میدم منم بیکار ننشسم باز شروع کردم کس تپل و نازش رو خوردن اینقدر زبون کشیدم رو کسش و بادستم نوک سینشو مالیدم که باز شهوتی شد خستگیش که دررفت گفتم حالا چطور بکنیم گفت به شکم میخوابم از پشت بکن البته نه اینکه ازعقب بکنی منم گفتم من کی باشم بی اجازه شما کاری کنم بالشت رو گذاشتم زیر شکمش باسنش اومد بالاتر کسش تپل هست تپل ترم شد دوتا لباش پف کرده بود این صحنه جیگر منو آتیش میزنه یه زبون از پایین تا بالای کسش زدم اون آهی که میکشه من عاشقشم کیرم کردم توکسش تو این حالت چون پاهاش بستس وقتی کیرم میکنم تو کسش تنگ تر میشه خیلی حال میده سانت به سانت کیرم که کردم تو کسش هم من لذت بردم هم عشقم اون شدیدتر از من تند تند کردمش از پشت موههاش رو که بسته بود گرفتم توی دستم جفتمون از خود بیخود شدیم آخه میمیریم برا سکس خشن دیدم زودی آبم میاد تو این حالت بهش گفتم عشقم خانومم جونم امشب هوس کردم بریزم بالای کست این حالتی نمیشه برگشت گذاشتم تو کسش خودم خوابیدم روش رفتم تولباش ایندفعه نمیشد از زیرش دربرم دیگه داشت میومد بهش گفتم با دوتا دستش لب پایینیمو گرفت کرد تو دهنش محکم مک میزد محکم خیلی صحنه فوق العاده ای بود میگفت وای تو چکار میکنی بامن چرا اینقدر قشنگ منو میکنی قربون کیرت برم دوتا عاشق دوتا دیوونه هم تو آغوش هم درحال سکس اونم چه سکسی پرتحرک پر انرژی آبم اومد دامنش زدم بالاتر خیس نشه هرچند با عرق تن من خیس آب بود ریختم رو کسش دراز کشیدم کنارش دستاش حلقه کرد دور سرم تمام عرقهای پیشونیم بازم لیس زد منم عرقهای صورتش اینها عرق نیست اینها شیره تن عشقمه که تو آتیش عشق تن من بیرون اومده با دستمال کسش رو پاک کردم خوابیدم کنارش اون لب منو میخورد منم سینه هاشو دستمم تو کسش بود تا نیم ساعت اونشب تا قبل طلوع آفتاب یبار دیگه کس کردیم هردو بارش خیلی بهمون حال داد اینم عیدی ما دوتا بهم نوشته 65
0 views
Date: May 26, 2019