ماجرای سکس تو پارک طالقانی تهران

سلام و درود به برابچه های همیشه پایدار بکس شهوانی رامین هستم 19 ساله ساکن تهران اگه بگی کدوم منطقه میگم همین دورو ورا شاعرم ولی نه شاعر ادبی شعر موسیقی مینویسم شر رپ و پاپ سرگرمی من این روزا شده تهران گردی اوقات و فراغت گذشته خودمو با اینترنت و چت روم و ماهواره و سرگرم میکردم خب بگذریم قصدم از این تعاریف فقط شناخت من بود بریم سر اصل مطلب روز یکشنبه بود صبح تنها زدم بیرون دیروزش رفته بودم پارک دانشجو خب سوار خط یک مترو شدم و به سمت شهید حقانی حقانی پیاده شدم و رفتم رو نیمکت پایین پارک طالقانی نشستم بچه های تهران میدونن که پارک طالقانی تو روز و شبش چه خبره ولی صرفا جهت اطلاع برابچ شهرستانی میگم پارک طالقانی چون خارج از شهر حساب میشه تا حدودی روزاش یه جوره و شب های تابستونش یه جور یعنی اینکه از گی و لزبین و تو این پارک ها پیدا میشه بگذریم ساعت حدودا 12 ظهربود رفتم به سمت بالای پارک سمت محدود بازی والیبال به حفاظ توری که رسیدم دیدم دو تا دختر به حفاظ تکیه دادن که یکی از دخترا روسریشو برداشته و دکمه های تابشو باز کرده نشون به این نشون که تاب بنفش داشت راستش بچه ها ترامادول خرده بودم احوالم پیچیده بود به کاغذ کادو منظورم اینه حالم سر جاش نبود هههه بگذریم خب یه دفعه به دختره بدونه روسریه گفتم خانمی چرا امروز هوا دو رنگه ههه بچه های شهرستانی تعجب نکنن این جمله بی مفهوم من یه جور تیکه محسوب میشه تیکه زمستونیه دختره گفت چون تشدید میل جنسی منو دوستم مشکل پیدا کرده هههه خندیدم بهش گفتم قرار نشد زحمت یه حموم گرفتن رو به دوشم بندازی یعنی با اینجور حرف زدنت منو ارضا میکنی و باید غسل بگیرم به طور خفنی خندیدن هههه خودمم خندیدم بی خیال اون یکی دوستش رفت وسط زمین و با اون چند تا دختر وپسر والیبال بازی کردن سیگارمو کشیدم و گفتم به دختره اگر مایل باشی بیام یه دست بدمینتون بزنیم گفت زورتو دارم ولی خستم اقا پسرا یه چیز رو دوستانه بگم اگه دیدید یه دختر تو مترو یا اتوبوس یا پارک یا هرجا تمایل به صحبت کردن با شما رو داره یعنی این که برو پرده ی شرمو بزن اشتباه نشه پرده ی شرم یه اصطلاست یعنی برو و با دختره مچ شو بگذریم رفتم داخل زمین و کنار دختره نشستنم با تمام پرویی احتمال دادم که شاید دوست پسرش باشه اونجا ولی گفتم به کیرم تازه اگه بوی فرندش اونجا بود هیچ وقت انونجوری پا نمیداد به من خب رفتم تو ونشستم بغلش صحبتو شروع کردم اسمت چیه اسمش الهام بود چند سالته 17 همیشه میای اینجا پاتوقت اینجاست بچه پایینی یا بالا با دوستت اومدی سیگار میکش مواد یا قرص مصرف میکنی و یکم پسرخاله شدم و گفتم لزبینی با دستش زد بهم گفت دیوووونه ولی جواباش با مکس و نیش خندو وتحریک امیز بود وای بغلش مثل اقا مهندسا با غرور نشسته بودم چه سینه هایی داشت مثل گردو خط پستوناشو میدیم ولی تابلو بازی در نیووردم خب دو تا سیگار روشن کردم اونم کشید بعد چند دقیقه گفتم با خودم تا پانشده بره ببینم میتونم اینجا یه ذره بهش بمالم یا نه بهش گفتم پاشو بریم پایین پارک یکم ناز کرد گفت بریم چکار ولی بعد با عشوه بلند شد گفت پاهام خواب رفته بود بریم بلند شدیم مانتوشو پوشید و رفتیم بچه ها من داستان نوشتن بلد نیستم ههه ببخشید که داستان کیری شده چون داستان باید هم نویسند و هم خواننده رو حشری کنه ولی این داستان بیشتر اصل قصه رو میبره زیر ذره بین ههه خب بزارید بگمو وتموم کنم رفتیم پایین پارک نشستیم رو نیمکت سر حرفو باز کردم میخای با هم فرند باشیم اگه میخای باشیم باید اول بهت یه چیزی رو بگم من از دوست دخترم سکس میخام و گفت بزار چند روز از اشناییمون بگذره بعد حجله واسم اماده کن هههه ازش لب گرفتم دکمه های مانتوشو باز کردم دستمو انداختم به تابش گردنشو می مکیدم با دستش باسنمو می مالید و اون یکی دستش گردنمو گرفته بود تابشو زدم بالا سینه های کوچیکشو می مالیدم چشاشو بسته بود دستش رو اورد پایین و کیر منو می مالید سوتین سفیدشو دادم پایین سینه هاشو دو دقیقه خوردم بعد زیپمو باز کردم کیرمو انداختم بیرون بهش گفتم بخور اونم با عشوه و نگاه کردن اینور اونور خورد شروع کرد به ثاک زدن البته اینور اونور رو هم نگاه میکرد هی ساک میزد ولی چون اضطراب داشتم مامور پارک بیاد و کیرمون کنه بهش گفتم پاشو پاشد و به دیوار تکیه داد دلا شد اول گفت بزار برای سری بعد رفتیم تو خونه ولی شلوراشو دادم پایین شرتش نخی بود شرت زرد نخ شرتشو زدم کنار ولی شرتشو پایین ندادم کیرمو اروم گذاشتم سر سوراخش اروم اروم عقب جلو میکردم که کیرم خم میشد یه دستشو به دیوار گذاشته بود و با به اون یکی دستش تف زد و با دستش کیرمو گرفت گذاشت دم سوراخش اه و ایشو وایی وایی کرد منم بعد اینکه رفت تو اروم تلمبه رو زدم با حشر بالا اخ اخ میکرد چند تا زدم ابم اومد صبر کردم ریخت توش یه نفس دو تامون کشیدم و کشیدم بیرون وقتی کشیدم بیرو اونم از کیفش دستمال کاغذی در اورد و لای کونشو وکسشو تمیز کرد چون وقتی من کردم تو کونش اون بالافاصله ارضا شده بود کون نگو شاه کون بگو دختر 17 ساله ها خیلی کون ها اصلا دخترای 16 و 17 واقعا کردنی هستن شلوارمو کشیدم بالا و اونم همین طور رفتیم بالا شمارشو گرفتم و الان فقط سه چهار بار تلفنی حرفیدیم و اس دادیم دوباره قرار سکس باهاش میزارم ولی این دفعه توی مکان این سری یه جور بکنمش که کوروش کبیر بیاد جلو چشاش میخام پردشو باز کنم البته اگه بسته بود داستان سکسمونو براتون همین جا میزارم مرسی از اینکه کس و شر های منو خوندید نتیجه اخلاقی این داستان پسرا قدر خودتونو بدونید اگر کس هم خواستید بکنید بزارید اون کس بیاد بگه منو بکن نه اینکه شما برید بگید بیا بکنمت شاید بگید کس نیستش و ما پسرا باید بریم دنبالش ولی اشتباست هم دختر هست هم زن جنده هست هم کونی هست فقط باید خوب ببینی دیدید که من خوب دیدیم تو پارک و پیدا هم کردم و نتیجه اخلاقی برای دختر خانم ها دخترا عروسک نباشید تن لختتو بده به کسی که روحشو بهت هدیه میکنه همین هههه چه نصیحتی کردم یکی باید بیاد من کسکشو امر به معروف کنه موفق و شادمان باشید تا درودی دیگر