شب لب ساحل روى شن هاى خيس نشسته بوديم چند نفرى هم اطرافمون بودن دختر و پسر خانواده بچه هاى كوچيك سرم رو گذاشته بودم روي شونه هاى نازنين و دست اونم روى شونه ى من بود محو تماشاى دريا بوديم كه حس كردم دست نازى از زير شالم اومد روى سينم و از روى مانتو سينمو ماليد بعد دستشو از زير لباسم برد روى سينم و نوك سينمو گرفت بين دوتا انگشتشو ماساژ ميداد حالم به قدرى بد شده بود كه احساس ميكردم صداى نفسامو همه دارن ميشنون ولى انقدر حس خوبى بود كه توان اعتراض نداشتم كل سينمو گرفت تو مشتشو ميمالوند تو حال شهوتي خودم بودم كه يه آن متوجه شدم زير شال نازي يه چيزي تكون ميخوره خوب كه دقت كردم ديدم همينطور كه سينه ى منو ميماله با اون دستشم داره كس خودشو ميماله ترسيدم كسي تو اين حال متوجه ما شه به نازى گفتم برگرديم هتل كارمون خطرناكه اونم از خداخواسته سريع از جاش پاشد به محض اينكه در اتاقمونو بستيم افتاديم به جون لباى هم درحال درآوردن لباس و خوردن لباى هم رفتيم سمت تخت روى تخت لخت تو بغل هم غلت ميخورديم و بدنامونو به هم ميماليديم و از هم لب ميگرفتيم اومد روى بدنم دستامو گرفت بالا و گفت مانيا امشب ميخوام حسابى بكنمت همه آب وجودتو ميكشم بيرون مهلت نداد جوابشو بدم برم گردوند و خوابيد پشتم تن داغشو ميكشوند روى پشتم و زبون داغترشو پشت گردنم بالا پايين ميكرد زير تنش از شدت شهوت بى قرارى ميكردم و اونم بى توجه با آرامش ديوونه ترم ميكرد زبونشو از روى گردنم كشيد تا روى كمرم لاى باسنمو باز كرد و دستشو كشيد روى كسم خيس خيس بود آروم انگشتشو بالا پايين ميكشيد ميخواستم برگردم كسمو بزارم دهنش ولى نميذاشت همون جور كه باسنمو از شهوت بالا پايين ميكردم از پشت سرشو برد لاى كسم و با نوك زبونش به كسم ضربه ميزد واى حس بينظيرى بود زبونشو از بالاي كسم ميكشيد تا پايينش لاشو باز ميكرد و فرو ميكرد توش منم به خودم ميپيچيدم و سينه هامو ميماليدم باز اومد رو پشتم خوابيد لبشو گذاشت رو گردنم و دستشم از لاى باسنم برد سمت كسم يه انگشتشو كرد تو كسم و جلو عقب ميكرد تماس تنش داغى لبش جلو عقب كردن دستش همه اينا توان تكون خوردنو ازم گرفته بود با همه وجود لذت ميبردم بى اختيار زير تن داغش افتاده بودم كه دستشو از تو كسم درآورد و برم گردوند سمت خودش تو چشام زل زد و لبشو گذاشت روي لبم با همه وجود لبمو ميخورد و زبونشو ميكرد تو دهنم سينه هاشو ميماليد روي سينه هامو و كسش رو كسم بود لبشو از روى لبم برداشت و برد سمت سينم نوك سينم كه سيخ شده بود و كشيد تو دهنش و ميك ميزد و گاز ميگرفت صداي نفسام اتاقو پركرده بود كه رفت سمت كسم دستشو آروم كشيد روشو لاشو باز كرد لبشو گذاشت رو كسم و چوچولمو كشيد تو دهنش و تند تند ميخوردش داشتم ديوونه ميشدم سرشو فشار ميدادم رو كسم انگشتشو كرد تو كسم و همونطور كه چوچولمو ميخورد و انگشتشو جلو عقب ميكرد اون كسمو ميخورد و منم با آه و نالم بيشتر تحريكش ميكردم خيسى كسمو حس ميكردم حركت دستش تندتر شده بود همونطور كه دستش تو كسم بوداومد رو سينه هام انگشتشو تو كسم ميچرخوند و جلو عقب ميكرد و سينمو ميماليد و مي خورد لرزش تنمو كه حس كرد محكم بغلم كرد و سرمو گذاشت رو سينش بيحال شده بودم ولى وقتى سينه هاشو جلو دهنم ديدم كه چطورى نوكش از شدت شهوت سيخ شده و به خاطر بالا رفتن ضربان قلبش بالا پايين ميشه دوباره تحريك شدم و نوشته
0 views
Date: March 7, 2020