رو بنر صداوسیما و صدا آمریکا واسه اونا که خراب و خوابن و بیدارا کشید واسه لش لوش و لات و لوطیا و بیکارا کشید رو هرچی که بود و نبود و همه جا کشید اون گفت به شما بگم همه جاکشید همه جاکشید همه جاکشید مامان هر جور بود طلاق گرفته بود و بابای نامرد معتاد لاشی هم در ازای نفقه ندادن حزانت منو داده بود به مامانم فقط5سالم بود یادمه چند روز بعدش رفتیم ی شهر بزرگتر هنوز روز آخر و یادمه عموم تو حیاط داشت با مامان کل کل میکردن آخرش عموم گفت خوبه اونجا شهر بزرگی و راحت میتونی جنده گریت رو دربیاری مامانم گفت خفه شو اگه این کارم میکردم واسه پول مواد برادرت و شکمش بوده بیغیرت خلاصه از اون شهر رفتیم ی جای درب و داغون و واسه اجاره گرفتیم مامان هروز روزنامه میخرید پای تلفن زنگ میزد و آخرش با عصبانیت گوشی میکوبید زمین و میگفت اینم نشد یادمه ی شب که تو بغلش بودم داشت میگفت پولم داره تموم میشه کارم که گیرم نیومد ی ماه دیگه تو هم باید بری مدرسه چند تا بوسم کرد و گفت بخدا مجبورم امیرکم امیدوارم درکم کنی من که نمیفهمیدم چی میگه یکم باهام بازی کرد و خوابم برد کلاس چهار ابتدایی بودم ی روز که معلم نداشتیم زودتر اومدم خونه چون مامان وضعیت کارش معلوم نبود کلید داشتم رفتم تو در حال و که باز کردم دیدم مامانم لخت و ی مرد داره وسط پاش بالا پایین میکنه مامانم حول شده بود اون مرتیکه هم ول کنش نبود سرم انداختم زیر و رفتم تو اتاقم با اینکه بیشتر نداشتم ولی بخوبی میدونستم کاری که اونا میکنن یعنی چه میدونستم به همچین زنایی میگن جنده حالم خیلی خراب بود اگه زورم میرسید حتما اون مرد رو میکشتم لای در و باز کردم کارشون تموم شده بود مردک ی پولی داد به مادرم و رفت مادرم صدام کرد رفتم پیشش با بغض بهش گفتم ای چه کاری بود میکردی مامان اگه یکی ببینه میدونی آبرومون میره میدونی اون موقع بهت میگن ج شروع کردم به گریه کردن مامان هم قبل اینکه من گریه کنم اشکاش در اومده بود اومد بغلم کرد و شروع کرد به گریه کردن گفت امیر مامان منو ببخش از اون وقتی که با پدر نامردت ازدواج کردم واسه جور شدن پول موادش مجبور به این کار شدم تو شهر خودمون آبروم رفت طلاق گرفتم تو رو آوردم اینجا بخدا به هر دری زدم ولی کار گیرم نیومد مجبور شدم این کار و بکن میبینی که هر سال ی محلی و انتخاب میکنم تا خیلی سه نشیم منو ببخش پسرم تو رو خدا مجبور بودم منوببخش خیلی حالم گرفته شد گفتم مامان شما منو ببخش بااینکه دلایل مامان توجیح کننده بود ولی فکر اینکه مامانم جنده هست آزارم میداد میخواستم برم 5 ابتدایی هر سال ی ماه مونده به مدرسه ها اسباب کشی داریم اما مامانم ی روز اومد به من گفت حمیدآقا صاب خونه ازم خوشش اومده گفته میتونید همینجا بمونید اینطوری هم اجاره خونه نمیدیم هم توی خونه کس نمیدم تا تو محله تابلو نشیم تو هم میتونی بری مدرسه خودت یجورایی خوشحال شدم دوباره همون مدرسه امسال آقای فردوس مستخدم مدرسه اگه بهم پیشنهاد داد ازش پول میگیرم تا کمک خرج مامان باشم اونم کمتر بخواد بده حالا میفهمم