سلام اسم من نیما هستش واین داستان برا 3سال پیش بود که من 14سالم بود من 71کیلو وزنم و160قدم هستش وپوست سفید و بدن بدون موی دارم که تو مدرسه بیشتر بچها از رو شوخی دست به کونم میزدن خلاصه بریم سره داستان 3سال پیش عروسی پسر عموم بود که همه فامیل از شهرستان امده بودن برا عروسی و اون یکی عموم که تو شهرستان بود برا عروسی که امدن امدن خانه ما با عمم اینا امده بودن خانه خلاصه خانه ما حسابی شلوغ شده بود من یه پسر عمو دارم که 4سال از من بزرگتر هستش بدن سازی میرفت که هیکل خیلی خوبی داشت و داره شبا برا خوابیدن همه کنار هم میخوابیدم چون جا نبود یه شب اتفاقی رختخواب من و پسر عموم کنار هم سمت دیوار افتاد رفتیم هر کی سره جای خودش خوابید همه برق ها رو خاموش کردن و همه خوابیدیم 1ساعتی نگذشته بود که پسر عموم متین پاشو زد بهم ببینه من خوابم یا بیدار من محل نذاشتم وجواب ندادم پشتم بهش بود اما احساس کردم داره میاد جلوتر و داره پاتو روی خودش میندازه رو پتوی من دیدم دستش رو به پام زد بازم من محل نذاشتم و نمیدونستم میخواد چیکار کنه بخاطر همین خودم رو زدم به خواب تا ببینم چی میشه اما یه حسی تو دلم افتاده بود و دلم داشت میلرزید که دیدم دستش رو کامل گذاشت رو رونهام و داره پاهام رو دست میکشه یه جورهای خوشم داشت میومد بخاطر همین کامل بیحرکت شدم تا بیشتر پیش روی کنه کلی که پاهام رو مالید و ترسش ریخته بود که من حرکتی نمیکنم دیدم دستش رو کونم گذاشت و شروع کرد به مالیدن کونم معلوم بود حرفیه ای بود چون خیلی خوب میمالید و منم داشتم حسابی حال میکردم و دوست نداشتم قطع کنه یه حسی بود که تا حالا تجربه نکرده بودم اما نمیدونم چرا داشتم لذت میبردم که دیدم دست انداخت که شلوارم رو بیاره پایین وداشت شلوارم رو پایین میورد یه یکم کشید پایین اما چون به بغل خوابیده بودم نتونست خوب بکشه پایین که دلم رو زدم دریا و یه کم خودم رو بلند کردم که بتونه راحت در بیاره وقتی این حرکت رو از من دید فهمید که من همش رو بیدار بودم وجرعت پیدا کردنزدیک تر شد و شروع کرد کونم رو ماساژ دادن از شهوت داشتم میمردم داشت دیونم میکرد حالم خیلی بد بوددوست داشتم کیرش رو بگیرم دستم براش بمال حس میکردم زنشم بیشتر حس زن دختر بودن رو داشتم برگشتم و رو در رو باهاش شدم که دستم رو گرفت گذاشت رو کیرش وای باورم نشد چه کیری داشت اخه کیر من کوچیک بود کیرش شده بود مثل سنگ اشاره کرد که براش بمالمش منم شروع کردم کیرش رو ماساژ دادم کیرش تقریبا 17 یا18سانتی میشد و کلفت آروم امد جلوتر گفت بخورش من که حسابی حشری شده هر کاری ازم میخواست انجام میدادم اروم رفتم زیر پتو واروم اروم پایین رفتم تا به کیرش رسیدم بدونم معطلی کیرش رو گداشتم دهنم وای چه طعمی داشت کیرش تا ته تو دهنم جا نمیشد اما میخوردمش حسابی لیسش میزدم داشتم میخوردمش که احساس کردم داره کیرش تو دهنم منفجر میشه که دیدم سرمو کشید و یه دستمال گرفت جلو کیرش و ابش رو خالی کرد تو دستمال ارضا که شد خودش رو تمیز کرد من امدم سره جای خودم اما من تو کف مونده بودم داشتم میمردم که تو گوشم گفت فردا یه کاری کنیم