مزد کمک من به بردیا و باج گرفتن از صابر سلام من امیرم 21سالمه یه پسر قد بلند 190 هیکل متوسط پوست سبزه درس خون خر خون این خاطره ای رو که براتون میگم مربوط به سه سال پیشه اونموقع من سال اخردبیرستان بودم چه تو مدرسه و چه تو محله گنده لات بودم البته همیشه مودب بودم فقط ای لاشیارو میزدم ضعیف کش نبودم و نیستم بگذریم مدرسه ما تو محلمون بود یعنی صد قدم بیشتر با خونه ما فاصله نداشت اکثر بچه محلای همسنمم اونجا درس می خوندن توی محله ما دو تا پسر بودن به اسم ای بردیا و بهرام که اینا دو تا داداش بودن بردیا 16و بهرام 14سالش بود بردیا دوم دبیرستان و بهرام سوم راهنمایی بودن که شیفت مخالف مدرسه ما راهنمایی بود ارش یا اونجا درس میخون بردیا یه پسر قد کوتاه 170 سفید نیمه تپل با یه کون گوشتی صورت خوشگل چشمای رنگی لبای قلوه ای خلاصه یه کونی بود واسه خودش بهرام هم یه پسر کوتاه قد 170 لاغر سفید چشم سبز لبای سکسی اونم از بردیا بد تر بود این دوتا داداش طوری بودن که کل پسرای محله دنبالشون بودن که بکننشون ولی هربار به یه مشکلی بر مبخوردن حسابی تو کف این دو تا بودن بجز من یه روز زنگ تفریح تو حیاط مدرسه با بچه ها داشتیم مسخره بازی در می اوردیم کخ بردیا با یه قیافه خیلی گرفته و ناراحت یه نگاه به من انداختو از کنارم رد شد می خواستم برم دنبالش ببینم جریان چیه که زنگ خورد و همه رفتن سر کلاس من همش به فکر بردیا بودم که چه مشکلی داره همینطور تو فکر بودمو اصلا به درس توجهی نداشتم که اقای ناصری دبیر شیمی که با من به طرز وحشتناکی لجه ازم یه سوال در مورد درس پرسید منم که بلد نبودم اونم منو از کلاس انداختم بیرون همینطوری با اعصاب خراب رفتم تو حیاط برای اینکه اقای مرشدی مدیر مدرسه منو نبینه رفتم پشت ساختمان مدرسه که دیدم یه صدا هایی میاد همینطور که داشتم صدارو دنبال میکردم رسیدم به یه اتاق خالی پشت ساختمان مدرسه از کنار در اروم نگاه کردم دیدم عرفان و صابر دو تا از لاشیای مدرسه و محله بودن و من با عرفان یه خورده حساب قبلیم داشتیم دارن با بردیا ور میرن عرفان که یه پسر بلند قد 185 و هیکلی و صابر با قد متوسط 180 و لاغر بودن دیدم که عرفان دو دست بردیا رو گرفت چرخوندش به سمت دیوار خودشو چسبوند بهش صابر هم سعی میکرد از بردیا لب بگیره ولی موفق نشد بردیا هم که همش گریه میکرد من دلم سوخت واسش و فهمیدم جریان چی بود که زنگ قبل ناراحت بود اعصابم داغون شد و به انگیزه تسویه حساب با عرفان رفتم نزدیکشون عرفان و صابر تا منو دیدن خشکشون زد و یه برق خوشحالی تو چشای بردیا دیدم بردیا از دست عرفان فرار کرد و اومد پشت من قایم شد رفتم یک قدمی عرفان شاخ به شاخ بهش گفتم چیکارش داری گفت تو دخالت نکن به تو ربطی نداره بردیا گفت اقا امیر ولشون کن بیا بریم تا خواستم برگردم به عرفان بگم که این کارا زشته عرفان با کله اومد تو صورتمو فرار کرد ولی تونستم صابر رو بگیرم اینقد زدمش که بالا اورد میخواستم بکشمش ولی بردیا نذاشت صابر هم فرار کرد من موندمو بردیا ازش پرسیدم جریان چیه گفت ازم پول میخوانمنم ندارم فعلا پولشون رو بدم من باور نکردم ولی وانمود کردم که باور کردم خواستیم از هم جدا شیم که اومد بغلم کرد بعدش رفتیم سر کلاس این قضیه رفت تا چند روز بعد یه روز که داشتیم میرفتیم خونه بردیا رو دیدم که با سرعت از کنارم رد شد بعد از اون عرفان و صابر پشت سرش رفتن عرفان و صابر این طفلک رو یک سر انگشت میکردن منم ناراحت شدم و دنبال فرصت بودم که مادر عرفان رو بگام از پشت دست گذاشتم روشونش به محض اینکه بر گشت با کله رفتم تو صورتش یه سیلی هم زدم به صابر عرفان که فرار کرد ولی صابر رو گرفتم و بردمش تو یه کوچه خلوت به بردیا گفتم بیا انگشتش کن تا من فیلم بگیرم صابر تکون نخورد جراتشو ندلشت بردیا از خدا خواسته سریع اومد شروع کرد با انگشت کردن صابر منم فیلمشو ورداشتم که صابر دیگه پررو بازی در نیاره یه دونه با پا زدم تو کون صابر و گفتم گم شو اونم با سرعت برق فرار کرد به بردی گفتم بردیا جون راستشو بگو تا کمکت کنم چه اتفاقی افتاده بردی گفت که مفصله باید بعدا برات تعریف کنم گفتم باشه غروب بیا خونه ما باهم حرف بزنیم اونم قبول کرد بعدش بغلم کردو رفت به محض اینکه بغلم کرد حالی به حالی شدم من رفتم خونه یه دوش گرفتم خودمو اصلاح کردمو شد غروب که بردیا بهم زنگ زد و گفت من میخوام بیام خونتو تو خونه ای کنم دعوتش کردمو اومد تو اتاقم نشستیم یه اهنگ گذاشتم که گوش کنیم اومد نشست و گفت راستشو بخوای عرفان و صابر بهرام رو در مالی کردن و ازش فیلم گرفتن به من گفتن اگه به من ندی فیلم داداشتو پخش میکنم تا ساعت ده شب با هم نشستیم برنامه ریزی کنیم که فیلمو ازشون بگیریم من یه نقشه ریختمو قرار شد بردیا به عرفان زنگ بزنه باهاش قرار بزاره که تنها بیاد بردیا رو بکنه بعد من برم شیشو ازش بگیرم و فیلم رو حذف کنم صبح شد ما این برنامه رو پیاده کردیم و من تونستم به زور گوشیه عرفان رو ازش بگیرموفیلم رو پاک کنم بردیا به حدی خوشحال بود که اندازه نداشت من بردیا رفتیم به سمت خونه که بردیا گفت اقا امیر یه چیز بگم ناراحت نمیشین گفتم نه بگو ببینم چی میگی گفت عاشقتم من هنگ کرده دم که چی بگم گفتم چرا عاشقمی گفت اخه خیلی قوی هستی گفتم من میرم خونه میای خونه ما بابام اینا خونه نیستن اونم سریع قبول کردو اومد من اصلا به فکر کردنش نبودم امدیم خونه من شلوارک پوشیدم اومدم نشستم پایه کامپیوتر داشتم فیسبوکمو چک میکردم بردیا اومد کنارم نشست من که اصلا حواسم نبود احساس کردم کیرم داره جابه جا میشه نگاه که کردم دیدم بردیا کیرمو گرفته داری بازی میکنه من گفتم بردیا زشته نکن اونم بدون اینکه توجه کنه کار خودشو می کرد منم که بدم نیومده بود همونطور واسادم یهو خم شد سمت کیرو کرد تو دهنش یه اخی کشیدم و کیرم شده بود سنگ بعد از چن دقیقه ساک زدن رفت لباساشو در اورد و رو تخت دراز کشیدمنتظر من شد منم با 18سانت کیر کلفت رفتم سراغش اوووف عجب کونی داشت سوراخ صورتی و تنگ تنگ انگشت به زور توش میرفت یه بالشت گذاشتم زیر شکمش که کونش بالا بیاد سوراخشو باز کردم یه مشت تف ریختم روشو اروم اروم سرشو کردم تو همینکه کلاهکش رفت تو افتاد گه خوردن ولی دیگه پشیمانی سودی نداره بعد از 10دقیقه تلمبه زدن اب جفتمون اومد ولی معلوم بود به زور راه میره منم دیدم اوضاع خرابه قبل از اینکه پدرم سر برسه از خونه انداختمش بیرون تا دو روز نیومد مدرسه بعد از سه روز اومد باهم صحبت کردیم و شماره بهرام رو ازش گرفتمو بهش زنگ زدم قرار شد غروب بیاد خونمون کارش دارم اومد خونمون با هم ابمیوه خوردیمو رفتم سر اصل مطلب گفتم قضیه عرفان چیه گفت گفت کدوم گفتم همون که در مالیت کرده بود رنگش پرید و گفت بخدا به زور بردنم ندونستم گولم زدن منم که حسابی شق کرده بودم بهش گفتم من فیلمشو دیدم خودت دوست داری میدی با رضایت خودت بوده اونم سرشو پایین انداختو هیچی نگفت منم گفتم یه شرط داره که ابروت نره گفت چیه گفتم بیا اینو کیرم یه حالی بده اونم از خدا خواسته پرید رو کیرم تا اینکه به کیرم دست زد هنگ کرد گفت این تو من جا نمیشه منم گفتم اشکال نداره ساک بزن گلم اونم شروع کرد به ساک زدن بیست دقیقه خوردش بعد ابم اومد انداختمش بیرون از اون روز به بعد روزی یکی از این داداشارو میکنم صابر بیچاره هم دیگه جرات نمیکنه بخاطر فیلمی که ازش گرفتم دور ور من افتابی بشه ببخشید قسمت سکسیش کم بود بیشتر اکشن بود ولی یه خوبی که داره واقعیه اگه نگارش ضعیف بود ببخشید بار اولم بود نوشته
0 views
Date: February 23, 2021