سلام من امینم 18 ساله من یه عمه دارم که خیلی اندام باحالی داره واقعا کل مردا رو دیونه میکنه این عمه ما 38 سالشه خیلی هم خوشکله هم هست. یه کون داره معرکه با کمر باریک سینه هاشم که دیونت میکنه خلاصه بگذریم .
یه روز من رفتم خونه عمم دیدم عمم تنهاست وای چه موقعیتی سلام و روبوسی کردیم وقتی روبوسی میکردیم دست من خورد به سینش که دیونه شدم خلاصه من رفتم رو مبل نشستم عمم رفت اشپزخونه شربت واسم بیاره من کیرم بلندشده بود .عمم اومد شربتو تعارف کرد وقتی خم شد چون یقه پیرهنش گشاد بود کل سینش معلوم شد من همینجور خیره شدم که عمم فهمید .خلاصه نشستیم اونجا بیکار که من به عمم گفتم بیا عمه منج بازی کنیم گفت باشه گفت مار پله شرطی گفتم باشه گفتم شرط چی عمم گفت من بردم پیتزا میخواهم من گفتم من اگه بردم دوست دارم عمه گلمو ببوسم دیدم یکم جا خورد رودرباسی گفت باشه.
خلاصه بازی کردیم من بردم.گفتم عمه حالا بوس لپشو اورد گفت بیا ببوس گفتم نه من بوس خارجی میخواهم گفت برو گمشو دیونه بعد از چند دقیقه مخشو زدم گفت فقط یه لحظه گفتم باشه دل تو دلم نبود داشتم دیونه میشدم لبمو برد نزدیک گذاشتم رو لبش دهنشو بسته من میخوردم روانی شده بودم اونم دیگه داشت لبمو میخورد من موهاشو چنگ میزدم رفتم رو گردنش خوابوندمش رو زمین که یهو بلند شد گفت بسه دیگه گفتم ولم کن همینجور گردنشو میخوردم کاری میکرد یعنی خوشش نمیاد بعد از چند دقیقه اخ اوخ میکرد سریع دکه پیرنهشو باز کردم یه نگاه انداختم تو چشاش گفت بخور دیگه مال خودتم من پیراهنشو در اوردم شروع کردم به خوردن سینش واییییییییییییییییییییییییی که چه سینه ای بود 5دقیقه سینشو میخوردم که گفت بسه برو پایین دامنشو در اوردم یه کوس تپله دیونه کننده افتاد جلوم بخور که ای نخور داشت جیغ میزد بخور امین مال خودته منم میخوردم نگاه خودم کردم دیدم لباسم همه تنمه سریع تیشرت وشلوار با شرتمو در اوردم به عمه گفتم ساک میزنی گفت نه گفتم خوب پس حاضری بکنمت گفت بله مال خودته منم یه کم کیرمو خیس کردم گذاشتم تو کسش که جیغش رفت هوا منم دیگه حالیم نبود همینجور تلمبه میزدم 5دقیقه تلمبه میزدم دیدم داره ابم میاد گفتم حالت سگی باش اونم حالت سگی شد منم میخواستم ازکون بکنمش گفتم از کون بکنم گفت نههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خیلی محکم گفت گفتم باشه ولی نمیشد از این کون رویایی گذشت کیرمو خیس کردم خیلی سریع محکم کردم تو کونش که یه جیغ زد که فکر کنم همه دنیا شنیدن همینجور فحش میداد خوابید زمین منم خوابیدم روش دستاشو گرفتمو تلمبه میزدم ابم بعد از 5دقیقه اومد همشو ریختم تو کونش یه 5دقیقه روش افتاده بودم اونم از درد کون نمیتونست تکون بخوره بلند شد گفت خیلی عوضی گفتم باشه عزیزم بلند شدم لباسامو پوشیدم وقت رفتن خونمون یه انگلم کردم بعدش یه کم کیرمو از شلوار مالوندم به کونشو رفتم چون دیگه شوهرش از سر کار میومد. نظر بدید خوشحال میشم.