توام حال کنی و گرفت خوابید اما من خوابم نمیبرد 1ساعتی همش به اون اتفاق فکر کردم که نمیدونم که خوابم برد فردا که بیدار شدیم اصلا به روم نیورد و حرفی نزد صبحانه که خوردیم امد پیشم نشست گفت ببین چیکار میکنی یه جای ردیف کنی منم گفتم نمیدونم اخه کجا جای نیست که بخوایم حال کنیم گفت هر طور شده ردیف کن منم گفتم باشه اخه خودم از همه بیشتر دوست داشتم گذشت تا بعدازظهر که خواهرم مینا که 23سالشه و به تازگی ازدواج کرده گفت نیما یه خورده لباس جمع کردم که بیارم اما یادم رفت بیارم میری بیاری داداشی منم یه از خدا خواسته و دنبال یه جای بودم گفتم اره کلید بده برات بیارم خانه مینا تا خانه ما با ماشین اگه میرفتی 20دقیقه بود زود به متین گفتم پاشو با هم بریم من تنهایی حوصله ندارم الکی فیلم بازی کردم که متین هم بیاد به مینا گفتم برا لباسها که عجله نداری گفت نه گفتم اخه میخوایم با متین بریم یه چرخی بزنیم بعد بریم خانه شما زود اماده شدیم زدیم بیرون دمه در یه ازانس گرفتیم و سریع رسیدم خانه خواهرم مینا زود کلید انداختم رفتیم تو اپارتمان نسشتیم رو مبل که متین شروع کرد منو مالوندن از شروع شلوار لی حسابی کون و رونهام رو میمالید اخه کون رونهام خیلی سکسی هستن لخت باشم از پشت کسی کونم و پاهام رو ببینه فکر میکنه دخترم به متین حق میدادم کونم رو انجوری چنگ بزنه تی شرتش رو زود در اورد منم تی شرتم رو در اوردم بغلم کرد و شروع کرد لبام رو خوردن منم هم لب میگرفتم هم از رو شلوار کیرش رو میمالیدم تا دوباره انجوری سفت بشه نمیدونم چرا داشتم اون کارها رو میکردم فقط تو فکر حال کردن بودم یواش یواش کیره متین داشت بزرگ میشد از رو شلوار معلوم بود متین هم همزمان با لب گرفتن داشت کونم رو میمالید امد در گوشم گفت یه چیزی بگم انجام میدی گفتم چیکار کنم گفت دوست دارم این کون رو تو یه شورت زنونه ببینم گفتم خوب چیکار کنم گفت برو از لباسهای مینا ببپوش گفتم باشه رفتم تو اتاق مینا ودر کمد رو باز کرد و رفتم سراغ لباس زیرش یه شورت مشکی که از پشت بارک بود نه از اونای که لای کون میره اما باریک بود برداشتم و پوشیدم و کونم رو تو ایینه دیدم حسابی سکسی شده بودم یه لباس خواب قرمز توری هم برداشتم اونم پوشیدم که تا رو کونم بود و فقط یه دکمه میخورد اونم رو شکم بود متین رو صدا کردم گفتم بیا تو متین وقتی امد منو تو اون لباس دید حسابی حشری شد امد جلو و گفت زانو بزن زانو زدم امد جلوم وایساد گفت شلوارم رو باز کن منم مثل جندهای فیلم سوپرها با عشوه و ادا کمر بندش رو باز کردم و از رو شلوار هی کیرش رو لیس میزدم شلوارش رو کشیدم پایین کیرش داشت شورتش رو پاره میکرود دیگه نتونستم صبر کنم شورتش رو کشیدم پایین و کیرش رو کردم تو دهنم و حسابی لیسش میزدم از پایین لیس میزدم میومدم بالا و هی این کار رو تکرار میکردم حسابی کیرش سفت شده بود که متین گفت بسه گفت برو رو تخت بخواب و کونت رو بده بالا منم کونم دادم بالا امدم شرتم رو داد کنار و شروع کرد زبون زدن سوراخم رو زبون میزد و زبونش رو دور سوراخم میچرخوند و متین گفت میخوام حرفهای بد بزنم اجازه میدی گفتم اره