مریم دختر همسایه

0 views
0%

من امید ساله هستم ساله بودم که اسباب کسی کریدم اومدیم تو تهران پارس یه آپارتمان خریدیم که واحد بیشتر نداشت طبقه اول یه زوج بودند که یک پسر ساله و یه دختر ساله به اسم مریم داشتند و طبقه دوم هم که بچه نداشتند و کارمند بوند مریم ترک بود و از اون سبک دخترای مو بلوند و کمی تپل و بی حجاب و ریلکس اما پدر و مادرش اون و خیلی تحت کنترل داشتند ما هم هر وقت گه گاهی می دیدیمش یه سلام و احوال پرسی گرمی از اون و خانوادش می کردیم و من هم یه یه سالی تو کف اون بودم والا توی اون دوران سن هر دومون تو اوج عشق و عاشقی و دوست دختری و پسری بود اما هر دو به قول قدیمی ها مثلا با حجب و حیا یا بهتر بگم خجالتی بودیم توی پارکینگ یه میز پینگ پونگ ما خریده بودیم و به این واسطه همسایه های ما هم گه گاهی با هم بازی می کردند یه روز که داشتم ماشین بابا رو می شستم دیدم مریم اومد از انباریشون چیزی بر دارد که بعد از احوال پرسی ازش خواستم اگه کاری نداره با هم پینگ پونگ بازی کنیم و اونم قبول کرد اما گفت که محمد داداش تنهاست و باید زود بره بعد از دقیقه گفت که باید بره و خداحافظی کنه که من اومدم طرفش و بی مقدمه بوسیدمش اون هم بی حرکت سرجاش خشک شد و سرش رو انداخته بود پایین بهش گفتم که من خیلی دوستش دارم و خیلی بهش فکر می کنم و یکی از آرزوهام بوسین اونه خیلی آروم بغلش کردم و پشتش رو نوازش کردم و کمی لاله های گوشش رو خوردم و لباش رو خیلی آروم گاز می گرفتم احساس کردم ضربان قلبش خیلی تند می زنه اما همچنان هیچ چی نمی گفت به گوشه پارکینگ آوردمش و یه مقدار محکم تر می بوسیدمش که احساس کردم کیرم در حال انفجاره و داره به مریم می ماله خلاصه دیدم اون هم کم کم داره آروم می شه و تو بوسیدن داره پیش قدم می شه صدای نفسهاشو می شنیدم که داره تند تر می شه یواش پیرهنش رو بالا زدم سینه هایی که با توجه به سنش بزرگ بودند نوک سینه هاش سفت شده بودن و من هم شروع کردم به خورن و مالوندن آنها آروم دستم را بردیم زیر دامن بلندش کسش خیس شده بود و خیلی لیز که یو هو به خودش اومد و گفت می ترسم به کوسم دست نزن بهش گفتم بابا فقط با چوچولت بازی می کنم بعد روی میز پینگ پنگ بردمش و خوابوندم روی میز و شروع کردم به خوردن کسش که بعد از دقیقه چند تا آه نیمه بلند کشید و گفت من ارضا شدم بذار کیرت رو بخورم شلوارکم رو پایین کشیدم خیلی سفت و محکم می خورد گفتم که الان کیرم کنده می شه من هم خیلی سریع داشت آبم می اومد بهش گفتم آبم اومد اما اون دستهاش و گره کرد پشت کمر من و آب منو تا ته قورت داد باورم نمیشد یه دختر تا این حد حشری شده باشه که این کار رو بکنه چون فقط تو فیلم ها این و دیده بودم خلاصه بعدش همدیگه رو بوسیم و از هم خداحافظی کردیم مریم و خانوادش تقریبا یه ماه بعد چون مستاجر بودند از اونجا بلند شدند و یه پیر زن ساله تنها اومد جاش که متاسفانه من هم خیلی دوست داشت توی این یه ماهه من بی عرضه دیگه نتونستم با هاش رابطه داشته باشم و هر وقت هم که منو می دید از خجالت سرش رو پایین می نداخت و سلام هم حتی نمی کرد دوستان عزیز امیدوارم هر فرصتی که بهتون دست داد ازش استفاده کنید که شاید دیگه براتون پیش نیاد نوشته

Date: July 14, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *