سلام هاویشت هستم ۲۴ ساله پارکوریست خودم بدنمو دوست دارم و بگذریم از زندایی بگم قدش متوسط باسنش گرد و توپولی ممه ها ۷۵ ی روز آرایش کرده بود با دایی اومده بودند خونومون زیاد رفت و اومد نداشتیم دیدم رابطه اش با داییم خوب نیست بعد از ا ون شب تو واتس اپ بهش پیام میدادم شبها چت میکردیم اصلا نظری بهش نداشتم باهام دردو دل میکرد و میگفتیم و میخندیدم ی شب حشری بودم اشتباهی ی جوک سکسی براش فرستادم اومدم معذرت خواهی کنم دیدم خوشش اومد منم قلقکم اومد سر همون جوک چندتا چرت و پرت گفتم دیدم خوشش اومده شوخی شوخی گفت میخواهم دوست دخترت بشم منم گفتم جوون چ دوست دختر نازی کلا همش رو استیکر خنده و شوخی بود تیکه مینداختیم بهم شوخیم تبدیل جدی شد کم کم به سمت سکس چت رفتیم باورم نمیشد از ی طرف هم تو کونم عروسی بود تو سکس چت برام خوردو و براش خوردم کونشو کردم و حسابی حشری شدیم گفت داییت نیست فردا صبح بیا تا بعدظهر پیش هم بخوابیم قبول کردمو قربون صدقه هم رفتیمو خوابیدیم صبح پاشدم سری خودمو اماده کردم کاندوم و تاخیری گذاشتم تو کیفم زنگ زد گفت کجایی شک داشتم مطمین شدم که جدی میگه ی اسنپ گرفتم تا خونه اشون رفتم زنگ زدم رفتم بالا درو باز کرد دیدم با سوتین و شورت قرمز و ارایش شبیه ی حوری بهشتی شده تا درو بست لباشو خوردم و بغلش کردم رفتیم تو اتاقش ممه هاشو میمالیدم دستمو میکردم تو کوسش تنگ و صورتیش لبای همو میخوردیم تو بغل هم ور میخوردیم تا حالا کون نداده بود انگشتش میکردم دادش در میومد همینجوری که تو بغل هم میلرودیم شروع کردم به خوردن گردنش بعد می می بندشو باز کردم ممه هاشو خوردم نوکشو میلیسیدم شورتشو با دندونم در اوردم تا حالا کوس نخورده بودم حالت اوق بدی داشتم دل زدم به دریا ی لیس زدم شروع کردم به خوردن کوس خوشگلش زبونمو میکردم توش بازیش میدادم میمکمش لاپاهاش تا سوراخ کونشو میخوردم لپهای کونشو میلیسیدم اههه و اوووش بالا رفته بود ارضا شد بعد من خوابیدم معلوم بود بلد نیست ساک بزنه حالت تهوع داشت اولش دندوناش به کیرم میخورد به سختی ساک میزد کم کم یاد گرفت تخمامو که میخورد اههم بالا میرفت تخممو میلیسد بعد کم کم کیرمو تا ته میکرد تو دهنش ی نیم ساعتی فقط خورد ابم اومد بعد اومد بغلم دوباره دستم تو کوسش بود و می می هاشو میخوزدم اونم برام کیرمو میمالید که سلطان بیدار شد کاندوم کشیدم روش کیرمو به کوسش بازیش میدادم میگفت دیوننه ام کرد بکن توووش منم هی بازیش میدادمم دیدم از حال داره میره یهو کردم توشش کیرم سوخت از داغی کوسش تند تند تلنبه میزدم پاهاش و انداختم رو شونه هام کیرم بزرگتر و پر حجمتر شد بود بازم ارضا شدرو حس کردم منم تو کوسش ابمو ریختم به هوای کاندوم دیدم انقدر وحشیانه کردمش کاندوم پاره شده بود همه ابم تو کوس ریختم بعد خسته خسته شدیم بلد شدیم لباسمونو پوشیدیم او ن فقط ی شورت و ی تی شرت تا دم کونش پوشید بود موقع ناهار درست کرد از پشت بغلش میکردم ممه هاشو میمالیدم کونشو به کیرم میمالید جفتمون حشری شدیم لب میگیرفتیم تا غذا اماده بشه و دم بکشه بغلش کردم گذاشتمش رو اوپن اشپزخونه شورتو پاره کردم شروع کردم به خورنش کوسشو با دستم میمالیدم ارضا شد بعد کونوشو چرب کردم کیرمو میخواستم بکنم تو کونش نمیرفت به سختی کله ای کیرمو کردم تو کونش داد میزد بعد ی فشار دادم تا ته رفت تو کونش گریه میکرد بعد چندتا تلمبه اه اه میکرد دیگه جون نداشتم اروم ی بار میکردم تو کوسش ی بار میکردم تو کونش میکفتم جنده ای کونی من کیه اونم بلند میگفت منم فحش میدادم بهش اونم جواب میداد تا دوباره ابمو ریختم تو کونش بعد از ناهارهم که خوردیم دیگه جون نداشتم دراز کشیدم اومد بغلم از رو لباس کوس و کونشو به شلوارم میمالید گردنمو میخورد گفت چقدر سگ جونه رفت که خایه هامو بخوره موهاشو گرفتم دیگه جون داشتم بکنمش فقط میزدمش و اذیتتش میکرد بیشتر بغل هم همو میمالیدم بعد از ظهر شد رفت خونه تقریبا هفته ای ی بار سکس خشنتر از قبلی داشتیم و کات کردیم تا اینکه عید تو ویلا همو دوباره دیدیم حشریتمون گول کرد اگه نویسنده خوبی بودم عید ۹۶ براتون تعریف کنم خیلی مکافات داشتیم تا سکس کنیم فقط همو دستمالی میکردم تا تو دستشوی بیرون از خونه وسط شب بهم کون داد تا بعد خودافظ نوشته
0 views
Date: August 26, 2018