سلام دوستان شهوانی عزیز این خاطره ای که براتون تعریف می کنم کاملا واقعی است و در شهریور ماه 94 اتفاق افتاده من علی 34 ساله و همسرم مریم 30 ساله 165 قد و 60 کیلو وزن داره سایز سینه هاش 80 و سایز کمرش 40 6 سال از ازدواجمون میگذره و از همون اوایل در مورد سکس مریم با مردهای غریبه باهاش صحبت می کردم کلا بدش نمیاد ولی جرات انجامش رو نداشت و من هم میترسیدم همیشه موقع سکس باهاش در مورد این که اگر یک مرد دیگه الان بود چکار می کرد و چطوری با مریم سکس می کرد چند بار هم از اینترنت چند تا فیلم سکس سه نفره و ماساژ گرفتن زن توسط مرد رو بهش نشون دادم تا خلاصه راضی شد ماساژور مرد بیاد خونه و ماساژش بده سه روز تو اینترنت دنبال ماساژور مرد بودم و بهشون زنگ میزدم و باهاشون در مورد ماساژ دادن همسرم و قیمت و این جور چیزها صحبت میکردم بالاخره با یکی به اسم مجید هماهنگ کردم که ساعت 8 شب بیاد خونه قبلش مریم رفت حموم و از من خواست کمکش کنم تا موهای زائدش رو براش بزنم باورم نمیشد که دارم موهای پشت و کمر و کس وکون زنم رو میتراشم و سفید میکنم تا یک مرد غریبه ببیاد ماساژش بده خلاصه تر و تمیز شد و حمام کرد یک تاپ و شلوارک پوشید و منتظر شدیم تا مجید بیاد ساعت 8 مجید اومد قدش از مریم کوتاه تر بود و لاغر یک ساک دستش بود که وقتی بازش کرد شد تخت ماساژ سلام علیک معمولی کرد و تخت رو باز کرد و رفت دستاش رو شست مریم هم با کمک من لخت شد و با شرت و سوتین رو شکم خوابید رو تخت خیلی عادی مجید اومد و دستاش رو روغن زد و شروع کرد ماساژ دادن شونه ها و گردن مریم بعد از چند دقیقه سوتین مریم رو باز کرد و تا کرد گذاشت یه گوشه بعد از نیم ساعت شرت مریم رو هم درآورد خیلی صحنه جالبی بود من همیشه این حالت رو تصور می کردم و حالا واقعا میدیدم مجید پاهای مریم رو باز کرد و خیلی راحت لای پای مریم رو ماساژ میداد بعد از یک ساعت مریم رو چرخوند مریم کاملا لخت رو تخت دراز کشیده بود و مجید هم همش دست هاش رو روغن می مالید و ماساژش میداد سینه شکم پهلو پاها و بیشتر از همه لای پا و کس مریم بود که ماساژ می گرفت من هم مرتب میومدم تو اتاق و نگاه میکردم و میرفتم بعد از 1 ساعت و نیم شنیدم دارن باهم حرف میزنن و بعد از چند دقیقه مجید اومد بیرون و گفت تموم شد مریم هم رفت حمام و مجید هم دست هاش رو شست براش آب میوه ریختم و یکم باهم حرف زدیم و پولش رو دادم و مجید رفت رقتم تو حموم کلی با مریم شوخی کردم و سکس کردیم و اومدیم بیرون آخر شب از مریم پرسیدم چی میگفتید باهم بعداز کلی شوخی گفت که مجید ازش پرسیده ارضاش بکنه یا نه که مریم خندیده و هیچی نگفته و اون هم کاری نکرده بعد از اون شب هر وقت باهم سکس میکنیم از مجید تعریف می کنم و اسمش رو میارم تا مریم راحت تر باهاش کنار بیاد دارم سعی می کنم راضیش کنم بازم ماساژ بگیره و این دفعه جتما ارضا هم بشه با دست مجید ولی هنوز قبول نکرده یعضی وقت ها یاد صحنه هایی که دیدم میافتم و جشری میشم و گاهی هم جلق میزنم با خاطرات اون روز نوشته
0 views
Date: April 29, 2022