من و بزهای کس قشنگ

سلام هر روز که بزرگتر می شدیم شهوتمون از کیرمون بیشتر بیرون میزد کارمون ب جایی رسیده بود که از مرغ بز خر گاو شتر و خلاصه هر حیوان دم دستمون نمیگذشتیم شقی کیرمون اگه به کون خودمون می رسید به خودمونیم رحم نمیکردیم هنوزم بدجور معتاد سکس و کردنم انگار بجا زندگی کردن برا سکس کردن ب دنیا اومدم انقد شهوت منو گرفته از صدتا اعتیاد کوفتیم ترکش برام سختتره ماجرا بر میگرده به چند سال قبل پسر خالم فلجه و هر از گاهی طوری تشنج می کنه که باید چند روزی بستری بشه تا حال عمومیش خوب بشه منم چون توو روستا بودیم برا اینکه دزد خونه رو نزنه مجبور بودم شبایی ک نیستن برم خونشون مواظب باشم خلاصه بگم ی اغل بز داشتن انواع و اقسام قد بلند قد کوتاه مودار و بی مو این چند روزی که نبودن منم حسابی بهشون حال می دادم ساعتی ی بز روزی چند بزو میکردم پرده بز میزدم برا خودم فانتزیای عجیبی داشتم تنها حرکت سخت این بود ک بتونم دهن بز بذارم و هیچ وقت اینو تجربه نکردم ی بار خاله اینا رفتن شهر منم توو کونم عروسی بود که موقعیت جور شده چند روزی که نیستن حسابی برنامم جوره برخلاف بچه شهریا اصلا شرت نمیپوشیدم یه تمبون داشتم اونم برا روزای مث این میپوشیدم که لخت برم آغل دلی از ازا در بیارم نزدیک عصر که هوا روشن بود کتابامو برداشتم و رفتم ب بهانه اینکه اونجا خلوته راحت میتونم درسامو بخونم زودی خودمو رسوندم خونه خالی خاله آماده باش پریدم توو آغل کیرم داشت میترکید بدجور شق کرده بودم بعضی از بزا خیلی نازن بیشتر اونا رو میکردم انقد تنگ هستن که حشر آدمو میترکونه یکی ک تقریبا کوچک و دست نخورده بودو انتخاب کردم از آغل درش آوردم بردم توو خونه میدونستم خیلی کسش تنگه کیر کلفت منم بزور توش جا میشه بخاطر همین دست و پاشو محکم بستم و انداختمش رو زمین بز سفید و نازی بود کس قرمزی داشت لاشو وا می کردی سرخ و تازه بود یکم آب آوردم کس و کونشو تمیز شستم با انگشتام مشغول شدم اوایل نمیذاشت انگشتش کنم بقدری تنگ بود که انگشتم داخلش نمیرفت اما کم کم داخل بردم بزه داشت عادت میکرد و خوشش میومد بطوری که دمشو داده بود بالا تجربیاتم نشون داده بود وقتی حیوان دمشو بالا داد یعنی خوشش اومده و دیگه تقلایی نمیکرد با دو انگشت کارو ادامه دادم کس گرم و تنگی بود هیچ وقت از کردنشون پشیمون نمیشم لذتی وصف نشدنی داشت حالا با انگشت کردنم کس بزه آبش راه افتاده بود و آماده برای فرو کردن کیر بود کیرمو رو کس بزه تنظیم کردم ی فشار کوچولو دادم تا سرش بره داخل میدونستم بار اوله امکان نداره بتونه همشو تحمل کنه با همین ی ذره تقلا کرد ک در بره اما پاهاش بسته بود کس تنگ خیلی آدمو حشری می کنه وقتیم حشری باشی اصلا مهم نیست سوراخ چیه فقط میخوای لذتشو ببری و منم توو اوج لذت بودم یکم دیگه کیرمو فرستادم داخل صدای بزه در اومد اما نمی تونست در بره و گرمای کسش حسابی منو تحریک کرده بود روش دراز کشیدم و کم کم کیرمو می دادم داخل و هر از گاهی نگه میداشتم که بزه بتونه تحمل کنه و کسش برا کیرم جا باز کنه هنوزم که اینو می نویسم لذتش زیر دندونمه و هیچ ابایی ندارم اگه موقعیت گیر بیاد حیوان بکنم خصوصا بز و گوسفند که خیلی تنگ و گرمن دیگه کیرم تقریبا تا ته رفته بود داخل و آروم تلنبه میزدم ی دستم به گردن بزه بود و با دست دیگم پستوناشو میمالیدم از اینکه کیرم توو همچین کس تنگیه حسابی لذت می بردم کیرمو در آوردم و دوباره آروم فرستادم داخل هنوزم عادت نکرده بود گاهی تکون میخورد و لذت سکسو برام بیشتر میکرد به پشت میخوابوندم تا ته میکردم توو کسش تند تند تلنبه میزدم یواش میکردم حالتهای مختلف کس بز میذاشتم دیگه آب کسشو روان کرده بود و حرکاتم راحت شده بود پاهای عقبشو باز کردم با به دستم پاشو بالا کردم و کیرمو نگاه میکردم چطور تا ته داره کس بز رو فتح می کنه چند بار در میاوردم و با ی فشار کوچیک می فرستادم داخل چند باری این حرکتو انجام دادم تا اینکه بحدی تحریکم کرد که نتونستم جلو خودمو بگیرم حرکاتمو سریع کردم و با چند حرکت آخر کیرمو تا ته فرستادم داخل و خودمو خالی کردم ی ده دقیقه صبر کردم سرحال بشم و دوباره با یه تف کیرمو فرستادم داخل به اندازه کافی گشادش کرده بودم اما هنوزم فیت کیر خودم بود و تنگیش احساس میشد چشمامو بسته بودم و توو اوج لذت داشتم تلمبه میزدم پوزیشن عوض میکردم و از کس تنگ لذت می بردم اون شب تا صبح چند باری خودمو ارضاء کردم توو روستا از این اتفاقات زیاده و من همیشه استفاده میکردم هیچ وقت از لذتی که می بردم پشیمون نمیشم حتما داستانای دیگمو براتون تعریف میکنم سکس با انسان زیاد داشتم اما دوست دارم این بخش فانتزی و غیر معمول زندگیمو باهاتون در میون بذارم الان بیشتر از هفت هشت ساله ک دیگه فرصت گیرم نیومده اگه گیرم بیاد استفاده میکنم کیرمم توو کون اونایی ک مثلا طرفدار حقوق حیواناتن نوشته