منشی دوست داشتنی

0 views
0%

سلام.من شاهین هستم. دنا منشیه شرکتیه که من توش کار میکنم. خیلی مودب و خوش اخلاقه.راستش یه جورایی عاشقش شدم. دختر زیبائیه. توی این 2ماهی که باهم هستیم خیلی باهم خودمونی شدیم. من هیچ دوستی که بتونم باهاش راحت باشم ندارم. ولی الان با دنا این احساس راحتی رو دارم. برای همین من و دنا چند وقته که باهم درد دل هم میکنیم و مشکلاتمون رو به هم میگیم. یه روز کیف CDهاش رو آورده بود شرکت.(آخه اهل فیلم بود و من بهش گفته بودم اگه فیلم قشنگ داری بیار). داشتم دونه دونه CD هارو نگاه میکردم که دیدم یه فیلمporno قاطیشونه. بهش گفتم مگه توهم ازین فیلما میبینی؟ خجالت کشید.منم بحث رو عوض کردم و بیخیال شدم. بعدش که باهم بیشتر دراین مورد صحبت کردیم، گفت حس میکنم مشکل جنسی دارم،ولی تا حالا باکسی رابطه جنسی نداشتم. منم بهش گفتم که فقط یه بار بایه زن بیوه رابطه داشتم. دوستش داشتم و همه ش به فکر رابطه باهاش بودم. یه روز دعوتش کردم رستوران هتلی که دوستم توش کار میکنه و برای شبش یه اتاق گرفتم.بعد از شام با هزار دوز و کلک بردمش بالا توی اتاق و در رو بستم.مونده بود و هیچی نمیگفت.گوشیشو گرفتم و با گوشیش به خواهرش مسیج زدم و بجای دنا نوشتم که به مامانش اینا بگه که دنا شب خونه ی دوستش میمونه. نشستم پیشش وبغلش کردم و شروع کردم به بوسیدنش.اونم که خوشش اومده بود، سفت بغلم کرد. بعد شروع کردم به لب گرفتن. روسری و مانتوش رو در آوردم و درحالی که داشتم لب میگرفتم، با سینه هاش هم ور میرفتم. کم کم لباسشو درآوردم و سینه هاش رو میخوردم. خیلی خجالت میکشید و اصلاً نگاهم نمیکرد ولی هیچ کاری برای ممانعت کردن با کارای من انجام نداد.شلوارشو درآوردم و رون پاش رو خوردم تا کم کم رسیدم به جای اصلی. انقد با زبونم باهاش بازی کردم که بدنش به لرزه افتاد. انقد لمسش کردم و با انگشت باهاش بازی کردم که آبش اومد.بلند شدم و بغلش کردم.بوسیدمش.لباسای خودمو درآوردم و دوباره بغلش کردم.دستشو گرفتم و گذاشتم روی کیرم.اولش نمیگرفتش.من شروع کردم به مالیدن کسش.اونم شروع کرد به بازی کردن با کیرم.من که داشتم دیوونه میشدم بهش گفتم آماده ای؟ گفت: نه دیگه بسه. گفتم از پشت که چیزی نمیشه، فقط یه کم درد داره.برش گردوندم و با کرم سوراخش رو آماده کردم. آروم کیرم رو گذاشتم روی سوراخش و یه کم فشار دادم تو.هیچی نگفت ولی درد رو تحمل کرد.ازش عذرخواهی کردم و ایندفعه آروم آروم و تا آخر کیرم رو دادم تو. همزمان هم با کسش و هم با سینه هاش هم ورمیرفتم و کم کم شروع کردم به تلمبه زدن. جفتمون داشتیم دیوونه میشدیم . اونم آروم آه آه میکرد. بعد از 5دقیقه تلمبه، آبم اومد و ریختم همون تو. توی همون حالت سفت بغلش کردم و انقدر باسینه هاو کسش ور رفتم تا دوباره ارضا شد. بعد همونجوری خوابیدیم و صبح پاشدیم رفتیم سرکار. خیلی دوس دارم باهاش ازدواج کنم. کاش خانوادش اجازه بدن.

Date: April 30, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *