لز با دوست حشری

0 views
0%

سلام جیگرای هات من ستایش هستم 18سالمه و اهل تهران هستم داستانی که میخوام تعریف کنم برای دو سال پیشه وقتی 16سالم بود تابستون بود من هیچ سرگرمیی نداشتم بجز گوشیو تلویزیون بخاطر همین تصمیم گرفتم برم بیرون به دوستم ثمین زنگ زدم و بهش گفتم اگه میشه بیا باهم بریم اونم قبول کردو گفت بیا خونمون باهم حاظر شیم منم گفتم باشه بعد حاظر شدمو رفتم خونشون زنگ زدم کسی جواب نداد دوباره زنگ زدم بازم کسی جواب نداد بار سوم ثمین داد زد اومدممممممممم درو باز کرد چشام گرررد شد ثمین لختِ نادرزاد بود تنشم خیس بود معلوم بود از حموم اومده سلام کردم گفتم احمق این چ سرو وضعیه گفت ببخشید حموم بودم در زدی حول شدم گفتم اشکال نداره زود حاظر شو رفتم داخل رو مبل نشستم ناگفته نماند که با دیدن ثمین تو اون وضع یکم زدم بالا تا ثمین حاظر شه گوشیمو از کیفم در اوردمو تو اینستا میچرخیدم که یهو یه فیلم سکسی بالا اومد از شانس منم صدای گوشیم زیاد زیاد بود ثمین که صدای اه نالرو شنید اومد بیرونو گف چیکار میکنی شیطوووون با لحن مارموزانه ای شیطونو کشید گفتم بخدا هیچی خودش اومد با شوخی گفت چیه حشرت زده بالا از خجالت سرخ شدمو گفتم این چ حرفیه بزارید از ثمین بگم ثمین همکلاسیمو بهترین دوستم سینه های 85داره کونشم بد نیس کلا هیکله خیلی هاتی داره جون میده برا کردن ثمین دوباره رفتو من دوباره همون فیلمو پلی کردم نمیدونم چرا ولی خیلی خوشم اومده بود رفته بودم تو حس یه نگاه به اتاق ثمین کردم درش بسته بود کس دیگه ایم تو خونه نبود رفتم تو اتاق مامانو باباش درو بستم فیلمو پلی کردمو شروع کردم ب مالیدن کسم خیلی داغ بود شروع کردم ب انگشت کردم قبلا ک دکتر رفته بودم برا ماعینه گفته بود ارتجاعیه ناخاسته اهو نالم بلند شد تند تند انگشت میکردم یاد هیکل خیس بی نقص ثمین افتادمو تند تر تلمبه زدم با انگشتم انقد تو حس بودم ک متوجه باز شدن در نشدم با صدای بلند بسته شدن در ب خودم اومدم وای خدای مننن ثمین بود سریع خودمو جمعو جور کردم زبونم بند اومده بود ک ثمین با چشمک گفت جون بابا دلم خواااااست سرخ شده بودم ثمین درو قفل کردو اومد روم یه لب مشتی ازم گرفت دوباره حشری شده بودم کسم داشت منفجر میشد ب ثمین گفتم تورو خدا یچیز بیار بکن توووووش ثمین سریع رفت از یخچال دوتا هویج گنده اورد ازش پرسیدم چرا دوتا گفت 69منم ک دیگ تحمل نداشتم پرسیدم پرده داره ک گفت هلقویه منم ک ذوق کرده بودم گفتم بخواب کسشو گزاشت رو دهنم شرو کردم ب خوردن اونم همین با حرص میخوردمو با چوچولش بازی میکردم زبونمو تا ته کردم توووو ک اهش بلند شد هویجو برداشتمو یکم ساک زدم تا خیس شه بد ب سر کسش مالیدم اونم داشت همین کارو میکرد ک دوتایی باهم کردیم تووووووو داشتم از لذت میمردم که عقب جلو میکرد اهو نالمون کله اتاقو پر کرده بود ثمین گفت داره میاااد منم تندش کردم ک ابش اومد ولی اب من هنوز نیومده بود گلتم هویجو در بیار گفت چرا گفتم بشین رو کسم عقب جلو کن همینکارو کرد رو فضا بودم ک خودمو بیشتر فشار دادمو ابم اومد نوشته ستایش

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *