سلام بچه ها اسم من مریم خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم واقعیه ۱شب قبل از نامزدی پسرخالم همه جمع بودیم خونه ی خالم اسم دخترخالم نگاره خیلی خوشکلو نازه قد بلند باکون قلمبه استیل سکسی شب که شد من رفتم تواتاق نگار پیش اون بخوابم اونم بخاطرمن اومد روزمین بخوابه اول کلی غیبت کردیمو از اینواون گفتیم درباره دوست پسرش گفتو راجع سکس باهم حرف زدیمو مثلا شب بخیر گفتیم بعدش دستمو گرفت بادستای هم بازی میکردیم دستموبرد روی شکم نازش منم شروع کردم به مالوندن البته ۱ربعی طول کشید یواش یواش میمالیدمشو دستمو میبردم بالاتر گذاشتم روسوتینش شروع کردم ماساژ دادن انگارلای انگشتام میخواست پستوناشو لمس کنه همینجورکه میمالوندم سرمو بردم جلوی صورتش لباشو لیس زدم زبونمومیکشیدم رو لباش شروع کردیم به لب خوردن همونجور سینه های همو میمالیدیم مث اتیش شده بودیم تاپای همو دراوردیم دستمواز زیرسوتینش بردم داخل اوووف عجب پستونای باحالی داشت داغه داغ شده بودن چشاشوبسته بود حال میکرد پستون چپشوگرفتم تودستم فشارش میدادم پستون سمت راستیشومیلیسیدم نوکشواروم بادندونام گاز میگرفتم بدجورحشری شده بودم جووون عجب پستونایی فرق سینشو تازیرگلوش لیس میزدمو میمکیدم اونم پستونای منوچنگ میزد شروع کردم به لیسیدن شکمشو پستوناشومیمالیدم زبونمودورنافش میچرخوندمو فشار میدادم تو صدای اه اه نالش دراومده بودو تکون تکون میخورد شلوارکشو دراوردم مدل دراز کشیدم روش اونم شلوارمنو دراورد باکونو کس من بازی میکرد شرتشو بادندون باکمک دستام کشیدم پایین اوف عجب کسی صافه صاف تمیز شروع کردم به لیس زدن بالای کسش اونم شرت منو درمیوورد لیس میزدمو روناشو میمالوندم کپلای کونشو گرفته بودمو چنگ میزدم جوووون عجب کونی مث ژله بود همینجور زبونمو میبردم لای کسش او و و وم زبون میزدم روچوچولش اونم لای کس منو میخورد حسابی تکون میخوردیم چوچولشو کردم تودهنمو شروع کردم به مکیدن او و و وم اوو وم زبونمو میبردم روسوراخشو میچرخوندم ازاب کسش با انگشت میمالیدم روسوراخ کونش اروم اروم دور میدادم جووون جووون اونم کونشودور میداد انگشتمو اروم فشار میدادم توسوراخ کونش اه ه ه ه کونشو بازو بسته میشد انگار انگشتمو میمکید بلند شدم رفتم رو میز توالت ۱شیشه ادکلن قطرش ۳سانت بود طولش ۱۵یا ۱۷بود ورداشتم اوردم اونم هیچی نگفت بش گفتم ۴دستوپا بشه اروم روکونش شیشه رو دور میدادم با ۲انگشتم یکم کونشوباز کردم بعد شیشه رو فشار دادم تو ۱اخ بلند گفت کم کم شیشه رو فشارش میدادم تو اونم اروم شده بود کونشوعقب جلومیکرد یواش یواش شیشه رو توکونش میکردم تا اخر رفت ۱دفه کشیدم بیرون ۱دفه هم کردم تو مث کیر عقب جلو میکردم توش بعد درش اوردم به پشت دراز کشید رفتم روسینش پستوناشو میکردم لای کسم روش سرمیخوردم بعد گفتم به پهلو بخواب خوابید پاشوبالا برد رفتم پایینش لنگامو بازکردم کسمو چسبوندم به کسش پاهامون مث شده بود تند تند کسموبه کسش میمالوندم اوف اوف چه حالی میده پاشو توبغلم گرفتم ابمون اومد کسامون خیسه خیس شده بود بعدش افتادم روش یکم بوس بازی کردیم بادستمال هموتمیز کردیمولباس پوشیدیم رفتیم دستشویی بعدش هموبغل کردیم تاصب توبغل هم خوابیدم ولی صب رومون نمیشد همو نگاه کنیم امیدوارم خوشتون اومده باشه ببخشید اگه خوب نبوداخه اولین بارمه داستانمومینویسم اگه میشه نظربدین مرسی بوس بای نوشته
0 views
Date: July 15, 2018