مارال زن دوستم

0 views
0%

من کامرانم می خوام خاطره سکس خودم و زن دوستم واستون تعریف کنم .
من ساکن شیراز هستم و دوستم جنوب کار میکنه بعضی وقتها یه مدتی رو منزل ما میمونن برای تفریح وکار
یکی ازهمون روزهایی که منزل ما بودن یه کار مهم برای دوستم پیش اومدکه مجبور شدبره جنوب وزنش رو پیش ما گذاشت ورفت قراربود دوروزه برگرده ولی انگار یه هفت روزی رو باید میمونده .
درموردمارال واستون بگم که به معنای واقعی کلمه یه کس به تمام معناست قدش 178 وزنش 70 سایزسینش 80 سفید وخوش اندام با چشمهای عسلی ولبای غنچه ایش که همش کیرمو راست میکرد . یه روزظهرتوخونه بودم که مارال اربیرون اومداون لباسهای باحالش کرد تنش همیشه لباسای کوتاه وتاپ میکرد تنش / رومبل نشسته بودومن دید میزدم وای ازاون رونهای تپلش وای ازخط سینش اینها همه با هم باعث شد که من راست کنم گویا متوجه شده بود ولی دیدم اصلا به روی خودش نمیاره رفتم تو اتاقم موقعیت رو سنجیدم که بابا ومامان خوابن منم شروع کردم به یاد مارال جلق زدن توهمین حال وهوابودم که آبم اومد/جلوشوگرفتم که برم توحمام وخالیش کنم اونجا / ازاتاق اومدم بیرون که برم سمت حمام خونه ساکت داشتم میرفتم که دیدم مارال تواتاق بغلی نشسته وداره موهاشو شونه میکنه / من سریع ردشدم رفتم توحمام ازاین میترسیدم که نکنه منو دیده باشه بااون وضع حسابی آبروم میرفت / اومدم بیرون دیدم نه به روی خودش نیاورد منم رفتم تو اتاقم / عصربودکه دیدیم مارال رفت حمام و منم( یه پنجره پشت حمام بود که تو انباری قرارگرفته بود ) سریع رفتم اونجا تا می تونستم نگاش کردم ازهیکل قشنگس دوبارجلق زدم آرزو میکردم که بتونم کیرمو بکنم توکس مارال /داشتم از عقده کردنش دیوانه میشدم که شب شد رفتم بخوابم / نمیدونم کی خوابم بردولی ازصدای یه نفربیدارشدم فکرکردم دارم خواب می بینم مارال بود نشسته بود پایین تختم وآروم صدام میکرد ازترس زبونم بنداومدبه روی خودم نیاوردم خودم زدم به خواب که دیدم میگه : کامی جون بیداری ؟ میدونم بیداری / خودتوزدی به خواب ؟ بیدارشو کارت دارم / منوبگیری ازجام تکون نخوردم که دیدم بلند شد که بره و رفت بیرون / منم دودستی زدم توسرخودم وگفتم خاک برسرت موقعیت ازاین بهتر . خلاصه داشتم حسرت می خوردم که چرا هیچی نگفتم ودعا میکردم که دوباره بیادتواتاق .
توهمین فکرابودم که اومددوباره من پشتم به دربودکه اومدخوابیدروتخت پشت سرم وخودشومالون بهمو گفت کامی جون من دست خودم نیست بایدارضا بشم شوهرم که نیست تو این کارو بکن همین جورکه داشت صحبت میکرد دستش اومد روکیرم یکم مالوندش که من دیگه نتونستم تحمل کنم برگشتمو محکم بغلش کردم شروع کردم اون لبای غنچشو به خوردن خوشمزه ترین لبی بود که تا حالا خورده بودم . بلند شدم دراتاقو قفل کردم اومدبلندش کردم لباساشو درآوردم وخودم که فقط شلوارک پام بودمارال درآورد شروع کردم به خوردنش ازلباش شروع کردم اومدم روگردنشولیس زدم وسینه هاشومی مالیدم که توپربودجون میداد واسه خوردن / رفتم روسینشو شروع کردم به خوردنو مکیدن انگاررویا بود سینه های مارال بود تودهنم اومدم روشکمش بازبونم بازی کردم رفتم پایین رو کس تپل وتمیزش شروع کردم به خوردن کسش وایییییییییییییییییییییی اجب کسی داشت بازبونم میزدم توشو میمکیدمش که دیدم میگه به صورت 69 بخوابیم منم ازخداخواسته خوابیدم اومدروم کیرمو کرد تودهنش واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه مکی میزدازسرکیرم ازبالاتاپایین کیرم میلیسید به سرش که میرسید میکردتودهنش چندتامک آب دارمیزد منم که راست راست بودکسشو می خوردمو می مالیدم / بلندش کردم روشکم خوابوندمش ازپشت رفتم روش وکیرم دواش گذاشتم روکسش یکم بازی کردم روش دواش سرشو کردم توکسش که دیدم صداش داره درمیاد دواش دست گذاشتم رودهنش که آرومتربیدارنشن اونم سرشو تکون داد که باشه / یواش کیرمو کردم داخل شروع کردم به تلمبه زدن اجب کس تنگی داشت چنددقیقه تلمبه زدم بلندش کردم وایساد جلوی میز خم شدرو میز جوری که کسش جلوکیرم قرارگرفت منم کردم تو کسش ایستاده تلمبه میزدم که دیدم آبم داره میاد نتونستم جلوشو بگیرم ریخت روکمرش سریع گفت همین من که ارضانشدم گفتم نه دوباره میکنمت سریع کیرموتمیزکردموهل دادم تو شروع کردم تلمبه زدن ایندفعه سریعترمیکردم / نشستم روصندلی اومدنشست روکیرم . کیرموگرفت یواش کردتوکسش شروع کردبه بالاپایین رفتن پشتش به من بودمنم شروع کردم به خوردن کمرش که دیدم وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای داره کسشو میچرخونه روکیرم هی بالاپایین میکرد بعدم کسشو میچرخوندروکیرم منم عاشق این کارش شدم خیلی حال میده حتما نصیبتون بشه بفهمید من چی میگم . چرخیدوروبروشدیمباهم نشستو کیرمو گرفت کردتوکسش دوباره همین جورکه بالاپایین میکرد به من گفت کمرمو بگیرمنم دودستمو انداختم دورکمرش فشاردادم گفت آروم بگیرش منم همین کارو کردم وبادهنم سینه هاشو میخوردم که دیدم صداش داره میره بالا وچندتاتکون خوردفهمیدم که ارضا شد بلندش کردم بازانو نشوندمش روصندلی پاهاشو چسبوندم به هم کیرمو کردم توکسش شروع کردم عقب خلوکردن یکم وازلین زدم به انگشتم یواش باسوراخ کونش بازی کردم حسابی که چرب شد یواش گذاشتم روسوراخ کونش سرشوکردمتو که دیدم صداش داره درمیاد که نکن من کیرمو همونجاگذاشتم باکسش بازی کردم تا آروم شه یواش یواش کردم توکونش یکم نگه داشتم عادت کرد بهش یواش شروع کردم به تکون دادن همین جورکه داشتم تکون میدادم دیدم دارم ارضا میشم که سریع در آوردم ومارال برگردوندم گذاشتم تودهنش اونم شروع کردبه مکیدن کیرم وباچه لذتی آبم ریخت روسینه های مارال با کیرم منی ریخته شده روسینشو پخش میگردلای سینشو می مالوندبه نوک سینه هاش بعدشم جفتی ولوشدیم رو همدیگه . ازاون روزتا الان هروقت موقعیت جورشه کس مارال رو می ذارم . اینم از ماجرای سکس من ومارال

Date: March 31, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *