مامانم و دکتر آمپول زن

0 views
0%

سلام اسمم امیر و 16 سالمه و میخواستم خاطره سکس مامانم با پزشک آمپول زن رو تعریف کنم اول از همه بگم که من قبل از این اتفاق ها همیشه دلم میخواست که یه جوری مامانم رو لخت ببینم ولی قسمت نشده بود از مامانم بگم که اسمش فاطمه و 39 سالشه و یه زن چادریه و با یه چهره معمولی ما تو یکی از شهرستان های کوچیک شیراز زندگی میکنیم و تو این شهر یه دکتر عمومی داریم که از وقتی یادم میاد هر وقت مریض می شدیم میرفتیم پیش اون یه روز برای چکاب کامل به شیراز رفتیم آزمایش دادیم و جواب آزمایش که اومد دکتر شیراز به مامانم گفت که ویتامین دی شما خیلی پایین و برا همین برای هر ماه یک آمپول برای مامانم نوشت و ما به شهرستان برگشتیم فردا برای زدن اولین آمپول قرار شد مامانم بره پیش دکترمون و برای این که تنها نباشه منم باهاش رفتم حدودا سر ظهر بود و هیچ کس غیر از دکتر تو مطب نبود دکتر که ما رو از قبل میشناخت سلام و احوال پرسی کرد بعد مامانم گفت که به آمپول دارم دکتر هم آمپول رو گرفت و گفت بفرمایید تو اتاق رو تخت دراز بکشید تا من این آمپول رو آماده کنم مامانم یواش به من گفت که منم برم تو اتاق تا تنها نباشه ما رفتیم تو اتاق و مامانم چادرش و کیفش رو داد به من و کفشاش رو در آورد و دکمه شلوارش رو باز کرد و تا نصفه کونش کشید پایین و دراز کشید بعد از دو دقیقه دکتر اومد و یه نگاه به سفیدی تن مامانم نگاه کرد و یه جوری حس کردم از رو هوس نگاه میکند بعد اومد سمت مامانم و گفت بی زحمت شلوارتونو یه کم پایین تر بکشید مامانمم تا زیر کونش کشید پایید و کل چاک کونش بیرون بود من کم کم داشتم راست میکردم و به شلوار دکتر که نگاه کردم دیدم اونم راست کرده بعد دکتر یه پمبه رو کشید رو کون مامانم و و آمپول رو زد و یه پمبه دیگر رو فشار داد رو جای آمپول و به مامانم گفت اینو چند دقیقه نگه دارید و رفت بیرون منم چادر مامانم رو دادم بهش و رفتم بیرون و با دکتر حساب کردم و بیرون اتاق منتظر مامانم بودم همش تو فکر کون سفید مامانم بودم که دیدم دکتر رفت تو اتاق در رو نیم لا بست و به مامانم گفت اجازه بدین کمکتون کنم منم خواستم ببینم چیکار میکنه از لای در نگاه کردم که دیدم نشسته جلوی تخت و داره کفش مامانم رو پاش میکنه مامانمم با لبخند نگاهش می کرد تعجب کردم چون مامانم هیچ وقت به مردای غریبه رو نمیداد بعد مامانم از روی تخت بلند شد و چادرش رو سرش کرد و از دکتر تشکر کرد و اومد بیرون و بعد رفتیم خونه اون روز تمام مدت به این فکر میکرم که چرا مامانم انقدر با دکتر گرم گرفته و منتظر دفعه بعد بودم ماه بعد که اومد مامانم زیاد تمایل نداشت که منم باهاش برم ولی من باهاش رفتم و اونجا مامانم ازم نخواست که بیام تو اتاق منم نرفتم و دکتر پشت سر مامانم رفت و در رو نیم لا بست منم داشتم از لای در نگاهشون می کردم مامانم شلوارش رو تا زانو پایین کشیده بود که اصلا نیازی به این کار نبود و دکتر هم تمام مدت چشمش به لا پای مامانم بود و وقتی داشت آمپول می زد یه دستش رو گزاشته بود روی رون مامانم و با اون دست آمپول زد و مامانم که بلند شد دکتر یه کاغذ رو داد به مامانم که من اول نمی دونستم چی بود بعد فهمیدم شمارش رو داده بود ماه بعد رسید و من و مامانم رفتیم مطب و آمپول رو که دادم دکتر گفت این تاریخش گذشته و برو دارو خونه یکی دیگه بگیر و مامانم هم گفت برو من می مونم منم رفتم سمت دارو خونه که جلو در رسیدم یادم افتاد پول همراهم نیست برگشتم تو مطب که دیدم کسی نیست و همون لحظه حدس زدم که منو فرستادن دنبال نخود سیاه از لای در اتاق رو نگاه کردم داشتم هنگ می کردم مامانم شلوارش رو در اورده بود و روی تخت خم شده بود و دکتر هم زانو زده بود داشت کوس و کونش رو می خورد و مامانم هم ناله میکرد بعد مامانم گفت زود تر بکن تا امیر نیومده دکتر هم کیرش رو در اورد و یه تف کرد سرش و یه تف هم رو سوراخ کون مامانم کرد و خیلی راحت کیرش رو کرد تو کون مامانم و معلوم بود کون مامانم خیلی گشاده منم که داشتم دیونه میشدم یه حس عجیبی داشت و وقت به کوس و کون مامانم نگاه میکردم خیلی حس خوبی داشتم دکتر هم همینجور کیرش رو تا خایه می کرد تو کون مامانم و مامانم هم خیلی یواش ناله میکرد بعد دکتر مامانم رو برگردوند و دکمه های مانتوش رو باز کرد و سوتين مامانم رو داد بالا و شروع به خوردن سینه هاش کرد و به مامانم گفت که کیرمو بزار تو دهنت که مامانم گفت دوست ندارم و بزار تو کوسم اون از خدا خواسته کرد تو کوس مامانم و تلمبه میز بعد یهو کیرشو کشید بیرون و آبشو خالی کرد رو کمر مامانم منم سریع رفتم بیرون و بعد پنج دقیقه برگشتم و دیدم همه چی عادی و به دروغ بهشون گفتم تا دارو خونه رفتم یادم رفت پول همراهم نیست مجبور شدم برگردم که دکتر گفت عیب نداره من اشتباه کردم این آمپول سالمه و بعد منو مامانم هم اومدیم خونه نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *