سلام به همگی خسته نباشید اولین بارمه که یکی از داستان های خودمو با دوست دخترم (عشقم ) می نویسم راستی یادم رف خودمو معرفی کنم دوستام بهم میگن مهی بچه شمال غرب کشور هستم همون جایی که اخبار بعضی وقتا میگه سیل میادو بارون میاد حالا بگذریم .امسال 19 سالمه پارسال 18 سالم بود که با یه دختری آشنا شدم اما دختری متفاوت آشنا شدم از 17 سالگی تو خط دختر بودم یعنی همه کار زندگیم شده بود دختر بازی و این حرفا تا اینکه با یکی از این دخترا خیلی صمیمی شدم حالا در حد دل دادیمو قلوه گرفتیم این خانوم ما که اینجا اسمشو میذاریم همیشه با تیپ اسپرت و شیک میگشت واقا از لحاظ قیافه هیچی کم نداش یه خواهر از خودشم بزرگتر داره که دانشجوی مکانیک .حالا بازم بگذریم . یواش یواش بریم سر اصل مطلب این تینا جوووون من قدش تقریبا 170 و وزنش 65 کیلویی با چشای سیاه و موهای بلوند . بعضی روزا بعد ظهر کلاس داش حالا کونکوری و زبان و این حرفا موقع برگشتن از کلاس معمولا تو کوچه یا خیابون میدیدمش انصافا تو قیافه حرف نداش یعنی همه بچه های کوچه و فامیل حسرته لباشو و میخوردن آخه واقا هر چی بگم بازم کمه پارسال عید مامانش اینا رفتن مسافرت اونو داداشش موندن خونه حالا دلیل خواصی داش یه روز شب اس داد که صب مهمون منی اومدنی خونه با خودت یه نون بگیر صبحونه رو با هم بخوریم من بار اولم بود که داشتم به خونه دختر میرفتم از یه طرف میترسیدم از یه طرفم نمی دونسم که روز سوم عید صبح زودی با چه بهونه ای از خونه بزنم بیرون خلاصه سر تونو درد نیارم بابام اینارو به بهونه کتابام پیچوندمو که دوسم میخواد بره مسافرت میرم کتابامو ازش بگیرم حالا من با کلی ترس و وحشت اومدم کوچه تینا جووووون یه 10 دقیقه ای نگهبانی دادم بعدش تینا جووون درو باز کردو رفتم تو چون بار اولم بود خیلی میترسیدم و هم اضطراب داشتم . تینا اومد جلو و دس دادیم و رفتیم تو گفتم که بار اولم بود تنهایی با یه دختر تو خونه خالی بودم بخاطر همین کیرم حسابی آپ شده بو خجالتم میکشیدم آخه تا اون موقع اصلا تو فکر سکس و … نبودم فقط در حد دوستی معمولی و …. خلاصه بعد صبحونه رو با هم خوردیم یکم دری وری گفتیم و خندیدیم برگشتم خونه بدون اینکه با هم رابطه داشته باشیم بعد عید تو کلاس بودم فک کنم زنگ آخرادبیات بود هم معلم خسته شده بود هم ما ها یهو گوشیم به ویبره افتاد که اس اومده باز کردم دیدم که تینا جونه نوشته (دوستت دارم مهی) منم نوشتم همینطور جیگر تو اس دادن بار اول بود ک میگف میبوسمت منم واسش یه بوووس آبدار فرستادم تا اینکه بهش گفتم میخام از نزدیک ببوسمت خلاصه قرار بعدی مون نزدیک امتحانات خرداد بود من رفتم خونشونو اون اومد به پیشوازیمو همو بغل کردیم وااااااااای نمیدونم حسه دفعه اول تو آغوش هم بودنو چطوری بگم بعد یه 5 دقیقه هم آغوشی چند تا بوووووس آبدار از لباش گرفتمو رفتیم پای کامپیوترش اون نشست منم پشتش موهاشو نوازش میکردم اونم داش عکساشو نشونم میداد عکسای عید و دید و بازدیدا بودن بعد دیدن عکسا ازم پذیرایی کرد میوه و شیرینی اورد واسم اونا رو ک خوردیم بهش گفتم تینا جوووووون گف جوووونم گفتم میشه تو بغل هم باشیم یکم سرخ شد اما قبول کرد و گف فقط 2 دقیقه ها گفتم باشه یه ذره هموبغل کردیم حالا دیگه من ول کن نبودم تا اینکه احساس کرد کیرم حسابی آپ شده و منم خودمو بهش میمالیدم این دو دقیقه شد 1 ساعت اونم همین طور برگشتم گفتم بخوابیم رو زمین ک راحت باشیم اولش من دراز کشیدم روش و بدنه خودمه به بدنه ناز و توپولش میمالیدم دیگه هر دومون فهمیده بودیم که از هم چی میخواییم سینه هاشو گرفتم تفلی یکم خجالت زده شد و چشاشو بست از رو پیراهنش حسابی مالیدم تا اینکه پیراهنشو زدم بالا و وااااااااااااااای این دیگه چی خیلی سفید و ماه ه ه ه اونقدر مالیدمش که دیگه آهش بلند شد یکمم با زبونم دورشو لیس زدم و میخوردم و لای سینه هاشو با زبونم عینه بستنی میلسیدم برگشتم گردنشو صورتشو خوردو لباشم خوردما نگید ناشی هستی تا رو نافش همینجوری میلیسیدم هووووووووم چقد خوشمزس . بچه ها هرکی دوس داره بگه عکس سینه ک نه ولی هولو هاشو براش میفرسم خلاصه این کیر منم دیگه داشت شلوارمو پاره میکرد تینا هم از یه طرف خجالت میکشید بهش دس بزنه تا اینکخ خودم شلوارم با شورتمو کشیدم پایین و دادم دسش یکم تو دسش گرف و مالوندش دو دقیقه نکشیده آبم ریخت تو دسش . حالا دیگه نوبت اون بود که شلوارکشو بکشه پایین ولی قبول نمی کرد با کلی قوربونه صدقت برم و فدات شم راضیش کردم وااااای کسش هم چیزی از سینه هاش کم نداش کاملا بی مو وصاف عینه دو تا کلوچه هوووووم حلا دیگه من نمیدونم بخورم یا انگشت کنم هم با دسم نازش میکنم هم با زبونم قلقلکش میدم و صدای تینا هم در آومده اونقد با انگشتم قلقلکش دادم تا اینکه خودش دسمو گرف و نگه داش یکم لرزید و احساس کردم اونم ارضا شده . هردو کنار هم دراز کشیدیم منم دسمو گذاشتم رو سینه های بهشتیش یکم ک مالوندم این کیر ما بازم آپ شد و هردومون لختیم من رفتم روش و کیرمو گذاشتم لای پاش اولش یکم ترسید ولی بعد اینکه لبمو گذاشم رو لبه مثله توت فرنگیش آروم شد وکیرمو آروم لای پاش حرکت میدادم این دفعه میدونسم آبم دیر میاد خلاصه یه بار اون رو من دارز کشید یه بار من رو اون بعدش گفتم بخواب به پشت میخوام از پشت بزارم لای پات و اونم خوابید من از پشت روش دراز کشیدم آخ خ خ خ خ چقد نرم و نازه چقد خوردنیه اولش یکم با روناش بازی کردم اونقد خوابوندم رو روناش که حسابی سرخ شده بود و کیرمو فرسادم از پشت لای پاش حالا دیگه دستا مون تو هم بودو کیرم نزدیکه کسش و از لای کسه سفیدش بالا پایین میشد انگار گذاشتیش تو کسش و لبا مون هم رو لبه هم بود یکم که تلمبه زدم انصافا اونم هم کاری میکرد احساس کردم که آبم میاد و هی بهش گفتم که آروم نمخام به این زودی آبم بیاد ولی اون که زیر من بود یکم کونش (کون که چی عرض کنم ؟ دشک بود ) و حرکت داد و همه آبم ریخت لای پاش و رو کسش حالا هردو مون رو هم هستیم و کیرم مثه چسب چون تازه آبش اومده بود به لای پای تینا جوون چسپیده بود اونروز تموم شودو لای پاشو تمیز کردمو و لخت تو خونشون با هم (دانس) میرفتیم با اینکه بلد نبودم ولی دسامو گرف و یکم بگی نگی یادم داد سینه هاش جلو چشم هی بالا پایین میشد و منو دیونه میکرد لبامو گذاشم رو سینه هاش اونقد خوردم که سینش هم مثل کونش سرخه سرخ شد کیر منم بازم آپ شد اما دیگه هیچ کودوم مون نای سکس کردنو نداشتیم . این دفعه کیرمو گرف تو دسشو لباسامو بهم پوشوند و یه بوووس حسابی از کیرم گرف . نوبت من شودو دسمو گذاشم رو کسش و شرتشو پاش کردم سوتینشم بستم حالا با ی شرت و سوتین حسابی خوردنی شده بود همون جوری اومد دم در و تا حیاطشون همراهی کرد ….. بچه ها بعد اون سکسمون خیلی سکس داشتیم تقریبا فک کنم پردشو زدم آخه ی باری گف بعد اینکه تو رفتی از کوسم خون اومده . آخه کیرمو تو سکس های بعد اون روزمون یواش یواش میفرسادم داخل کسش منتظر خاطرات واقعی من باشید . دوستتون دارم مهی از همین نزدیکیا اگه غلط املایی داشتم قوربونتون زیاد سخت گیری نکنید .
0 views
Date: April 30, 2018