سلام دوستای خوبم دیدم که داستان قبلیم بازخورد های خوبی داشته و به این کار ادامه دادم من قبلا خودمو معرفی کردم پس بریم سر اصل مطلب خوار یکی از هم باشگاهی هام رو خیلی زیاد میدیدم و زیاد میومد باشگا دنپال داداشش و بعد چند روز دیگه دوسش داشتمو به یادش جق میزدم یه رفتم خونه دوستم بعد خوار دوستم با یه پارچ شربت اومد پیش ما نشستو باهم یه گپی زدیم و اون شربت و اون لحظه دیدار شد اولین جرقه برا شروع دوستی ما روابطمون خیلی صمیمی تر شد و باهم راحتر شدیم یه روز بهم زنگ زد که بیا خونه ما برا ناهار اومدم خونشون ولی ناهاری در کار نبود و اون تو خونه تنها بود یه پارچ شربت آورد و باهم تلوزیون شبکه چهار میدیدیم یهو گف قنبر کسم میخاره بخارونش منم دس تو شلوارش کردمو کصشو خاروندم اونم آه مهکشید منم دیگه انگشتمو کردم تو کسش و اون آه آه میکرد یه لیوان شربت خوردمو شلوارشو کشیدم پایین دیدم واای چه کص پشمالویی جوون لباشو خوردمو یهو تلوزیون سوپر لین کارتر نشون دادو رفتم سراغ ممه هاش بعد کصشو خوردم وای عجب کصی بود فک کنم 85 بود بی مقدمه کیرمو کردم تو کصشو چون قرص نخورده بودم سکسمون یک و نیم ساعت طول کشید بعد کون ژله ای شو نیم ساعت جر دادم بعد ناگهان داداشش اومد و منم از خرپشته در رفتمو اومدم خونمون رفتم حمومو سه به یاد اون سکس جق زدم حنوضم که حنوذه هثرط اون سکس رو دارم تک تک اتفاقات این داستان عین حقیقت بود و انکار کردن این داستان مث انکار کردن واقعیت و قبول کردن اون مث قبول کردن حقایقه اگرم که غلط املایی داشتم که ندارم اشکالی نداره چون غلط املایی برای هر کسی پیش میافته اگرم که فحش بدین چیزی از من کم نمیشه و فقط عفت کلام خودتون رو لکه دار کردین دوستان اگه از این داستان تعریف کردین بازم از خاطرات سکسی ام برای شما میگم نوشته قنبر
0 views
Date: May 20, 2019