من رویا18سالمه خاطره های زیادی دارم که بخوام بگم من یه دوست پسری دارم که الان2ساله باهاش دوستم خیلی همدیگه رو دوسداریم یعنی عاشق همیم اسم عشقم یاسر هفته ی پیش یاسر بهم گفت که خیلی دلش برام تنگ شده ازم خواست که بیام خونشون که یه نیم ساعتی بریم باغشون من هم 1ماهی میشد درست و حسابی ندیده بودمش بلاخره برنامه ریزی کردیم 2روز بعدش ساعت6ونیم اومد درخونمون دنبالم منم توی کوچه متظزش وایستاده بودم خلاصه سوارتاکسی شدیم و ازبس ترافیک بود ساعت 8رسیدیم خونشون بعد از خونشون به باغشون راه داشت رفتیم اونجا تاریکه تاریک بود فقط سدای سگشون میومد دستمو گرفت وباهم رفتیم ته باغ اونجا یه اتاقی داشت رفتیم توی اتاق و یکم بهم نگاه کردیم و حرف های بیخود زدیم دیدیم دیگه وقت کمه رفتیم سراغ اصل مطلب یهو منوبغل کرد و لبامو بوسید و گردنمو میمکید و سینه هامو فشار میداد منم آهم در اومده بود کم کم لباشامونو در اوردیم من دراز کشیده بودم و اون روی من بود داشت همه جامو میبوسید سینه هامو گاز میگرفت و کسمو میمالید از لبام میخورد ومیرفت پایین تارسید به کسم یه لیس زد و شروع کرد به خوردن و بوسیدن منم که تو فضابودم همش کسمو میخورد سوراخ کونمو لیس میزد بعدبهش گفتم اون دراز بکشه تا کیرشو بخورم حسابی مست شده بودم کیر یاسر هم داغ وبلند شده بود کردمش توی دهنم وبراش ساک میزدم حالم دست خودم نبود یه5 دقیقه ای همش کیرشو میخوردم و لیس میزدم که یهو ابش اومد تا میخاس بگه بلند شو همه ی ابش ریخت رویه دستم ولبم خدارمشکر توی دهنم نریخت چون بوش خیلی افتضاحه حالم بهم میخوره دیگه بد جور اه یاسر بلند شده بود منم وقتی اون اه اه میکرد خوشم میومد خلاصه یه چند دقیقه ای باهم ور رفتیم که سر کیرشو گذاشت دم کسم و فقط بهش میمالید چون من دخترم نمیتونشت بکنه توش بازم خیلی حال میدادیکم دیگه منو بوسید و خورد که دیدیم ساعت 8ونیمه باید زودترمیرفتم خونه ماهم سریع خودمونو جمع و جورکردیم و یاسر جونم منو تا در خونه رسوند خوشحال میشم اگه نظر بدید من دفعه اولم بود که خاطره هامو مینویسم من سکس نداشتم وهمش درحد لاسه اونم فقط باعسقم یاسر نوشته
0 views
Date: October 8, 2018