سکسی اسم من آرش است. من
و شاه کس افشین همسن بودیم و اون تابستون هر دو پازده
ساله شده بودیم و تازه بالغ کونی شده بودیم . در ضمن از اول ابتدایی همکلاس هم بودیم و چند سالی
می جنده شد که دوستی ما گرم تر از سابق شده
بود یک روز با افشین از پستون مدرسه که تعطیل شدیم رفتیم به باغ هایی که در چند کیلو متری خونه
هامون بود کوس من با افشین تنها در باغ پرسه می
زدیم و از داستان های عشقی که قب ً شنیده بودیم برای هم می گفتیم بیشتر از پسر بچه هایی که توانسته سکس داستان بودن با یک
پسر دیگر سکس بکنن حرف می زدیم و ایران سکس در مورد
پسر هایی که احتما ً با هم سکس دو نفره داشتن وتقریباً همه وقت با هم می گشتن و با هم دعوا نمی کردند. البته من از همومن اول دلم می خواست ما هم با هم سکس داشته باشیم ولی جرات اینکه به او بگم و او راضی نباشه منو حسابی می ترسند، شاید اون هم همین فکرو داشت. هر دوی ما شق کرده بودیم و دستمون روی کیرمون گذاشته بودیم کم کم شروع کردیم جلق خشکه زدن بعد کیرمون جلو هم در آوردیم و باز ادامه دادیم کنار هم ایستاده بودیم افشین گفت بیا برای هم جلق بزنیم من هم منتظر همین فرصت بودم وکیر افشین را تو دستم گرفتم کیر افشین یک کمی از کیر من کوچکتر بود افشین هم کیر منو دست گرفت من سرتاپای لذت شده بودم از دست های افشین که داشت برام جلق می زد تا حالا اینقدر لذت نبرده بودم دست هایمون را با آب دهنمون خیس کردیم و برای هم بالا وپایین می کردیم که ناگهان آب من اومد من خودم را کنار کشیدم و افشین چند دقیقه ی دیگر برای خودش جلق زد تا آبش آمد. دیگر هر وقت باهم تفریح می رفتیم و تنها می شدیم سریع کیرمون را در می آوردیم و برای هم جلق می زدیم. همیشه هم من زودتر از افشین آبم می آمد وبعد از چند دقیقه که من و افشین ادامه می دادیم آب اون هم می آمد. یک روز سر کلاس کنار هم که نشسته بودیم و حسابی هم تو کف بودیم دست روی رون هم گذاشتیم و حسابی شق کرده بودیم و داشتیم زیر رون هم را لمس می کردیم بعد از تمام شدن کلاس رفتیم به سمت سرویس تا اونجا دستامون نوبتی به باسن هم می خود ودر مورد سکس دو نفره حرف می زدیم وقرار گذاشتیم ما هم همدیگر و بکنیم بعد تو یک کوچه خلوت همدیگر و نوبتی از عقب بغل کردیم. چه حسی جالبی داشت کیر سفت شده افشین را روی لمبه های خودم حس می کردم.بعد کیرم را روی لمبه های اسفنجی اون فشار می داد. سوار ماشین شدیم و به سمت خونه آمدیم تو راه قرار گذاشتیم ساعت دوعصر باهم برویم توی باغ وهمدیگر را بکنیم. افشین دو کوچه زودتر از من پیاده شد از وقتی که من رسیدم خانه تا وقتی نهار خوردم وساعت دو شد کیرم شق ایستاده بود حتی می خواستم برم جای خلوتی جلق بزنم ولی به عشق کون افشین صبر کردم تا ساعت دو شد. زنگ خونه ما به صدا در امد من سریع رفتم پشت در افشین اومده بود دنبالم باهم رفتیم به سمت باغ تو راه من گفتم بیضه هام درد می کند افشین هم مثل من شده بود از شق درد بیضه درد گرفته بود به اولین جای پناه که رسیدیم