من و نرگس تو ماشین

0 views
0%

سلام این داستان کاملا واقعیه من اسمم داود و 180 قدم و هفتاد هم وزنم چهار شونه و ورزشکار تو دانشگاه دو تا دوست ب اسمای مرتضی و مهدی پیدا کردم که از جای بی کلاسی میومدن دانشگاه و باهم خیلی دوست شدیم تا این ک ی روز مهدی ب من گفت داود دوست دختر نداری منم گفتم ن ندارم و گفت فردا کلاس رو بپیچ بیا فلان پارک برات ی دختر بیاریم گفتم چجوری جور میشه گفت مرتضی ی زید داره اسمش نرگسه ب نرگس میگیم یکی رو بیاره منم قبول کردم قردا ظهر ب جای دانشگاه رفتم سمت پارکی که مهدی گفته بود رفتمو رسیدم و با مهدی و مرتضی سلام علیک کردم و ی سیگار کشیدیم دیدیم گوشی مرتضی زنگ خورد و مرتضی گفت اومدن دیدیم از اونور دوتا دختر چادری اومدن مهدی گفت اوووف داود شانست خوبه مریمو آورده حرف بزنه آبت اومده منم خوشحال شدم و اومدن و سلام احوال پرسی کردیم دیدم بله همشون دارن ب من و مریم میخندن منو مریمو تنا گداشتن و یکم حرف زدیم دیدم ن زیاد راه بده نیست ولی از زید مرتضی ک اسمش نرگس بود خیلی خوشم اومده بود ماه ها گذشت و دیدم ی نفر پیام داده ک سلام خوبی نوشتم شما گفت نرگسم زید مرتضی نوشتم خب نوشت میخوام ببینمت دلم گرفته منم ی قرار باهاش گداشتمو ببا خودم گفتم عه الان میخواد بیاد و درد و دل کنه رسیدم سر قرار و اومد سوار ماشین شد و دست داد باهام دیدم دستاش داغه گفتم نرگس چیشده و اینا گفت برو حرکت کن رفتمو شروع کرد ب حرف زدن و گفت ک من با مرتضی قرار بود ازدواج کنم و برای من خواستگار اومد و گفتم ن و مامانم پرسید چرا گفتم من مرتضی رو میخوام و مامانم کتکم زد گفتم غیر ممکنه چادر پوشیده بود چادر رو در آورد و گفت ی جای خوت برو ی بیابون ب زور پیدا کردم و رفتم لباساشو تو ماشین در آورد فقط مانتوشو بعد پیرهنشو داد بالا دیدم رو تنش جای کمربنده ولی دیدم چ بدن صافی داره گفتم عجب کسی داشته میشه این همونطوریشو انداختم رو پام سرش رو پام بود و ازش ی لب گرفتم اون مقاومت میکرد تا این ک سر سینشو پیدا کردمو فشار دادم دیدم دست از مقاومت برداشت و گفت باشه راحت باش هر کاری میکنی بکن ولی سرشو فشار نده منم سینه هاشو مالیدم و موم اونم بلند شد و رفت خونشون دفعه بعدی من قرار گداشتمو تو پیامام بهش گفته بودم میخوام باهات سکس داشته باشم و اونم میگفت مقاومت میکنم منم میگفتم دستتو میبندم ک نتونی کاری کنی بالاخره موعود قرار شد و رفتم با ماشین دنبالشو ب دوستم گفتم سر کوچتون باش کلید رو بهم بده تا بریم خونتونو دختررو بکنم ی ربع دیر کرد ولی اومد سوار شد و باهام دست داد بازم دستش داغ بود سریع بدون فوت وقت حرکت کردیم ب سمت خونه رفیقم نرگس نمیدونست داریم کجا میریم رفتیم و رسیدیم کلید رو از دوستم گرفتمو رفتیم تو منم ی کیسه از تو ماشین برداشتم و نرگس پرسید چی داری میاری کجا داریم میریم گفتم خونه دوستمه میخوام راحت تر حرف بزنیم و این کیسه هم میبینی وقتش بشه رفتیم بالا و بهش گفتم راحت باش اونم چادرشو در اورد و نشست رو مبل از نرگس بگم قد حدود صد و شصت و پنج سفید فیس خوشگل و چون تو آرایشگاه کار میکرد همیشه آرایش کرده و خوشگل میومد سر قرار بهش گفتم نرگس عزیزم راحت باش با ی اخم گفت باشه و فقط دکمه های مانتوشو باز کرد از اونجایی ک نرگس خیلی منو دوس داشت ب هیچ کدوم از حرفام ن نمیگفت بهش گفتم بلند شو مانتوشو در آوردم و ی تیشرت سفید تنگ تنش بود تا در آوردم و نشست سینه هاش تکون خورد یکم دقت کردم دیدم سوتین نبسته و سینه هاش آزاده و نشستم بغلش کردم و لب گرفتم دیدم قلبش تند تند داره میزنه گفتم نرگس چیزی شده گفت سینه هام درد میکنه میشه یکم ماساژ بدی گفتم چشم و از رو پیرهن شروع کردم ماساژ دادن و ئیئم تیشرتش هم تنگه هم اذیت میکنه بهش گفتم بزار تیشرتتو در بیارم تا راحت ماساژ بدم تیشرتشو