سلام دوستان شهواني اميدوارم از خاطره اي كه ميخونيد خوشتون بياد من اسمم ونداد31سالمه و 180قدو وزنم هم84 كيلو هستش خاطرم براي سه ماه بيشه يه روز سر كار يه كي به كوشيم زنك زد تا برداشتم قطع كرد بعد يه اس داد كفت كه منو دوست داره خيلي كنجكاو شده بودم ببينم كيه براي همين بهش زنك زدم سلام كردم وخودمو معرفي كردم و ازش خواستم خودشو معرفي كنه تا اسمشو كفت تموم بدنم يخ كرد خداي من مهسا بود عشق دوران دبيرستانم از مهسا بكم قد167وزن 64اندام متناسبي داره يه كم باهم حرف زديم اون از زندكيش ميكفت و ميكفت كه ازشوهرش راضي نيست بعد نيم ساعت اصرار كرد كه ميخوام ببينمت من هم دلم ميخواست ببينمش حدود10سال بود نديده بودمش براي همين قبول كردم و قرار شد فردا ساعت 7 صبح برم به عنوان همكارش ببرمش سر كار رفتم سوارش كردم و رفتيم كوه بعد يه جاي دنج نشستيم وحرف زديم تا ده مرخصي داشتيم براي همين اومديم سوار ماشين بريم محل كارامون تا اون لخظه همه جيز عادي بود ولي موقع بركشت دستشو كذاشت رو دستم وشروع كرد به ماليدن دستم من خيلي داغ شدم نزديك محل كارش بودم يه گوشه نكه داشتم بره سروشو اورد جلو لباشو كذاشت رولبم ويه لب طولاني ازهم كرفتيم شوكه بودم انتظار اين كارو نداشتم از سر كار اس داد بع ارزوم رسيدم ازيه طرف خوشحال بودم از يهطرف ناراحت خوشحال به خاطر اينكه بوسيدمش ودوباره ديدمش و ناراحت براي ايتكه شوهر داره خلاصه جند روزي كذشت از اين جريان تا اينكه يه روز اول صبح زنك زد و كريه كرد كه شوهرش كتكش زده سر كار نره ازم نيخواست برم بيش اون دلم سوخت رفتم ديدم سر كوجه شوم منتظر منه سوارشد و بهم كفت برم جلو شركت رسوندمش يكي از همكاراش اومد بيرون يه جيزي داد دست مهسا خداحافظي كرد اومد سوار شد كفت حركت كن به سمت كرج كار دارم اونجا نميخواستم دلشو بشكنم حركت كردم تو راه كفت دوست دارم امروز باهم باشيم من خشكم زده بود نميدونستم جيكار كنم ترسيده بودم بهش كفتم كجا بريم كفت از همكارم كليداي خونشو كرفتم ميريم اونجا فكر همجا رو كرده بود نزديك خونه شديم نميدونستم جيكار كنم دودل بودم جلو درب خونه رسيديم بياده شد ودر رو باز كرد و به من اشاره كرد برمتو دلمو زدم به دريا رفتم تو اينو بكم به خاطر دندون درد كه دارم يه اسبري ليدوكايين تو داشبورد هميشه دارم اومو كذاشتم تو جيبم ورفتم تو يه خونه نقلي جالب بود نشستم اومر كنارم نشت كفتم مهسا يادته اون لبي كه كرفتي جي مارم كرد كفت نه كفتم خونو تو بدنم جوش اورد خنديدو كفت ميخوام بازم بجوشونمت اين كفتو لبامون توهم رفت ديكه اختيار خودمو نداشتم لباشو كرفته بودم تو دهنم زبونشو ميكرد تو دهنم وميك ميجرخوند منم بيكار نبودم دكمه هاي مانتوشوباز كردم ازتنش اوردم بيرون يه تاب قرمز تنش بود بلن شد و رفت تو اتاق خواب دوستش كفت بيا اينجا اسبري رو دثاوردم يه كم زدم به يزيدم كه داشت مي تر كيد رفتم تو اتاق خوابيده بود روتخت داراز كشيدم كنارشو لبامو كذاشتم رو لبش و دستم سينه هاشو ميماليدم جشاشو بسته بود صدايي نميداد اروم تابشو دادم بالا و درش اوردم دكمه شلوارشو هم باز كردم يه كم دادم بايين ست مشكي داشت دستمو از سينه اش كشيدم بايين از روشرتش كسشو ميماليدم به قدري خيس بو كه فكر كردم شرت باش نيست اومدن كلو و كوششو خوردم يه كه شكمشو بوسيدم و رسيدم به كسش شلوارشو كامل در اوردم باهاشو باز كردم سرمو كذاشتم رو شرتش و با دندونم كشيدم بايين واي يه كس بي مو ريزه ميزه يه بوي عطري ميداد كه حشريم ميكرد زبونمو كه زدم بهش كمرشو از رو تخت بلن كرد ويه اه بلند كشيد نيم هيز شد دستاشو كذاشت رو سرمو فشار داد به كسش من زبونمو كردمو تو سوراخش يك دقيقه تو همون حال فشارم داد تا اينكه لرزيد و خالي شد بلند شدم رفتم دستشويي كيرمو با اب سرد شستم تا اسبري بره اومدم رو تخت منو لخت كرد و كيرمو كذاشت تودهنش ولي انقدر بي حس شده بود مه كرمايي دهنشو حس نميكردم يه سه دقيقه برام ساك زد خوابوندمش رو تخت وكيرمو كذاشتم رو كسش و ميماليدم اماده دخول شدم با يه فشار كيرمو تا ته كردم تو كسش يه جيغ از ته دلش كشيدو جشاشو بست من شروع كردم به حركت بعد جند دقيقه مدل سكس شديم تو اون حالت كونش بيشتر حشريم ميكرد شايد بيست دقيقه تو همون حالت بودم كه اخساس كردم داره ابم مياد براي همين خوابوندمش تا موقع ارضا شدنم قيافشو بينم دوبا كردم يه سه دقيقه نشده بود كفتم مهسا كجات بريزم تا اينو كفتم باهاشو حلقه كرد بشتمو فشار داد متو به كسش متوجه شدم بعد جند تا تكون كل ابمو ريختم تو كسش جشاشو موقع ارضا شدنم بسته بود وقتي ريختم تو كيش از خوشي لبشو كاز كرفت بعد يه ده دقيقه بلند شديم رفتيم حموم و اكه دوست داريد بكيد دوباره ادامه بدم نوشته
0 views
Date: September 4, 2018