شروع کردیم باهم ور رفتن سریع شلوار هامون را پایین کشیدیم کون هم دیگر را مالش دادیم بعد نوبتی کیرمون را در کون همدیگر کشیدیم افشین گفت زود باش شروع کنیم بعد گفت کی اول می خوابه من گفتم تو آخه اون یکم ناقلا بود گفتم آبش که اومد نمی گذارد که من بکنمش ولی به انصاف خودم شک نداشتم. افشین چهار زانو شد من کیرم را خیس کردم گذاشتم در کونش یک فشار دادم ناله اش رفت به آسمون بعد خود را به بغل انداخت گفت آخ… پاره شدم… یک دقیقه بعد دوباره چهار زانو شد برای بار دوم با فشار های کمی کیرم را فرستادم داخل سفت وتنگ بود بعد از چند دقیقه آبم رخت داخلش. بعد نوبت اون شد من چهار زانو شدم افشین سوراخ کون من و کیرش با آب دهان خیس کرد کیرش را گذاشت در کون من وبه داخل فشار داد درد خیلی زیادی حس کردم خودم را جلو کشیدم گفتم آخ …داخل نمی ره… پاره میشه… گفت بخواب در کونت مالش می دهم و آنقدر در کون من مالش داد تا آبش آمد ولی لذتی که می خواستیم نبردیم وهردو درد کشیده بودیم افشین گفت راستش بار دوم کیرت رفت لای پام که من داد نزدم قرار گذاشتیم دفعه دیگر هر جوری شده بکنیم تو کون همدیگر و بعد از اون.هر دو مو های کون وکیر مون را هم می زدیم وبه علت درد تا مدت ها با لای لمبه ها ودر سوراخ کون هم حال می کردیم. یک روز خونه افشین خالی شده بود سریع به من زنگ زد من سریع رفتم فورً لخت شدیم اول افشین خوابید به طوری که کیرش را گذاشت روی دو تا بالشت کونش هم بالا قرار گرفت من حدود نیم ساعت کونش را با انگشت مالش دادم و با آب دهانم خیس خیس کردم انگشتام را دانه دانه توی کونش می کردم انگشت شستم که داخل کردم گفت کیرت است گفتم نه.داشت لذت می برد کیرم را خیس کردم . گذاشتم در کونش و خوابیدم روی او. سریع و راحت رفت توی کونش باورم نمی شد. دستم از پشت کون خودم رسندم به کیرم و کون افشین هم لمس کردم دیدم کیر هیجده سانتی و کلفتم تا آخر توی کون افشین است از خوشحالی لذت می بردم چند دقیقه ای تلمبه زدم آبم ریختم توکون افشین. افشین هم داشت حسابی لذت می برد من هم دوست داشتم کیر هفده سانتی و کلفت افشین توی کونم برود. بلند شدم توی اتاق نگاه کردم چشمم به وازلین افتاد اون را برداشتم و زدم به سوراخ کونم و کمی مالش دادم به پشت خوابیدم به افشین گفتم انگشتت را بکن توی کونم. افشین انگشتش را کرد توی کونم خیلی حشری شده بودم و لذت می بردم دلم می خواست کیرش را بکنه توی کونم افشین آمد روی من خوابید . کیرش را گرفتم یواش یواش خودم کردم توی کونم خیلی لذت می بردم افشین گفت چهار زانو شو.کمی بلند و چهار زانو شدم. افشین شروع کرد به تلمبه زد و او همیشه آبش خیلی دیر می آمد کیرش را کشید بیرون دوباره راحت کرد داخل کونم. دوباره شروع به تلمبه زدن کرد. تلمبه زدن هاش تند و تند شد گفتم بریز تو کونم. بریز تو کونم. ولی افشین کیرش را بیرون کشید وآبش را ریخت بیرون و کیرش را با دستمال کاغذی پاک کرد . بعد لباس هامون را پوشیدیم و با هم رفتیم تو خیابان به پرسه زدن