حس خوبی که واسه اولین تجربه کردم هیچ وقت روزی تصور نمیکردم که با یه دختر رابطه جنسی داشته باشم آخه از بچگی بیشتر دوستای من پسر بودن از هیجان خوشم میومد ازینکه همیشه یه چیز تازه تجربه کنم لذت میبردم ازینکه دوست پسر داشتم یا نه بگذریم چون از موضوع الکی فاصله میگیریم آخه هرجای زندگی من کلی داستان داره سال دوم دبیرستان بودم اواخره سال متوجه رفتار عجیب یکی از دوستام شدم که بیش از حد بهم ابراز علاقه میکرد من کلا همیشه تو کلاس و بین بچه ها محبوب بودم ولی احساس این یه جور دیگه بود خلاصه کنم یه روز منو به بهونه جزوه کشوند یه جای خلوت و بی مقدمه لبامو بوسید شوکه شدم آخه توقع نداشتم بی جنبه بازیم در نیاوردم و منم مشغول شدم یه جورایی به خاطر اینکه یه تجربه جدیده و کلا حرارتم بالاست ادامه دادم 2 دقیقه نشد که تموم کردیم و رفتیم این کار تا آخر سال خیلی اتفاق افتاد ولی فقط لب گیری بود آخراش دیگه دستمو میذاشت رو سینشو میمالوندم سایزشم خیلی بگم 65 بود این موضوع گذشت سال تموم شد و دیگه همدیگرو ندیدیم خیلی رابطه با یه دختر ذهنمو مشغول کرده بود تصمیم گرفتم پیداش کنمو واقعا لز کنیم اما موفق نشدم منم نمیدونم چرا نتونستم ازین موضوع بگذرم تا اینکه با سایت شهوانی آشنا شدمو تو کلوپ لزبین ها عضو شدم و درخواست دادم بالاخره بعد از کلی پی ام که همشون بالای 32 بودن یه دختره خوشگل و دوست داشتنی 2 سال از خودم بزرگتر یعنی 24 ساله به اسم مانیا آشنا شدم بعد از 2هفته خبرم کرد که خونشون خالیه و بیا پیشم صبحش رفتم حموم و کلی لوسین خوشبو زدم و رفتم پیشش که از شانسم تو یک محل بودیم که 10 دقیقه ای رسیدم وقتی دیدمش از عکسش خیلی جذاب تر بود یه دختر با موهای قهوه ای روشن های لایت شده لخت قدش از من کوتاه تر بود من 175 و 62 کیلو و 80 سینم اونم تو همین حدودا و واقعا خوش هیکل و اونم سینش 80 بود خلاصه خیلی خوشم اومد رفتم تو با یه قهوه پذیرایی شدم و گفت فیلم بذارم که گفتم نه بابا بیخیال اونم قبول کرد نمیدونستم چه جوری شروع کنم هیچ تجربه ای نداشتم و خجالتیم بودم که خدا خیرش بده خودش اومد کنارم و لبامو بوسید حرفه ای تر از من میخورد منم با لذت تمام لب پایینشو میخوردمو گاز میگرفتم و با زبون هم بازی میکردیم دستام مثل قالب یخ بود و میلرزید اما خونسردی و گرمای تن اون بهم آرامش میدادو باعث میشد خجالتو کنار بذارم کم کم گرمای دستاشو رو سینم حس کردم همزمان گردنمو شروع کرد به خوردن منم تیشرتشو دراوردم و اونم تاپ منو دراورد حالا دیگه تنم کاملا گرمای تنشو حس میکرد و لذت میبردم دستشو برد پشتمو سوتینمو باز کرد و با ولع تمام شروع به خوردن سینه هام کرد دیگه نفسم به سختی بیرون میومد تنم مثل کوره داغ شده بود نوک سینه هامو مک میزدو گه گاهی گاز میگرفت که لذتمو 2برابر میکرد کم کم هردومون شلوار و شرتمونو دراوردیمو کسمو میمالوند که حسابی پف کرده بوده بود خیس خیس میگفت جووووون عاشق کس خیسم کسمو حسابی خورد چوچولمو با زبون تحریک میکرد نفسم بند اومده بود و به کسم فشارش میدادمو میگفتم مانیاااا بخووووور مردممممم اخخخخخخخ اونم بیشتر میخوردو انگشتم میکردم لذت فوق العادی داشتم که فقط جیغ میزدم مانیااااا بخووووووووررررر اااااییییییی اهههههه گرمای لبش رو کسم دیوونم میکرد تا دیگه تنم لرزیدو با لذت ارضا شدم کلی تشکر کردم و اینبار من خوابیدم رو مانیا و سینه های فوق العاده خوش فرمشو میخوردم لذتی توصیف نشدنی داشت تاحالا تجربه نکرده بودم وقتی آه و ناله میکرد با ولع بیشتری میخوردمو چنگ میزدم از خوردنشون سیر نمیشدم مانیا هم مدام میگفت جوووون نفسم بخور همش مال تو نفس محکم بخور اهههه قربونت برم سرمو فشار میداد رو سینشو موهامو چنگ میزد دستمو گذاشتم رو کسش دیدم لزج و خیسه دلم نمیخواست اونجوری بخورمش یه دستمال آوردمو کسشو پاک کردم با کمی دودلی لبامو گذاشتم رو کسش که مانیا یه اه بلند کشیدمو سرمو فشار داد به کسش منم شروع کردم به خوردن عالی بود بوی لوسین میداد کس تپلی داشت و تا میتونستم واسش خوردمو زبونمو میکردم تو کسش که اه مانیا به جیغ تبدیل شد مدام قربون صدقم میرفت نفــــــس بخورش عشقم ااااااااییییییییییییی عالیههههههه جونننننن کسم مال توس بخووورش زبونتو بکون تو کسم ااااخخخخخ ایییییی منم تحریک میشدمو محکم چوچولشو میخوردم و سینشو میمالوندم که تنش به لرزه افتادو آبش اومد خیلی خوشحال شدم گفت مرسی نفسم بیا بغلم عشق من دوباره شروع کردیم به خوردن لبای هم و مالوندن سینه گرمای بدنش حالمو جا میاورد یکم بغلش خوابم برد بیدار شدیم خودمونو تمیز کردیم و لباس پوشیدیم ازم تشکر کرد و گفت فکر نمیکردم انقدر بهم حال بدی گفتم منم همینطور بهترین تجربه عمرم بود همدیگرو بوسیدیمو رفتم بعد از اون ماجرا دیگه صمیمی شدیم و هر وقت مکانمون جور میشد یا من میرفتم یا اون میومد کلی خوش میگذروندیم اولین بار بود مینوشتم ببخشید دیگه امیدوارم لذت برده باشید خیلی طولانی شد معذرت نویسنده
0 views
Date: September 23, 2018