مزخرف ترین روز زندگی آدم اولین سکسشه

اولین بار وقتی ۱۹ ساله م بود و دانشجو از سر لجبازی با بابام که ترک سیگارشو شکونده بود و باز سیگار می کشید رفتم تو یاهو مسیجر و تو چت به یه نفر که کرمانی بود چت کردیمو آخر شماره موبایلمو دادم با اینکه می دونستم اشتباهه بهم همون لحظه پیام داد سلام گلم اشکانم این اولین دوست پسرم بود هیچوقت نه موقعیتش بود نه وقتش اون زمان همه این چیزا زشت بود بعد از چند ماه حرف زدن قرار گذاشتیم همو ببینیم ۱۱ ۱۲ سال پیش بود خیلی شفاف نمونده یادم اما یادمه قرار شد من برسم تهران و برم فلان هتل و بگم دانشجو ام و کارتمو بدمو اصرار کنم بدون نامه ی اماکن قبول کنن امشب بمونم که انجام شد اون نزدیکای شب رسید و اتاقش توی همون طبقه بود یه اتاق اونور تر و کلی تو کونش سر این نزدیکیِ اتاقها عروسی بود داشتم از استرس کاری که می کردم می مردم موقع پذیرش شماره تلفن گرفتن ک با هماهنگی دوستم تو شهرستان تلفن اونا رو دادمو قرار شد اون مواظب تلفن باشه که زنگ زدن جواب ندن زنگ زد گفت برو دستشویی که توی راهرو روبروی اتاق من بود و اگه کسی نبود تو راهرو بیا اتاق من رفتم داخل هنوز سر شب بود عکساشو فقط دیده بودم اما چند ماه حرف زدن باعث شده بود نزدیک شیم کلی سعی کرده بود رابطه ی عاشقانه بام برقرار کنه که راحت بهش بدم اولین باری که تلفنی بام حرف زد و سعی کرد صحنه ی سکسی واسم بسازه رو یادمه چی پوشیدی آروم دستتو بکن تو شرتت آروم بمالش بمال بمال لبتو بده بوس کنم سینه تو بخورم بمال جووون بمال و من در سکوت فقط انجام میدادم یهو همه تنم لرزید یه حس درد ضربانی خیلی بدِ غیر قابل توصیف گفت ارضا شدی گفتم این خیلی بد بود گفت این نهایتِ لذته چون اولین بارته حسش می کنی میگی اما نمیفهمیدم فرداش یواشکی انجامش دادم باز ببینم چطوریه هیچ لذتی نبود انگار باید یاد می گرفتم که این حس حسّ لذته مثل همه ی یادگرفتنی های دیگه ی سکس رفتم تو اتاق ۴شونه و خیلی قد بلند موهای گندمی سفید صورتش پر از جای جوش و اسکار بود که تو ذوق میزد با تردی نشستم رو تخت کنارش تنها جایی ک واسه نشستن بود آروم لب گذاشت رو لبمو بوسید بعد شروع کرد لب گرفتن من که بلد نبودم بهم گفت اینجوری نه اینجوری و سعی کردم همراهیش کنم گاگول تر از این حرفا بودم اصن نمیدونستم سکس چیه سه چهار سال قبلش که فهمیده بودم از سکس بابا مامانم بوجود اومدم از همه عالم و آدم عصبانی بودم و با هیچکدومشون تا یه مدت حرف هم نمیزدم یواش یواش لختم کرد و من اول مقاومتوبعد دیگه دیدم فایده نداره شل کردم دوست داشتم بغلش کنم فقط سکس نمیدونستم هیچی تا دروورد اون سرمایه ی اعتماد بنفسشو تا حالا ندیده بودم چطوری بزرگ شده بود مگه میشه تغییر کنه من کوچیکشو تو داداش کوچولوم دیده بودم وقتی مامانم پوشکشو عوض میکرد اما انقد بزرگ رفت یه کرم اورد و گفت بخواب رو شکمو زد رو سوراخ پشتمو انگشت کرد توش عوضی نه گذاشت نه برداشت کرد تو من دادم درومد و اون مدام آرومم میکرد و صدا تلویزیونم بلند کرده بود صدا نره بیرون من از درد گریه می کردم یکم عقب جلو کردو آبشو ریخت تو که تا دو روز دلپیچه داشتم بماند که تا مدتها بعدشم فکر می کردم نکنه از پشت نفوذ کنه جلو و حامله شم کارش تموم شد دراز کشید رو تخت و شدیدا بی محلم کرد خواستم بوسش کنم نذاشت انگار پا گذاشتن رومو دارن میچرخونن پاشونو تا له تر شم ۸ساعت تو جاده اون همه دروغ به خوابگاه و اون همه استرس و حالا این گفت همه ی مردا بعد از سکس از پارتنرشون متنفر میشن الان که یادم میاد میبینم چرت گفت مگه مردایی که با جنده ها می پرن بماند که از اتاق اومدم بیرون دو تا از خدمه دم دستشویی بودنو گزارش دادن از اتاق یکی دیگه اومدم بیرونو به اون ضد حال خوردو چقدر حالا تو کون من عروسی بود از این ضد حال بردنش یه اتاق دیگه با هزارتا التماس ک به پلیس زنگ نزنن که استاد مخ زنی رامشون کرده بود و فردا صبحش سوار اتوبوس شدمو برگشتم اون رابطه همون موقع کات شد رابطه بعدیم هم چند ماه تلفنی بود و چیزای جدیدی از دنیای مردها فهمیدمو همون تلفنی کات شد خب راستش بعد از اون کلی کتاب خوندمو در مورد سکس کلی اطلاعات بدست اوردم یه پرده ی حلقوی باعث شد با سه تا دوست پسری که تو این ۱۱ ۱۲ سال داشتم سکس رو در حد اعلا یاد بگیرم تو کلاسهای روانشناسی دوستم کلاس آموزش سکس بذارم حس کردم ابیوز شدن و مورد سو استفاده قرار گرفتن رو حس کردم عشق رو و پایبندی رو یاد گرفتم پسرا وقتی میخوان یه رابطه رو تموم کنن خیلی خوب میشن تا خوب بکننت بعد بندازنت بیرون واسه همینم دخترا همیشه فکر میکنن ازشون سو استفاده شده که اینطور نیست یاد گرفتم وقتی پسرا میخوان با کسی سکس کنن و بذارنش کنار احساسشونو بلوک می کنن و سنگدلانه کارشونو میکنن درحالی که زبون میریزن تا شرایط جور شه واسه همینه دخترا دل میدن و میشکنن و اونا به ندرت چون کم پیش میاد دل بدن یاد گرفتم سکس قشنگترین لذت دنیاست وقتی هردو طرف رابطه رو بازی کنن هم دخترا تجربه ش کردن هم پسرا میفهمن چی میگم واستون بهترین لحظات سکسی رو آرزو می کنم نوشته