چرا میگن دل بچه ها صافه مدرسه ها شروع شد چون خوشکل بودم تا برسم به مدرسه تو اتوبوس شرکت واحد حسابی مالیده میشدم رفتیم سر کلاس آقای جلیلی معلم جدیدمون بود جوان بود و خوش تیپ اسم و شغل پدر به من که رسید گفتم پدرم مرده دیگه نمیخواستم بگم چیکارس زنگ راحت خورد همجای حیاط و نگاه کردم تا فردوس رو ببینم برعکس پارسال که ازش فرار میکردم رفتم سمت اتاقش که دیدم اومد بیرون وقتی دیدمش وایسادم در حال رد شدن منو که دید وایساد بهش سلام کردم جواب سلامم وداد و گفت تو که میگفتی امسال این مدرسه نیستی منم با شیطنت گفتم حالا مشکلی داره امسال هم مهمون شما باشیم گفت خیلیم خوبه ولی چه فایده تو تحویلمون نمیگیری گفتم شده منو یبار دعوتم کنی شده یبار جای مالیدن بهم باهام حرف بزنی گفت امسال خیلی شیطون شدیا از خودت یاد گرفتم دیگه زنگ خورد و رفتیم کلاس تا 5شنبه ها که ساعت 9تا10 کلاس ریاضی تقویتی داشتیم بعد کلاس دیدم فردوس ایستاده دم در سالن بهم اشاره کرد برم طرف اتاقش منم یکم دست دست کردم خلوت که شد رفتم سراغش صدام زد گفت بیا داخل وقتی رفتم تو اون ی نگاهی به بیرون کرد اومد تو بعد سلام و احوالپرسی گفت خب آقا امیر پس گفتی که با هم حرف بزنیم گفتم آره ی نگاه با شهوت بهش کردم گفتم تو میخوای منو بکنی درسته اونم با یجون گفت آره قربونت برم میتونم قبول کنم ولی شرط داره گفت هرچی باشه قبول و اومد سمتم ی بوسم کرد سریع ازش فاصله گرفتم گفتم عجله نکن هنوز شرطامو نگفتم گفتم که هرچی باشه قبول باید اول بشنوی خب بگو شرط اول این قضیه بین خودمون بمونه چشم اما شرط اصلی من شرایط مالیم خوب نیست چقدر میتونی بهم پول بدی یکم فکر کرد گفت تو 5شنبه ها میتونی یک ساعت تا یک ساعت و نیم در اختیارم باشی گفتم آره هر سکس 20 تومن سال88 بیشتر 25 خوبه عالیه حد اقل ماهی 100هزار تومن خوب بود برا شروع اومد سمتم لبش گذاشت رو لب پاینی شروع کرد به خوردن لاله گوش و گردنمم که خورد شروع کرد لباسام و در آوردن و قربون صدقه رفتن یکم سینه شکم و نافم و خورد و کمربندم باز کرد شلوار شرتمو کامل از پام در آورد خودشم لخت شد و کیرش خیلی بزرگ نبود بهم گفت ساک میزنی نزدم تا حالا میخوای امتحان کنی باشه یکم راهنماییم کرد اول سرش رو لیس زدم بردم داخل دهنم به گفته اون شروع کردم به میک زدن مزه خاصی نمیداد فقط یکم گرم بود بعد چند مین گفت رو شکم بخواب چند بار کمرم وبوسید رفت سراغ کونم کپلام میبوسید و وسط قاشم ولیس میزد وقتی زبونش میخورد به سوراخم یجوریم میشد مور مور میشدم اونم که فهمیده بود بیشتر این کار و میکرد چند تا تف انداخت رو کونم و کیرش و خیس کرد میمالید به سوراخم لای کونم بالا پایین میکرد گرمای کیرش که به سوراخم میخورد از زبون زدنشم بهتر بود کیرش که داغ داغ بود و تفی کرد و به من گفت پاهات و جفت کن گذلشت لای پام و با سرعت تلمبه میزد که دیدم لای کونم گرم و خیس شد تلخه وگرنه بقیشو مینوشتم اگه خدایی هست امیدوارم حق ما بدبختارو از این مسلمونای بی دین بگیره نوشته بچه بد
0 views
Date: July 23, 2019