من و رفیق هم کلاسی

0 views
0%

سلام به همه ی دوستان شهوانی این داستان توش گی داره پس اگه خوشتون نمیاد نخونید داستان من برمیگرده به سال پیش که یه رفیق داشتم به اسم رامین این دوست ما هم همکلاسی من بود و هم همسایه ما یعنی ما با هم تو یه مجتمع بودیم داستان از اونجا شروع شد که رامین که تو مدرسه بغل دست من میشست هی سر کلاس کرم میریخت و هر از چند گاهی دستشو میمالید به کیر من منم بدم نمیومد یه روز تو راه برگشتن خونه رامین به من گفت بیا یه فیلم سوپر نشونت بدم حال کنی فیلمه فیلم گی بود ما اینو تو راه خونه دیدیم و خیلی حشری شدیم جوری که رامین به من گفت بیا بریم خونه ما ما هم رفتیم و اون یه فیلم دیگه گذاشت و ما هم شروع کردیم به زدن وسطاش گفتم من برا تو میزنم تو برا من اینجوری بیشتر حال میده خلاصه زدیم و ابمون اومد هر روز کار ما شده بود بریم خونه رامین اینا برا هم بزنیم اخه خونشون خالی بود مادر و پدرش سر کار بودن خواهرش هم میرفت دانشگاه ما هم میرفتیم و واسه هم میزدیم بعضی وقتا هم رامین شورت و سوتینای مامان و ابجیشو میاورد و میزدیم مامان و ابجیش چادری بودن ولی مادرش با اینکه چادری بود اینم بگم رامین بیغیرتم هم بود یکم مثلا وقتی میرفتتن مسافرت واسه من از مامان و ابجیش عکس میفرستاد میگفت با اینا بزن تا من بیام با هم بزنیم منم از این اخلاقش زیاد خوشم نمیومد و لی خوب میزدم مامانش بعضی وقتا یه کارایی میکرد ادم دلش میخاست همونجا بکنتش یادمه یه دفعه که داشتیم با رامین برا هم میزدیم مامانش زودتر از همیشه اومد خونه و ما هم تو اتاق بودیم تا صدا رو شنیدیم خودمونو جمع کردیم اونم وقتی اومد تو اتاق دید که ما نه کتابی جلومونه که درس بخونیم نه کامپیوتر روشن بود که بازی کنیم اونم یه چیزایی فهمید منم برا اینکه سه نشه سریع گفتم من میرم خونه کیرم شق بود مامانشم گفت رامین من میرم اشغالا رو بریزم سطل اشغال معلوم بود بهونه اورد اخه اونقدر اشقال نبود من و مامانش سوار اسانسور شدیم مامانش یه چادر نازک پوشیده بود من پشتش بودم اخه اسانسور کوچیک بود مامانش کلید رو انداخد زمین و خم شد که برش داره کونشو مالید به من منم اون لحظه رفتم تو فضا اخر هم پیاده شد از اسانسور و رفت خلاصه همین اوضاع ادامه داشت بعد چند وقت رامین گفت بیا بزاریم لای پای هم لاپایی بزنیم من تو فیلما دیدم خیلی حال میده منم قبول کردم البته من بیشتر میزاشتم لاپاش و با دستم براش جق میزدم اخه رامین بیشتر شبیه دخترا بود اخلاقش دوست داشت بده تا اینکه بعد چند وقت گفت بکن تو سوراخم منم که اون موقع ها داغ بودم و هیچی نمیفهمیدم شبیه فیلما که دیده بودم سوراخشو یکم چرب کردم با وازلین و کردم تو سوراخش اولش یه کم اه اه میکرد ولی بعدا برا اینکه من بیشتر حال کنم اه اه هاشو زیاد میکرد همین منوال ادامه داشت تا اینکه رامین اینا رفتن شهرستان و من الان فقط باهاش چت میکنم و عکس میفرسته برام امیدوارم خوشتون اومده باشه نوشته

Date: March 19, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *