من فریبا 18 ساله از اصفهان هستم
پارسال بود هوا خیلی سرد بود همینحوری تویه خیابون راه میرفتم كه رسیدم به در خونه
آه تازه یادم اومد كه فردا امتحان شیمی داریم
خیلی حالم گرفته شد در رو باز كردم رفتم تو دیدم مادرم پایه تلفن منم رفتم كه دوش بگیرم
حموم كه كردم اومدم كه تلفن كنم واسه منا تلفن زدم
فریبا:سلام منا خوبی؟
منا:سلام فریبا من خوببم تو خوبی؟
_ای بد نیستم
_چته پكری؟!
_آره حوصله كاری رو ندارم راستی شیمی خوندی؟
_آره خوندم تو جی؟
_نه نخوندم
_میایی خونه ما بابا و مامانم رفتن پیشه عموم حالش بد شده تا شب بر نمیگردن بیا پیش هم درس بخونیم منم تنها نباشم
_نه حوصله ندارم
_اه خودتو لوس نكن گفتم بیا
_باشه میام خوب تا یه ربع اونجام
_باشه
_فعلا
آه تویه راه كه بودم فقط داشتم فكر میكردم امروز چی كار كنم خیلی دلم گرفته بود
تویه همین فكرا بودم كه رسیدم به خونه منا
در زدم منا در رو برام باز كرد رفتم تو
تویه اتاقش داشت با كامپیوتر كار میكرد
سر گرمه بازی بود گفت بیا اینحا بشین
یه آهنگ از شاهرخ بود كوه دماوند كه خیلی برام جالب بود كه منا این آهنگ رو گوش میگیره
رفتم مانتوم رو در آوردم
كنارش نشستم
رفت تویه تصاویر یك تصویری برام اورد كه برایه اولین بار بود كه همچنین چیزی رو میدیدم
دوتا خانوم بودن یكی كس اون یكی و دیگری كس اون رو لیس میزد
گفت :فریبا میایی این كار رو ما هم انجام بدیم نگاه كن چقدر دارند با احساس این
كار رو انجام میدن حتما خیلی لذت داره جون من قبول كن فقط همین یك بار
داشتم ازتعجب شاخ در میاوردم
با داد زدن گفتم نه
ازم التماس كرد گفتم باشه فقط كمی باشه قبول كرد
بدون این كه حتی هم رو ببوسیم چون بار اولمون بود من سریع شلورام
رو در آوردم اونم همین كا رو كرد بعد هم شرتامون رو در آوردیم
كسش میشه گفت مثله ماله خودم بود من لایه پایه اون خوابدم اونم لایه پایه من و شروع كردم
به لیسیدن كسش اونم همین كار رو با من میكرد كمی كه انجام داد داشتم
آه و ناله میكردم منا هم ناله میكرد هم من هم منا داشتیم از هم التماس
میكردیم كه بیشتر لیس بزنیم واقعا لذت بخش بود دیگه داشتم دیونه میشدم
كس منا رو گاز گرفتم البته خیلی اروم
مثله وحشی ها داشتم براش میلیسیدن
اونم حسابی داشت مثل من لذت میبرد بی اختیار دستم رفت رویه كونش تا كسش قشنگ تر باز كنم
دستم رو كردم لای كونش اونم فشارش میداد داشتم تعجب میكرد
بلاخره سوارخ كونش رو پیدا كردم انگشتم رو به سوراخ كونش میمالوندم
نمیدونستم داشتم چی كار میكردن انگشتم رو می خواستم بكنم تو كونش متوجه شد
روش رو بر گردوند بهم یه لبخند زیبا و همیشگیش زد و گفت ادامه بدم منم هر
كاری كردم اتگشتم نرفت تو كونش منا گفت كه با آب دهنم خیسش كنم
منم همین كار رو كردم این بار با كمی فشار رفت یه لحظه منا از جاش تكون نخورد
اما من شروع كردم به لیسیدن فهمیدم كه دردش اومده اما انگشتم رو تو كونش به
زحمت عقب جلو میكردم صداش دیگه خونه رو سر گذاشته بود تا كه با هم ارضا شدیم
من كه دیگه حالی برام نمونده بود تا یه ربع خوابیدم بعد بیدار شدم دیدم كسم كاملا خیس
پا شدم با منا رفتیم فقط كسمون رو شستیم و اومدیم
تو خونه قرار شد این موضوع بین خودمون بمونه و شروع كردیم به درس خوندن
فرداشم امتحان شیمی رو خوب دادم تا چند روز اون كارام رو كه با
منا انجام دادم مثل فیلم برام مرور میشد تا منا رو میدیدم به هم میخندیدیم
البته این اولین رابطه من با منا بود كه خیلی ساده بود
بعد ها كه بیشتر با لز آشنا شدیم این كار برامون جالب تر شد
الانم مدت یك ساله كه اگر وقتی پیش بیاد حتما هر ماه با هم لز داریم