كردن دختر تميزكارمون

0 views
0%

سلام به همه دوستان حشري و باحال خودم اولين داستانيه كه دارم مينويسم و صد درصد فحش ميخورم آخرش بيخيال بريم سر اصل داستان اسم ها مستعارن من اسمم سعيده ٢٢ سالمه اهل اصفهان نه خيلي خشگلم نه داغون يكم تپل هستم ولي خب خيلي به ظاهرم اهميت ميدم ما يه خانومي واسه مناسبت هايي مثل عيد قبل از ماه رمضان مياد خونمونو تميز ميكنه و خيلي خانم خوبيه منم اصلا در جريان نبودم كه دختر بزرگ داره خلاصه ما يروز داشتيم از دانشگاه برميگشتيم كه توي اتوبان كشوری لاستيك ماشينمون تركيد و خيلي خدا بهم رحم كرد كه كشته نشدم خيلي ترسيدم مرگو واقعا ديدم با يه كونپارگي اومدم خونه درو كه باز كردم مامانم تو پله ها بود داشت ميرفت بيرون رنگ و روي منو كه ديد ترسيد منم داستانو واسش گفتم و رفتم بالا و مامانم رفت بيرونو بياد دراز كشيده بودم كه تلفن زنگ خورد جواب كه دادم همين مریم خانوم تميزكار بود كه گفت دخترم كلاس دوم راهنمايي يسري سوال فيزيك داره ميشه بيارم شما حل كنين گفتم باشه يه نيم ساعت بعد اومد و سوالارو اورد و گفت اگه ميشه تا شب حل كنين چون فردا بايد ببره مدرسه منم از سوالا عكس گرفتم و گفتم يه شماره تلگرام بهم بدين كه بفرستم جوابا و كه شماره دختر بزرگشو داد كه از همون موقع گفتم ميكنمش با اينكه اصلا نديده بودمش و گفت اين دخترمم رشتش معماريه و اگه به اونم ميشه كمك كنين چون من ليسانس معماري دارم هيچي ديگه سوالارو حل كردمو واسه سارا فرستادم همون دختر بزرگه متاسفانه تلگرامش عكس نداش منم تو اين فكر بودم چجوري صحبتو باز كنم كه از درس شروع كردمو تو چندتا كانال ادش كردم و شب بهش گفتم عكسشو بده كه داد و زياد مالي نبود دو روز بعدش باهاش قرار گذاشتم ببينمش چون از اون شب مخشو گذاشتم تو گاري و حتي بحث سكسم كرديم و گفت ترم اول دانشگاه بوده و اونجا پردشو زدن و ديگه انتقالي گرفته برگشته اصفهان منم رفتم دنبالش و سوارش كردم و بردمش تو همون اتوبان كشوري كه لاستيكم تركيده بود كه بچه هاي اصفهان ميدونن معروفه به ااتوبان ساكي شروع كردم ماليدنش تو ماشين كه وقتي دستمو كردم تو شورتش كسش خيس خيس بود خيلي حشري بود همونجا ساك زد و ابم اومد ولي جنده نخورد و ريد تو لباسامون خلاصه شبش بهم گفت فردا تولدمه جنده ميخواس منو تيغ بزنه گفتم باشه عزيزم ميريم باغ فرداش رفتم دنبالش بردمش تو باغ ناهار گرفته بودم ناهارو خورديم البته اينو يادم رف بگم اين داستان مال زمستونه ناهارو خورديم رفتم دسشويي كيرمو بلند كردم و يه ربان از قبل خريده بود دور كيرم پاپيونش كردم و رفتم پيشش زير كرسي افتادم به جون لباش حسابي لباشو خوردم و رفت رو گردنش كه سياه سياه شد تاپشو در اوردم و از بالا سوتين سينه هاي كوچيكشو ميخوردم سوتينشو كه باز كردم يكم تو دوقم خورد انگار دوتا بچه شير داده بود از بس آويزون بود شلوار و شرتشو باهم دار اوردم ولي كسش خوشگل بود شروع كردم ماليدن كسش كه ناله هاش رف بالا بش گفتم پاشو نوبت توعه پيرهن منو در اورد سينمو چنگ ميزد و گردنمو ميخورد كيرم داشت ميتركيد وقتي شلوار و شرتمو كشيد پايين كيرمو كه ديد گفتم عزيزم اينم كادو تولدت اصلا ماتش برد هيچي ربانشو باز كود و شروع كرد ساك زدن من موهاشو گرفتم و تلمبه ميزدم تو حلقش داشت خفه ميشد رفتم بين پاش نشسم كيرمو ميكشيدم رو چوچولش ميگفت بكن توووووةةةش سعيييييد كيرتووو ميخواااام مال منههههه كادو تولدمو بده بهم كسش خيس خيس بود منم سرشو گذاشتم تو كه تا خود سوراخ كونم سوخت از بس تنگ بود ديگه اونجا مثل اسب كمر ميزدم اولين كسي بود كه كرد م و موقع ارضا شدن آبش پاشيد همين كه تلمبه ميزدم اونم جيغ ميزد يهو من داد عقب و كل اتاق و بدن منو خيس كرد منم كه خيلي حشرم رف بالا داگ استايل كردم كه اصلا نميتونس رو زانوهش بند شه ول شد منم خوابيدم روش از پشت كسشو گايدم آب داشت ميومد كه كشيدم بيرونو سر كيرمو كردم تو كونش كه جيغي كشيد كه گوشم جررر خورد و همون لحظه پاشيد تو كونش و افتادم روش اشكش راه اغتاد دو بار ديگم همون روز كردمش و ديگه جوابشو ندادم ببخشيد طولاني شد اميدوارم خوشتون اومده باشه نوشته كيري از ٣٣

Date: May 9, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *