من آرین هستم ماجرایی رو که میخام براتون تعریف کنم سکس من و دختر خاله خانوممه اسمش مریمه من زمانی که با خانومم دوست بودم همیشه مریم رو با خودمون بیرون میبردیم چون 5 سالی ازخانومم کو چیکتر بود راستی اون زمان خانمم 19 سالش بود و مریم 15 سالش این ماجرا کذشت تا ما سال 81 با هم ازدواج کردیم ولی مریم با اینکه سنش کمتر بود زودتر ازدواج کرد و زمان عروسی ما یه پسر یک ساله داشت بعد از دو سال شوهر مریم برای کار بصورت قاچاقی به کشور چشم بادامی ها رفت و مریم پهلوی پدر و مادرش زندگی میکرد بعلت نزدیک بودن منزل ما با خونه خاله خانمم ما حد اقل هفته ای 3 بار به اونجا میرفتیم من توی این رفت و آمد ها برق شهوت و احتیاج رو تو چشای اون حس میکردم ولی جرات نزدیک شدن رو بهش نداشتم.
0 views
Date: May 7, 2018