هر چی دوست داری بگو کونم رو میخورد و میگفت وای چه سوراخی جون مثل ابجیه جندت هستی تو از کس اون زن عمویه سکسیم در امدی جون جون جون جون دوست دارم هر 3تایتون رو با هم بکنم تو مامانت وابجیت رو متین خیلی حشری شده بود منم که دیگه بیحال شده بودم و خودم رو کاملا در اختیار متین گذاشته بودم داشتم دیونه میشدم به متین گفتم بسه دیگه بکن منو گفت نه زوده باید التماس کنی و دوباره شروع کرد به زبون زدن منم میگفتم وای متین کیر میخوام اون کیر کلفتت رو میخوام متین هم هی فوش میداد نمیدونم چرا ناراحت نمیشدم بیشتر حشری میشدم دیگه صدام در نمیومد ناله میکردم و بیحال حرف میزدم بدنم لمس شده بود که متین دست از زبون زدن برداشت و گفت لباس خوابت رو در بیار منم بیحال در اوردمش و رو شکم خوابیدم رو تخت بیحال بیحال شده بودم که متین گفت شورتتم در بیار گفتم دوست دارم اون خودت در بیاری کنارهای شورت رو گرفت و اروم کشیدش پایین و کونم حالا لخت لخت جولش بود 2 3تا کشیده زد رو کونم زیاد محکم نزد کونم مثل ژله تکون میخورد بعد کونم رو باز کرد سوراخم رو با انگشتش مالید اما کون من خیلی تنگ بود و اینجوری نمیشد رفت سر لوازم مینا و یه روغن بدن پیدا کرد اوردش و ریخت رو کونم کونم رو حسابی روعنی کرد دیگه الان انگشتش راحت میرفت تو کونم یه خورده روعن زد به کیر خودش و خوابید روم کیرش رو گذاشته به لایه پام وای داشتم حال میکردم شروع کرد به عقب جلو کردن خیلی خوب بود یه کیرش کلفت روغنی بین پاهام بود جون متین چه کیری داری اون کیر رو بکن تو سوراخم کونم کیر میخواد دوست داشتم کیرش بره تو سوراخم بلند شد گفت با دستت کونت رو باز کن منم انجام دادم کیرش رو گذاشت دمه سوراخم ای متین اروم اروم فشار بده میترسم ای اروم ای اروم اره خوبه سرش رفت تو اوی اوی درد داره متین که متین کیرش رو اروم اروم همش رو فرستاد داخل که صدای من در امد وای متین مردم وای درد داره اروم که من مامانم رو صدا میکردم هم از درد هم از لذت وای مامان پاره شدم وای وای دارم جر میخورم مامانی که متین میگفت جون سوسن مامانم رو میخوایی اره بیاد ببینه کون پسرش داره جر میخوره کون توام مثل مامانته اره که گفتم نه اون بهتره بکن منو جون دیگه دردی نبود همش شده بود لذت اره فشار بده جون اون کیر به اون بزرگی تو کونم جا شده بود وای مامان بیا ببین کون پسرت رو دارن پاره میکنن داشتم میمردم دوست نداشتم تموم بشه اب خودم تو اون مدت 3بار امده بود احساس کردم کیر متین داره تو کونم بزرگ میشه که داد زد ابم داره میاد چیکارش کنم گفتم خالیش کن تو کنم که اونم همه ابش رو خالی کرد تو کونم و بحال افتاد روم کیرش تو کونم بود احساس میکردم داره کیرش کوچیک میشه یه چند دقیقه تو اون حالت خوابیدیم بعد بلند شدیم و خودمون و تخت رو مرتب کردیم و بعد تمیز کاری از خانه زدیم بیرون اما داستان من با متین بعد از این شروع میشه که بعدا براتون تعریف میکنم که چطوری بعدا با هم سکس میکنیم و سوسن مامانم میاد میبینه که بعدا میفهمم متین با مامانم هم رابطه داشته که بعدا براتون میگم چطور بود داستان نوشته
0 views
Date: August 23, 2018