در آوردمو سینه هاشو لخت دیدم اووووووووووووف کیرم چنان بلد شد ک نرگس ی یاعلی گفت گفتم نترس با تو کاری نداره سینه هاشو مالیدم و اون هی تکون میخورد و آه و ناله میکرد نگو سینه هاش درد نمیکنه برای لدت خودش میگه تو همین فکرا بودم ک دیدم کسش خیس شده و شلوارش نم داره تو دلم گفتم منم لذت میخوام بهش گفتم نرگس میخوای بگم تو اون کیسه ای ک اوردم چیه اونم گفت آره راستی توش چیه گفتم توش طنابه گفت ای بابا طناب میخوای چی کار تا گفت دستمو بردم سمت کسش مقاومت کرد گفتم برای این مقاومتت میخوام طناب و آوردمو دستاشو از پشت بستمو ی سرشم دور گردنش بستم و سر طناب دستم بود برگشت دیدم جووووووون سینه هاش جلو اومده و داره لباشو گاز میگیره گفتم بشین الان میام رفتم از تو یخجال خونه دوستم یخ پیدا کنم دیدم تو کاسه های بزرگ یخ گذاشتن برشون داشتم و از حموم ی لگن بزرگ پیدا کردم و آب رو ریختم و یخ ها رو انداختم توش و یکم هم زدم و اومدم بیرون از حموم و نرگس رو باخودم بردم حموم گفتم بشیت تو لگن دیدم نرگس رنگش پرید گفت داوود تو رو خدا من تا حالا با کسی سکس نداشتم همینجوریش تنگم گفتم ن بشین شلوارو شورتشو ی دفعه باهم کشیدم پایین و شلوارشو از پاش در آوردم و نشوندنمش تو لگن و گفتم حالت دستشویی بشین اونم نشست و آبش خیلی یخ بود منم تیکه یخ رو آب رو برداشتمو میمالیدم ب کس و کونش تا تنگ بشه بیست دقیقه این کاررو کردمو آوردمش بیرون و خوابوندم رو مبلو پاهاشو دادم بالا احساس کردم نوبت کیرمه درش آوردم و کردم تو دهن نرگس بزور نرگس با دیدن کیرم گریش گرفت و گفت داود میمیرما نکنی تو کونم گفتم هیچیت نمیشه یکم ک کیرمو تو دهنش بالا پایین کردم کیرمو بیرون کشیدمو با انگشت یکم با سوراخش ور رفتم و سر کیرمو تف زدم ک بکنم تو کونش ک دیدم مقاومت میکنه و سفت کرده خودشو رفتم از تو آشپزخونه روغن مایع آوردم و یکم زدم ب کیرم یکمم زدم ب کون نرگس نرگس داشت گریه میکرد گفتم نرگس بخوای نخوای کیرم میره تو اگه سفت کنی دردش دوبرابر میشه اونم شل کردو کیرمو خیلی آروم سرشو دادم تو خیلی تنگ بود بعد با تمام قدرت ی دفعه فشار دادم تا ته رفت ولی خودمم دردم گرفته بود نرگس ی جیغی کشید و جلو دهنشو گرفتمو ی بالش گذاشتم رو دهنش بالشو محکم گاز میگرفت منم شروع کردم تند تند تلنبه زدن و مالیدن کسش و دیدم مث آدم داره آه و ناله میکنه با دستم رفتم سمت سینش و سینشو خیلی خوب مالیدم و تا این ک دیدم داره التماسم میکنه ک تند تر و بهم میگه کسمو بمال یکم کسشو مالیدمو دیدم داره میگه تو بلد نیستی دستامو باز کن بدو دستاشو باز کردم دیدم چنان تند تند داره کسشو میماله و بهش گفتم من خسته شدم من میخوابم تو رو من بپر من خوابیدمو اونم اومد رو منو اول لبامو بوسید و بعد کیرمو کرد تو کونشو تند تند بالا پایین پرید و کسشو میمالید ده دقیقه ای ب همین منوال گذشت ک دیدم داره تند تر میپره بالا پایین و ی دفعه خیلی بد لرزید و از حال رفت فهمیدم ارضا شده و افتاد روم منم خوابوندم کنارمو پاهاشو دادم بالا و کیرمو دوباره کردم تو کونش و تند تند تلمبه زدم ک دیدم ی تکونی خورد و چششو باز کرد دیدم داره آبم میاد بهش گفتم داره میاد چی کارش کنم گفت همرو بریز توش منم با فشار تمام در حال تلمبه همرو ریختم توشو اونم بلند گفت آخ چ داغه منم بیحال شدمو افتادم کنارشو محکم بغلش کردم ولبمو بوسیدو محکم بغلم کرد و گفت ممنون خیلی عالی بود و بلند شدیم و جمع و جور کردیم و رفتیم بیرون و دیدم دوستم سر کوچس کلید و دادم و ازش تشکر کردمو نرگس رو رسوندم و نرگس پیاده شدنی گفت داود دفعه های بعد با ی تیپی میام ک سکس بچسبه و دفعه های بعد عم تو قسمت های دیگه بهتون میگم ببخشید ک طولانی شد بای نوشته داود نو

Date: March 6, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *