من و عليرضا و يه سكس عالي و عاشقانه

0 views
0%

سالي كه وارد دانشگاه شدم يه پسري توجهمو خيلي به خودش جلب كرد دختراي زيادي بهش نگاه ميكردن چهره ش ساده ﺑﻮد ولي ظاهرش و آرايش موهاش باعث شده ﺑﻮد كه همه بهش توجه كنن ازش خيلي خوشم اومده ﺑﻮد ولي مثل دختراي ديگه رفتار نميكردم كه بخوام خودمو بهش نزديك كنم ترم اول گذشت و شد ترم دوم يه روز اومد سمتم و بهم اشاره كرد كه بيرون دانشگاه منتظرتم هم ذوق كرده بودم هم يه جورايي دلم راضي نميشد به حرفش برم از اينكه فكر كنه مثل دختراي ديگه تا اشاره كنه با سر ميرم دنبالش بدم ميومد براي همين پا رو دلم گذاشتم و رفتم سر كلاس بعد از اون روز هر وقت منو ميديد بي محلي ميكرد منم تو دلم حرص ميخوردم ولي ظاهرا اصلا برام مهم نبود تا اينكه دو ترم ديگه گذشت با دوستام دم بوفه بوديم كه اومد سمت بوفه و بي مقدمه گفت باهاتون كار دارم يكي از دوستام كه از روز اول عاشقش شده ﺑﻮد گفت من اونم گفت نه ايشون و اشاره كرد به من از اونجا ﺑﻮد كه جرقه ي رابطه ي ما به وجود اومد تو دلم عاشقانه دوستش داشتم ولي هيچوقت طوري رفتار نكردم كه بفهمه و بخواد از احساسم سواستفاده كنه عليرضا هر از گاهي ازم ميخواست كه باهم رابطه ي بيشتر و گرمتري داشته باشيم ولي من همش ميترسيدم كه اگه اين رابطه از حد و مرزش خارج بشه مثل خيلي از رابطه هاي دختر و پسرها كه به سكس ختم ميشد و رابطه شون بهم ميخورد براي ما هم اين اتفاق بيفته و سرد بشه نسبت بهم جدا از اين ترس خيانت به اعتماد خانواده ام هم ﺑﻮد و بيشتر عذابم ميداد و براي همين هميشه دنبال بهونه بودم كه اين اتفاق بينمون پيش نياد ولي عليرضا خيلي پر شهوت ﺑﻮد و اين حسو بوجود اورده ﺑﻮد برام كه تو اين رابطه فقط دنبال سكس هستش بارها شد باهام قهر كرد و يك ماه الي دو ماه ازش بيخبر بودم طوري كه تو دانشگاه هم سعي ميكرد با من چشم تو چشم نشه كه مثلا بيشتر اذيت بشم ولي بازم خودش ميومد سمتم چون من قدمي براي اين رابطه بر نميداشتم خلاصه اين كشمكش ها يك سالي طول كشيد و اونم دست از تلاش بر نميداشت يه روز كه باهم رفته بوديم پارك كلي جروبحث كرديم كه چرا نميخواي رابطمونو بهتر و قشنگتر كني و منم توجيه هاي خودمو ميگفتم ولي بازم عليرضا حرفاي خودشو ميزد و ميگفت اينا همش بهونه س و اگه نميخواي با من باشي قطع رابطه كنيم و كلي حرف زديم حرف زديم حرف زديم تا بالاخره قبول كردم يه بار تجربه كنم باهاش اين حسو هر روز كه ميگذشت اضطراب و استرس منم بيشتر ميشد تا بالاخره روزي كه عليرضا منتظرش ﺑﻮد رسيد بعد از دانشگاه رفتم خونه ي يكي از دوستاي صميميم و قرار شد آخر شب با دوستم و پدرش برگردم خونه دوستمم چون از رابطه ي من و عليرضا خبر داشت ميدونست خونه ي اونارو بهونه كردم براي مامانم اينا خيالمو راحت كرد و گفت چند ساعتي رو با عليرضا باش بعدش بيا اينجا كه شب برسونيمت خونه منم با خيال نسبتا راحت رفتم سر قرار تا عليرضا بياد و باهم بريم خونشون خيلي استرس داشتم ولي نميدونم چرا انقدر زمان اون لحظه برام زود گذشت تا عليرضا رسيد و سوار شديم و رفتيم سمت خونشون باهم رفتيم تو خونه يه كمي از استرس قبلم كمتر شده ﺑﻮد نشسته بودم و داشتم فكر ميكردم و با گوشيم ور ميرفتم كه چه اتفاقي قراره بينمون بيفته و بعدش قراره چي بشه از بيشتر دوستام خيلي اين مطلبو شنيده بودم كه وقتي دختر و پسر باهم سكس ميكنن بعد از تموم شدنش پسر يه حس سردي از دختر بهش دست ميده عليرضا بهم گفت چرا ساكتي و منم براش تعريف كردم و اونم تأييد كرد حرفمو خيلي بهم برخورد گفتم يعني من انقدر بايد خودمو بيارم پايين كه به تو خوش بگذره كه بعدش نسبت بهم سرد بشي و اونم گفت نه معمولا اونايي كه بهم علاقه ي واقعي ندارن اين اتفاق ميفته و اونم فقط شايد براي ٥ تا ١٠ دقيقه اين حس به وجود مياد بعدش رفت چندتا آلبوم اورد و نشونم داد و يكي يكي خانواده شو بهم معرفي كرد يه كمي باهاش بيشتر احساس راحتي كردم چون اولين بار ﺑﻮد باهم تو يه محيط سربسته و تنها بوديم ازم خواست مانتومو در بيارم و راحت باشم با اينكه دختر شيطون و شادي هستم اون لحظه فقط خجالت ميكشيدم اولين تجربه م ﺑﻮد و برام خيلي سخت ﺑﻮد ولي عليرضا تجربه ي سكس از سن ١٦ سالگي داشته به گفته ي خودش ولي هيچوقت از جزئياتش برام تعريف نميكرد و ميگفت نميخوام ذهنتو درگير كنم كه ازم بدت بياد گفت اگه اجازه بدي يه بالشت بيارم و يه زيرانداز كه رو زمين بخوابيم ميگفت چون تا حالا تجربه نداشتي بهترين حالت اينه كه روي زمين كنارِ هم بخوابيم تا خودت حس بهتري پيدا كني ولي روي تخت اين حس به قشنگيه روي زمين نيست دراز كشيد و گفت سرمو بذارم كنارِ سرش و كنارش بخوابم اوردن اسم آلت زن و مرد از زبون يه دختر به نظر من خيلي زشته ولي چون قرار نيست اينجا كسي كسيو بشناسه و بايد حس لذت القاء بشه براي خواننده اسمشو ميگم اولش با موهام بازي ميكرد و به پهلو به سمت من دراز كشيد و لباشو نزديك صورتم اورد و آروم بوسيد يه لحظه چشمامو بستم و احساس كردم ضربان قلبم خيلي تند شده گرميه لباشو رو لبام احساس كردم ناخوداگاه يه كمي لبام از هم باز شد و اون بيشتر لبشو رو لبم فشار داد و با دستش منو به سمت خودش چرخوند وقتي زبونشو بين لبام احساس كردم يه حس عجيب و لذت بخشي پيدا كردم و منم شروع كردم به بوسيدن لباش هر چند وقت يك بار سرشو از سرم فاصله ميداد و بهم خيره ميشد و دوباره لباشو ميذاشت رو لبام و زبونشو تو دهنم ميكرد ازم خواست منم زبونمو تو دهنش كنم و وقتي اينكارو كردم شروع كرد به ميك زدن زبونم تو همين حالت خودشو سعي ميكرد بكشه رو من و پاهاشو رو پاهام انداخت و يواش يواش در حالت بوسيدنم اومد روم تو همون حالت لباشو برد سمت گردنم و ميبوسيد يه كم نيم خيز شد و دكمه هاي لباسمو باز كرد ولي از تنم در نيورد و لباس خودشو كامل در اورد بدنش خيلي پر مو ﺑﻮد بعضي از خانوما خيلي ميپسندن بعضي ها هم بي مو دوست دارن وقتي دوباره خوابيد روم و بدنش به بدنم خورد حس لذتم بيشتر شد همينطور كه لب ميگرفتيم يه كمي از رو من رفت اونور كه بتونه سينه هامو از روي سوتين بماله بدنش و دستاش خيلي گرم ﺑﻮد ولي من بدنم سرد ﺑﻮد به خاطر همين سينه هام خيلي سفت شده بودن وقتي سوتينمو داد بالا و سينه مو ديد با دست شروع كرد به ماليدن و نوك سينه مو با انگشتش بازي ميداد انگشتشو كرد تو دهنم كه خيس بشه بعد دوباره ماليد به نوك سينه م خيلي اينكارش بهم لذت ميداد دوباره اومد رو من و ازم خواست يه كمي كمرمو بيارم بالا تا لباسمو كامل در بياره وقتي لباسمو دراورد يه نگاه به بدنم كرد و گفت بدنتو خيلي دوست دارم سفيد و سفتي بعد دستشو برد زير كمرم و سوتينمو باز كرد و خيلي آروم و با دقت از تنم در اورد ديگه جفت سينه هام تو دستش ﺑﻮد و ميماليد برام يه كمي خودشو اورد پايينتر تا بتونه سينه هامو بخوره لحظه اي كه داغي زبونشو روي نوك سينه م احساس كردم داشتم ديونه ميشدم اونجا ﺑﻮد كه جفتمون فهميديم يكي از نقاط حساس بدنم نوك سينه هامه چشمامو بسته بودم و دستمو رو موهاش ميكشيدم عالي سينه هامو مي خورد هميشه فكر ميكردم خانم هايي كه به بچه شير ميدن چه عذابي ميكشن ولي تازه فهميدم چه لذتي داره وقتي سينه هات تو دهن كسي كه دوسش داري باشه عليرضا بعد از خوردن سينه هام دوباره خودشو كشيد بالاتر و لباشو گذاشت رو لبام و شروع كرد زبونشو تو دهنم تكون دادن همونطور كه لبامو ميخورد يكي از دستاشو كنارِ سرم گذاشت و خودشو يه مقدار از بدنم بلند كرد و با اون دستش سعي داشت دكمه ي شلوارمو باز كنه وقتي كه باز كرد دكمه ي شلوار خودشم باز كرد و تو همون حالت شلوارشو از پاش در اورد و دوباره خوابيد روم كيرشو رو شلوارم احساس ميكردم ولي هنوز شورت پاش بود لباشو از رو لبام به سمت گردن و بعد سينه هام برد و شروع به خوردن سينه هام كرد و تو همون حالت شلوار و شورت منم سعي ميكرد بكشه پايين صداش كردم عليرضا خجالت ميكشم ميشه نگاه نكني دوباره خودشو كشيد كامل روم و گفت نميذارم اذيت بشي و خجالت بكشي شلوارم تا رو زانوهام پايين ﺑﻮد كيرشو از رو شورت روي كسم فشار ميداد و با حالت شهوت انگيز ميگفت نترس تو مال خودمي حس لذت و شهوت من خيلي زياد شده ﺑﻮد ولي همش ميگفتم خواهش ميكنم نبين خجالت ميكشم با پاش كلي تلاش كرد تا شلوارمو شورتمو از پام در بياره وقتي تا مچ پام كشيد پايين يه لحظه از روم بلند شد و با دستش كامل از پام در اورد و شورت خودشم در اورد دستمو رو كسم گذاشتم و چشمامو بستم تا كيرشو نبينم اومد روم خوابيد و دستمو برداشت گفت نميبينم بعدش لباشو گذاشت رو لبام و كيرشو رو كسم فشار ميداد احساس ميكردم كيرش خيلي بزرگ و سفته همونطور كه لبامو ميخورد سعي ميكرد يه مقدار پاهامو از هم باز كنه چون من خودمو سفت كرده بودم كسمم خيس شده ﺑﻮد كه بيشتر خجالت ميكشيدم فكر نميكردم اين خيسي طبيعيه و به قول عليرضا آب شهوته كنارِ دستم يه ملحفه ﺑﻮد و اونو با همون حالتي كه داشتيم سعي كردم بكشم رو خودمون همش اصرار داشت خجالت نكشم ولي وقتي ديد واقعا روم نميشه ملحفه رو كشيد رومون تو همون حالت دوباره رفت سراغ سينه هام و شروع كرد به ليس زدن و گاز گرفتن نوك سينه م و بعدش خودشو كشيد پايينتر من ملحفه رو نگه داشته بودم كنار نره به خيال خودم فكر ميكردم اينجوري خجالتم كم ميشه و اون لحظه به اين فكر نميكردم كه ما كه الان لخت لخت تو بغل هم هستيم پس اين اداها چيه من در ميارم وقتي ديدم پاهامو داره از هم باز ميكنه تا اومدنم حرفي بزنم گرماي دستشو رو كسم حس كردم ناخوداگاه به جاي حرف ناله از گلوم خارج شد وقتي رضايت عليرضا رو از شنيدن ناله م ديدم ديگه اون لحظه برام مهم نبود چه اتفاقي ميخواد برام بيفته چون شديدا شهوت و لذتم به أوج رسيده ﺑﻮد عليرضا ملحفه از رومون كشيد كنار و پاهامو باز كرد يه لحظه دستمو بردم سمت كسم و وقتي ديدم چقدر خيس و ليز شده حسم بيشتر شد تو همين حس و حال بودم كه عليرضا سرشو بين پاهام برد و زبونشو رو كسم كشيد ناله هام بيشتر شده ﺑﻮد ولي مثل خيلي از اين خانمها جيغ نميزدم كه خونه رو بذارم رو سرم دستمو لاي موهاش كرده بودم و موهاشو چنگ ميزدم زبونش تو كسم ﺑﻮد و تند تند با زبونش برام ليس ميزد انقدر حس خوبي داشتم كه دوست داشتم ساعتها تو همون حالت بمونم و زبون عليرضا تو كسم باشه و توش تند تند تكون بده پاهامو بيشتر باز ميكردم و يكي از سينه هامو محكم ميماليدم عليرضا هم همونطور كه دهن و زبونش رو كسم ﺑﻮد و ميخورد به ماليدن سينه هامم كه خودم ميماليدم نگاه ميكرد وقتي زبونشو از تو كسم در اورد با دست آروم كسمو شروع كرد به ماليدن دلم يه جوري ﺑﻮد احساس ميكردم تو دلم هي خالي ميشه و دوباره غرق لذت ميشدم اين حسم اصلا نداشتم كه همه ميگن ميلرزيديم و آبمون ميومد عليرضا همونطور كه با دستش كسمو ميماليد كه شهوتم بيشتر بشه يواش يواش اومد كنارم و گردمو ليس ميزد و ميبوسيد كسم خيس خيس ﺑﻮد و انگشتشو روش تكون ميداد تو همون حالت عليرضا عاشق كردن از پشته ولي من از اينكار متنفرم بهم تو همون حالت گفت از پشت بكنم گفتم اصلا گفت آخه دختري چجوري تو كست كنم گفتم بكن ولي فشار نده عليرضا اومد روم پاهامو اينور و اونورش گذاشتم و ازش خواستم روم بخوابه وقتي اومد مابين پاهام و روم خم شد حس لذت خيلي زيادي داشتم كير كلفتش دقيقا دم سوراخ كسم ﺑﻮد هيچوقت فكر نميكردم تا به اين اندازه از سكس لذت ببرم با دستش كيرشو صاف كرد بهش گفتم مراقب باش عليرضا اونم تمام تلاششو ميكرد وقتي سر كيرش يه كوچولو رفت تو كسم داشتم ديونه ميشدم فكرشو نميكردم پاهامو دور كمرش حلقه كنم چون كسم تو اون حالت بيشتر باز ميشد عليرضا يه كمي ديگه كيرشو فشار داد تو كسم كسم چون خيس و ليز ﺑﻮد بيشتر كيرش فرو رفت همونطور كه آروم آروم تو بغلش ناله ميكردم گفتم درد داره عليرضا گفت تحمل كن عزيزم مراقبم و لباشو گذاشت دوباره رو لبام عقب جلو كردن هيكلش و كيرشو رو خودمو تو كسم احساس ميكردم و چون كسم خيس ﺑﻮد صداي ضربه هاش ميومد جفتمون تو أوج شهوت بوديم عليرضا كيرشو بيشتر فشار ميداد تو كسم و درد من بيشتر ميشد و باعث ميشد موهاشو بيشتر چنگ بزنم دوباره تو دلم داشت خالي ميشد يه چيزي و تو اون لحظه دوست داشتم كير عليرضا تا ته تو كسم باشه و برام تند تند تلمبه بزنه احساس ميكردم أوج شهوت و ارضاء شدنم همون لحظه س براي همين پاهامو بيشتر دور كمر عليرضا فشار ميدادم عليرضا فهميد دارم ارضاء ميشم و سعي ميكرد كيرشو تو كسم جوري فرو كنه كه هم اذيت نشم هم ارضاء بشم همينطور تو كسم كيرشو عقب جلو ميكرد ازش خواستم لبامو بيشتر بخوره حس لباش رو لبام و حس كيرش تو كسم شهوتمو صد چندان كرد و براي يه لحظه احساس كردم تو دلم خالي شد همينطور كه لباي عليرضا رو لبام ﺑﻮد بوسيدنم تبديل به لبخند شد حركت كيرشو تو كسم آهسته كرد و آروم گفت ارضاء شدي گفتم آره خواست از روم بلند بشه گفتم چند ثانيه بذار كيرت تو كسم بي حركت بمونه گفتم تو ارضاء نشدي با خنده گفت مگه من خروسم چند ثانيه كه گذشت پاهامو از دور كمرش باز كردم با ترس گفتم ديگه دختر نيستم وقتي خودشو از روم بلند كرد و كيرش از كسم در اومد گفت فقط كلاهك كيرم تو كست ﺑﻮد و بيشتر تو نرفت وقتي به كسم دست زدم هيچ خوني نديدم بهم گفت كست از بسكه تنگه كيرم توش نرفت بهش گفتم تو كه هنوز ارضاء نشدي گفت از پشت دولا شو تا از پشت تو كست كنم منم برگشتم و از پشت چسبيد بهم و دولا شد و دوباره كيرشو تو كسم فرو كرد البته در حد كلاهك كيرشو شروع كرد ضربه زدن به كسم نميدونم چرا ديگه حس شهوت نداشتم ولي به خاطر اينكه عليرضا ارضاء بشه چيزي نگفتم كير عليرضا تو كسم ﺑﻮد و پاهاش از پشت به پاهام ميخورد صدا ميداد بعدش بهم گفت دوباره بخواب بيام روت منم خوابيدم و عليرضا اومد بين پاهام و كيرشو رو كسم گذاشت و فشار داد يه كمي سرمو اوردم بالا كه ببينم كيرش تا كجا تو كسمه ولي ديدم بيشتر كيرش بيرونه بهش گفتم بخواب روم تا تو هم زودتر ارضاء بشي اومد روم و سينه هامو ميماليد و لبامو ميخورد و كيرشم تو كسم تكون ميداد بعد از يكي دو دقيقه ريتم نفساش تندتر شد و گفت داره آبم مياد گفتم مراقب باش تو كسم نريزه كه همون لحظه سر كيرشو در اورد و آبش با فشار ريخت رو سينه هام و شكمم بعدش كنارم دراز كشيد و گفت اصلا ازت سرد نشدم بلكه عاشقت شدم الانم ٥ سال از دوستيمون ميگذره و من همچنان دخترم يك ماه بعد از سكسمون رفتم دكتر كه بدونم نوع پرده م چيه كه دكتر گفت پرده م تيغه اي هستش و فقط با جراحي پاره ميشه تو اين ٥ سال هم پرده ي من آسيب نديده نوشته مونا

Date: July 8, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *