مفعولی که فاعل شد

آشنایی با حمید سلام نوید هستم یکی دیگه از خاطرات سکسیم رو براتون نوشتم امیدوارم که خوشتون بیاد ازش از ۱۸سالگی تا حدود بیست ویک سالگیم با خیلی از پسرا و مردای اطرافم سکس کردم بعضیهاشون خیلی هات و باحال بودن بعضیهاشون اما فقط ظاهرشون خوب بود ینی میدیدمشون میگفتم جووون این حتما کیرو کمر توپی داره اما تو سکس واقعا اون چیزی نبودن که فکرشو میکردم مثلا یکیشون رو یادمه تو دانشگاه به دختر کشی معروف بود اما وقتی مخشو زدم و باهاش خوابیدم پی بردم که این بابا فقط تو کس چرخ زدن و کوس لیسی مهارت داره کلا از وقتی کیرشو شروع کردم به خوردن تا زمانی که کیرشو تو سوراخ کونم حس کردم ده دقیقه بیشتر نشد ینی دوام نیورد و زود آبش اومد بعدش گفت ببین تو کونت از کوس هم داغترو باحال تره به همین خاطر زودی آبم اومد و از این جور کس شعرها برام گفت بگذریم ی مدت بود به خاطر اینکه واقعا سرگرم کارای دانشگاه و درس و کتاب بودم زیاد به خودم و کون جونم توجه نمیکردم کلا ی جوری شده بود که بیخیال کون دادن و عشق و حال کردن شده بودم انگار فقط ی وقتایی تو حمام ی کف مالی میکردم کونم رو و بگی نگی ی انگشتی توش میکردم ی جقی میزدم تا خالی بشم تا اینکه تابستون شد و وقت عروسی دادشم چند هفته ای بود که ی همسایه جدید هم برامون اومد ی خانواده ۳ نفره ی مادر و دختر و ی پسر تقریبا حدود۲۰ ساله بعدا فهمیدم که پدر خانواده فوت شده چند سال پیش اما خب من زیاد تو بحرشون نبودم کلا خلاصه مراسم عروسی بود و رفت و آمد فامیل و بزن برقص و بزن بکوب فک کن از سه شب قبل عروسی ما همش میرقصیدیم و من واقعا تو فاز سکس نبودم از بس که دور برمون شلوغ بود عروسی برگذار شد و جاتون خالی خیلی خوش گذشت برای ماشین عروس ماشین بابا رو گل زده بودیم و تا روز بعد از عروسی هنوز ی چیزایی از گل و چسب رو ماشین مونده بود داداش که کمرش خالی شده بود و حال کندن چسب و گلهارو نداشت و افتاد گردن من ی سطل اب برداشتم و تو کوچه افتادم به جون چسبها دیدم کنده نمیشن رفتم تو خونه اب گرم بیارم ی چند دقیقه ای طول کشید وقتی برگشتم دیدم ی کاغذ زیر برف پاک کنه قبل رفتنم نبود اون کاغذ چون برف پاککن هارو داده بودم بالا برش داشتم و دیدم توش نوشته اهل رفاقت هستی ی شماره موبایل هم نوشته بود اولش فک کردم سرکاریه ولی یهو حس کنجکاوی افتاد تو مخم خدایا این کیه کسی رو هم نداشتم اون روزا که دوست صمیمیم باشه و بخواد اذیتم کنه گوشیم رو در آوردم و شمارشو گرفتم ی زنگ خورد و رد تماس داد بعد ی اس فرستاد گفت شما گفتم من باید بپرسم این شماره رو شما گذاشتی زیر برف پاک کن ماشینم گفت اره من گذاشتم گفتم منظورت چیه چرا زنگ زدم رد دادی گفت فعلا فقط اس بدیم گفتم شما دختری یا زن گفت زن چیه من پسرم شوکه شدم یهو پسر گفتم حتما اشتباه گرفتی داداش من رو با ی دختر گفت مگه تو همون پسره نیستی داشتی ماشین میشستی الان مگه دیشب عروسی داداشت نبود کروات آبی زده بودی با کت شلوار خاکستری کلا آمارمو داشت دیوث گفتم چرا خودمم شما گفت حالا آشنا میشیم صبر داشته باش داشتم از کنج کاوی میمردم گفتم خوب فرمایشتون چیه حالا گفت من دیدمت عاشقت شدم خیلی برام جذابی میشه باهم دوست بشیم گفتم من نمیدونم منظورت از رفاقت چیه بیا جلو ببینم چی میخوای ازم دوستی دوتا پسر که انقد مخفیانه نمیشه نکنه میترسی ازم گفت ن ی قرار بزاریم همو ببینیم گفتم قرار مگه قرار لازمه خب من الان دم در خونم بیا ببینم چی میگی گفت نه دم در نمیشه بیا تو پارک سر محل آدرس خودشو داد و گفت نیم ساعت دیگه فلانجا باش من که پاک کسخل شده بودم ماشیم رو نیمه شسته ول کردم و رفتم ی شلوار بیرونی پوشیدم که برم سر قرار تو این چند دقیقه کلا به هم ریخت افکارم که این یارو کی میتونه باشه که اینطوری میخواد بیاد منو ببینه هیچی دیگه من خودم ی عمر مخ پسرارو کار میگرفتم واسه اینکه ی دور منو بکنن حالا چارشاخ مونده بودم این کیه داره مخ منو کار میگیره خلاصه رفتم جایی که گفته بود از دور دیدم همون پسر همسایه جدیدمون رو نیمکت نشسته اصلا فکرم سمت اون نمیرفت تا رسیدم بهش یهو از جا پرید و گفت سلام نوید جان من حاج و واج به اطراف نگاه کردم که یهو گفت دنبال کسی نگرد خودمم تازه اونجا بود که فهمیدم کلا منو مچل کرده کره خر از پنجره آمارمو داشت هم دیشب هم امروز تو کوچه گفتم اسگلم کردی داداش گفت ن بابا چرا گفتم تو همسایه دیوار با دیوار مایی خو میومدی دم در حرف میزدیم اینجا چرا کشوندی منو خندید و گفت حال کردم اینجا حرف بزنیم خلوته کسی هم شک ننیکنه گفتم شک به چی باید کسی شک کنه دوتا مرد باهم حرف بزنن مگه شک برانگیزه تو همین حرفا ی کم خودشو رو نیمکت جابجا کرد و گفت چرا ایستادی بفرما بشین نشستن کنارش و بعش نگاه کردم لباش یمقدار قلمبه بود مثل بعضی دخترا که لباشون برجستس موهاش رو ی جور خاصی کوتاه کرده بود و ریشهاشم حسابی زده بود و صاف و تمیز بود ی تیشرت نازک تنش بود و مشخص بود که زیرپوش تنش نیست تیشرتش ی نمه کوتاه به نظر میومد و گردن و زیر گلوش اصلا مو نداشت موهای دستاشم کلا زده بود و ی سفیدی خاصی داشتن البته اولش اصلا نظرمو جلب نکرده بود چون واقعا شوکه شده بودم دستاش گوشتی بود و نرم به نظر میرسید و ی شلوار لی چسبون هم تنش بود رونهاش بسته و توپر بودو دمپای لا انگشتی داشت چند لحظه سکوت بینمون بود که یهو گفت دیشب خوب میرقصیدی شیطون وسط کوچه دلبری میکردی واسه دخترای محل بلا گفتم ن بابا عروسی داداشت باشه خب میرقصی دیگه تو باشی نمیرقصی گفت خیلی حال کردم باتیپت جیگر ی جوری با عشوه اینو گفت و دستاشو اروم گذاشت رو پام من خودم استاد این عشوه ها بودم حالا این داشت برام عشوه میومد گفتم تو حالت خوبه منو کشیدی اینجا بگی از تیپم خوشت اومده گفت اره خو راستی اون کروات خشگلت رو از کجا گرفتی میشه بگی میخوام برم بخرم خیلی ازش خوشم اومد تمام این حرفارو ی جوری با عشوه گفت که من کاملا یاد دلبریهای خودم افتادم دقیقا اون زمانی که عاشق یکی میشدم و کونم کیرشو میخواست نمیدونم این چی فک کرده بود درباره من که فک میکرد من کون کن هستم در حالی که من واقعا عاشق کیر بودم و عشقم این بود کیر کلفت تو کونم بره سریع متوجه شدم که رفیقمون مفعول تشریف دارن و مثل اون روزای خودم حشرش زده بالا و کونش نیاز به کیر داره ی لحظه گفتم بزار نقش ی کون کن رو بازی کنم براش بلد بودم چون خیلی برخورد داشتم با کسایی که کیرشون رو تو کونم حس کرده بودم ی روزی گفتم اسمت چیه گفت حمید گفتم ببین حمید من منظورت رو خوب نمیفهمم دقیقا داستان چیه گفت اهل حال هستی گفتم حال چه حالی ی کم سکوت کرد و گفت سکس گفتم سکس با تو گفت اره میدونم دور و برت کوس زیاده میدونم صد در صد دوس دختر داری و میکنیش اما بهت قول میدم سکس با من بیشتر از هر سکسی بهت حال بده گفتم بزار یکم دلبری کنم براش بیشتر التماسم کنه به جبران اون التماسهایی که واسه کیر پسرا ی وقتایی میکردم گفتم فک نکنم چون من دوس دخترام رو زیاد میکنم کون دوس ندارم اونم کون پسر این همه دختر خشکل با بدنهایی توپ هست بیام کون پسر بکنم ی کم خم شد و تیشرتشو از عقب داد بالا گفت ببین کونم رو ی نگاه کردم خوب بود البته فقط بالاشو میدیدم کاملا تمیز و صاف و بی مو بود معلوم بود خودشو تمیز کرده حسابی که دل من ببره یاد اون روزهایی افتادم که واسه مردا و پسرایی که کیرشون رو میخواستم کونم رو مثل کون دخترا سفید و تمیز میکردم تا حسابی حال کنن باهاش گفتم بزار ی بارم من فاعل باشم و طعم کون رو بچشم البته ن که نچشیده باشم فقط بیشتر از این که با کون کردن ابم بیاد با کون دادن ارضا شده بودم خلاصه حس کنجکاوی اینکه ی نفر رو بکنم و درک حس فقط فاعل بودن مجابم کرد که تن بدم به خواستش گفتم ببین حمید من تا حالا کون پسر نکردم و شاید خوشمم نیاد پس شاید اونجوری که تو میخوای نشه اما خب حاظرم ی بار امتحانت کنم و باهات سکس کنم یهو گل از گلش شکفت و گفت جوووون کجا بریم تو مکان داری گفتم نه ما که حسابی خونمون شلوغه میدونی گفت باشه پس عصری من خونمون رو ردیف میکنم بیا اونجا مشکلی نداری که ی کم با بی میلی گفتم باش گفت ببین قول میدم حال کنی منو نکاری ها با خنده لپشو کشیدم و گفتم ن نترس میام ساعت حدود هفت بود که دیدم گوشیم زنگ خورد حمید بود راستش ی کم حشری بودم اما چون خودم کیر دوس داشتم ی کم سخت بود برام فاعل یکی دیگه باشم گوشی رو جواب دادم گفت ببین خونه ما آمادس بیا واحد شیش درب رو زد رفتم بالا درو که باز کرد دیدم ی شلوارک صورتی پوشیده با ی رکابی پاهاش مثل برف سفید بود ی دونه موهم نداشت طبق عادت قبلیم بیشتر چشمام رو کیر و خایش بود و جالبه که ی کم بزرگ هم به نظر میومد نشستم و رفت ب آبمیوه بیاره تو حال رفتم ی دستی ب زیر گلوم کشید و گفت عشق منی تو عزیز دلم به کونش که نگاهی کردم بدک نبود بیشتر از هرچیزس سفیدی پوستش به چشم میومد پسر انقد سفید و بی مو کم دیده بودم ساقهای پاش تپل و بسته بود و تمیز راستش ی کم حشریم کرده بود با بدنش ابمیوه خوردیم و گفت خب چه کنیم گفتم نمیدونم تو بگو گفت من سکس تو نور کم دوس دارم مشکلی نداری گفتم ن پاشد لامپ هارو خاموش کرد و نور خونه خیلی کم شد بیشتر نور ابی چراغ اکواریومشون محیط رو روشن کرده بود که انصافا ایده خوبیه اروم دستمو گرفت و کشید سمت خودش گفت لب بازی دوس داری قبل اینکه ادامه بده لبمو گذاتشتم رو لبشو گفتم ارهههههه اونم نامردی نکرده چنان لبامو میک میزد که واقعا کیرم راست شد اخه من تو کون دادنهام هم بهترین لذت رو از عشق بازی قبل سکس میکردم و حشریتم چند برابر میشد ازم جداشد و رکابیش رو درآورد بعدش سریع شلوارکش رو کشید پایین و با ی شرت سفید پاچه دار نشست جلوم منم تیشرتمو رد آوردم و بغلش کردم و ازش لب گرفتم انگشتاشو انداخت تو شلوارم و با شرتم هم زمان کشیدشون پایین خودم باورم نمیشد اما از حشریت زیاد کیرم مثل فنر پرید بیرون و سیخ واستاد با دست کیرمو گرفت و گفت جووووون رفت پایین و سر کیرمو کرد تو دهنش واااااای چه حسی داشتم اون لحظه چه لبایی داشت گوشتی و داغ معلوم بود خیلی ساک میزنه واسه اونایی که باهاش سکس میکنن ی کم خورد و گفت کمرت که سفته ایشالا من که داشتم کیف میکردم گفتم بخور نگران نباش گفت تو چرا کون منو نمیمالی راستش من اصلا فاعل نبودم و نمیدونستم چیکار باید بکنم با خودم گفتم اونکارایی رو که دوس دارم با کونم بکنم رو حتما اینم دوس داره کیرمو از دهنش کشیدم بیرون و رو زانوهام وایسادم گفتم حالا بخور اومد جلو سرشو با دستام گرفتم و تند تند شروع کردم به تلمبه تو دهنش داشت کیف میکرد انگار چون تا ته کیرمو میخورد بلند شد و شرتشو در آورد وااااایییی چی داشت لامصب عجب کیری عجب گوشتی ی لحظه نزدیک بود بپرم کیرشو بکنم تو دهنم خیلی کیر سفید و بزرگ و خشگلی داشت خودمو ب زور نگه داشتم و رفتم پشتش خوابیدم کونش خیلی گرد و نرم نبود اما واقعا سکسی و تمیز بود مو اصلا نداشت و سوراخش حسابی تنگ بود کیرمو گذاشتم لای پاهاش و از پشت کاملا چسبیدم بهش چون تقریبا هم قد و قواره بودیم بدنامون کاملا بهم چسید و گرمای تن همو حس میکردیم تو کف کیر کلفتش بودم که از کیرخودم ی کم بزرگتر بود با ی صدای حشری گفت نوید الان نکن توش بزار ی کم حال کنیم نمیخوام زود تموم بشه گفتم باشه و سرمو بردم زیر گوشش ی آهی کشید و برگشت سمتم لب خوری رو اونجوری که واقعا دلم میخواست انجام میداد زونشو میکرد تو دهنم و زنونمو میک میزد داشتم کیف میکردم و تو خیالم این بود که ی جوری این سکس رو دوطرفش کنم کونم آماده نبود اما به فکر این بودم که ببینم میشه واسه دفعه دیگه این کارو بکنم یا نه اروم شده بود انگار برگشت و گفت من چطورم به نظرت گفتم تا حالاش که خوب بودی ببینم بعد چی میشی گفت دلم کیرتو میخواد نوید الان وقتشه بکن تو کونم کیرت رو کیرم که حسابی داغ بود رو گذاشتم بالاتر از سوراخ کونش و اروم فشار دادم تا راه رو پیدا کنه خودم خیلی اینو تجربه کرده بودم و کون کن های حرفه ای زیادی منو کرده بودن از اونا یاد گرفته بودم که چطوری سوراخ کون رو باید فتح کرد جالبه که اونم متوجه شد و انگار تجربه کون دادنمو مشترک بود و گفت ناقلا بلدی ها تو همون حالت اروم سر کیرم رفت تو کونش و گفت اااااخ جوووون وااااای من که داشتم سعی میکردم بیشترین حال رو بهش بدم خودم داشتم از کف کیر میمردم و همش بهش حسودی میکردم انگشتمو بردم سمت دهنش اونم انگشتمو میک زد بعدش دستمو بردم عقب و مالیدم ب سوراخ کونم در حین فشار دادن کیرم که تا نصفه تو کونش بود انگشتمم هم تو کون خودم بود و حس خیلی خوبی داشت یهو به سمت من فشار داد و کیرم تل خایه رفت تو کونش وااااااای چه حالی داد هم من هم اون داشتیم عشق میکردیم اون ناله نیزد از حشریت و منم حسابی داشتم ناله میکردم همونجوری که دلم میخواست یکی کونمو بکنه داشتم میکردمش کیرمو تا اخر میکشیدم بی ون و با شدت تمام نیکردم توش صداش اتاق رو پر میکرد وقتی شکمم میخورد به بدنش و اونم ناله میکرد حس کردم داره ابم میاد گفتم داره ابم میاد حمید گفت جووووون بخواب روم میخوام کیرت تا ته بره توش ی لحظه کشیدم بیرون و اون دمر خوابید کیرش داشت میترکید انا تو اون لحظه من ترجیح دادم کاری نکنم حالش خراب بشه و دلم خواست حسابی زیر کیرم حال کنه کیرشو گذاشت لای پاهاش و گفت توییییییید بکن توووووووش رفتم رو بدنش و کیرمد تنظیم کردم رو سوراخش اونجوری که خوابیده بود کونش خیلی نرمتر و باحالتر شده بود دوتا زدم رو لمبراش ی جووووووون گفتم و ی فشار دادم سوراخ کونش انگار تنگ تر شده باشه کیرمو به زور تو خودش جا داد و توقی صدا کرد گفت وووووای یواششششش و منم خوابیدم روش و بی توجه به ناله هاش که از حشریت و درد بود تند تند تلمبه میزدم گفتم کیرمو دوس داری گفت خیلییییی تو خیلی خوبی خیلی آقاییییییی ابم دیگه داشت میومد و صدای تاپ تاپ تو خونه پیچیده بود چون خودم دوس داشتم اب کیر تو کونم خالی بشه ازش نپرسیدم و ادامه دادم یهو ابم اومد احساس کردم کل اب کمرم داره میریزه بیرون یهو محکم بهش چسبیدم و گفتم واااای اااااه اااااه اااااااااااه و تمام آبم رو تو کونش خالی کردم خیلی حال داد داغی کونش و سفیدی و نرمیش واقعا خوب بود دلشت دستشو گاز میگرفت از زور لذت و چون خودم این حسو تجربه کرده بودم کاملا درک کردم حالشو بعد اومدن اب تو کون خیلی حال میده اروم تلمبه بزنن توش و من چون اینو میدونستم اروم تلمبه زدم براش و اونم انگار دنیارو بهش دادن از روش اومدم پایین و کنارش خوابیدم ی نگاه بهم کرد و گفت تو معرکه هستی نوید منم بوسش کردم و گفتم تو هم خیلی باحالی حمید جون گفت خوشحالم که خوشت اومده بازم میای پیشم تو دلم گفتم چرا که نه البته باید کیرتم تجربه کنم گفتم اگه بشه حتما گفتم خب حال کردی تو با کیرم گفت اره خیلی گفتم حالا تو چی تو که ابت نیومده گفت چرا اومده و چرخید اب اونم اومده بود البته با من قابل مقایسه نبود اب من خیلی زیاده ولی اب اون کلا چند قطره بیشتر نبود و فقط ی کم فرش رو کثیف کرده بود گفت داشتی تلمبه میزدی منم زیر کیرت ابم اومد یاد خودم افتادم که چند باری از شدت حشر و لذت اینطوری ابم اومده بود واقعا معرکس اینطوری بکننت و ابت بیاد تو حین اینکه کیر تو کونته و تلمبه میزنه گفتم من باید برم و همش تو ذهنم این بود که دوطرفه باهاش سکس کنم چون واقعا حس میکردم میتونیم زوج خوبی بشیم واسه هم همونم شد و باهاش دوطرفه کردم که بعدا براتون مینویسم داستانش رو امیدوارم خوشتون اومده باشه عزیزانم بای نوشته