من مازوخيستم

واقعی اینبار هم مثل قبل 10 دقیقه ای معطل شدم تا درو باز کرد از پله ها که ميرفتم بالا گفت کس کش چرا اینقدر دیر کردی معلوم بود اینبار هم تو یه ساعت کارش رو تموم میکنه و با یه بهانه من رو دک روی کاناپه ی همیشگی نشستم یه کافی برای خودش درست کرد و به منم تعارف کرد ولی چیزی از گلوم پایین نمی رفت اونقدر بین هر سکس فاصله می افتاد که احساس می کردم سوراخ پشتم برمی گشت به حالت اول کنارم نشست دستش رو انداخت دور گردنم و همین طور که سیگارش دست چپش بود با دست راست سینه ام رو می مالید خیلی وقت بود خبری از لب گرفتن نبود همون بار اول گفت تو لب دادن ظرافت دخترانه نداری ولی هر بار جوری از سینه هام تعریف می کرد انگار بار اولش بود میدید نوک سینه ام رو فشار داد به خیال خودش ميخواست بهم حال بده ولی بد جور درد گرفت سیگارش رو که خاموش کرد تی شرتش رو درآورد و به منم گفت بکن از تنت گفت میخواد اینبار وحشی باشه جلوم وايساد تا شلوارش رو درآرم قبل از اینکه شرتش رو کامل درآرم سرم رو فشار داد به طرف کیرش فشارش داد تو دهنم و چون دندونم بهش خورد موهامو کشید و دفعه بعد آرامتر کرد دهنم گفت بیا رو زمین زانو بزن و شروع کرد گاییدن دهنم کیرش رو که درآورد گفت شلوارتو بکش پایین خودش هم رفت از اتاقش وازلین بیاره بدترین قسمتش همین بود که وازلین رو میمالید پشتم احساس بچگی هام رو داشتم که قبل از آمپول پنبه الکلی میکشیدن بهم داگی شدم ولی نتونست بکنه تو و گفت رو شکم بخواب فشار داد و دائم ميگفت شل کن سرش رفت تو یه ناله کردم جلو دهنم رو گرفت با دست داشت آروم عقب و جلو میکرد میخواست مراعات کنه ولی بازم خیلی درد داشتم کلی تقلا کردم و با دست چنگش زدم فکر کنم زخمش کردم که وحشی شد جفت دستامو از پشت گرفت بلندم کرد هنوز جلو دهنم رو گرفته بود ایستاده شروع کرد به گاییدنم تا جایی که میتونست محکم میکرد و بعد از 15 دقیقه با یه آه بلند خالی کرد تو کونم دستام رو ول کرد همون جا رو سرامیکا دراز کشیدم از ضعف از دستشویی که اومد بیرون با پا گذاشت رو کمرم گفت چطور بود جوجه خوب بود خیلی خوب دردش رو دوست داشتم با وجود اینکه می ترسیدم از اینکه جذاب ترین پسری که به عمرم دیدم اینطور بهم درد بده لذت میبردم یه ساعت بعد تو اتاقم زیر پتو با فکر کردن به دردی که کشیدم خودم رو میمالیدم نوشته