سلام.خیلی عاشق پستونها و کون مادرزنم هستم. یه روز رفته بودیم خونشون بچه ها طبقه بالا بودن منم داشتم تلویزیون نگاه می کردم . دیدم از مادر زنم خبری نیست و لی صدای شرشر آب میو مد رفتم طرف حموم دیدم کسی هست از سوراخ قفل نگاه کردم وای مادرزنم لخت بدون شورت و کرست داشت خودشو می شست.کیرم راست شد جدی میگم یه بدن سفید و تپل خواست مبرم تو یه کون مشتی ازش بکنم ترسیدم حسابی دید زدم و ترسیدم بچه ها بیان پایین سریع رفتم سر جام. اون شب گذشت یه روز دیگه بازنم رفتن لباس خریدن منم یه فکری به سرم زد به زنم فتم به مادرت بگو لباسشو بپوشه ببینیم و رفتم دوربین گوشیو روشن کردم جاساز کردم تو اتاق خواب وقتی مادرزنم رفت لباسشو بپوشه فیلمشو گرفتم وای چه بدن سفیدی بود.
0 views
Date: June 29, 2018