موج های آبی

سلام من اسمم محمد 22 سالمه برای لیسانس اومدم مشهد که مشهد درس بخونم بابام یه اپارتمان رهن کرد برام که راحت درس بخونم اوایل که هنوز دانشگاه شروع نشده بود و هنوز با همکلاسی ها اشنایی پیدا نکرده بودم چند شب در میون میرفتم موج های آبی و تا شب اونجا بودم و خوش میگذروندم برا خودم و شبا هم میومدم خونه و توی سایتای سکسی میگشتم بعد چند شب توی شهوانی با یه پسر اشنا شدم هم سن خودم و از مشهد اون هم مثل خودم فقط سافت بود یکی دوروزی با هم میحرفیدیم تو تلگرام و با هم اشنا شده بودیم و به همدیگه نزدیک شده بودیم خیلی اخلاقش خوب بود و جفت خودم بود خیلی ازش خوشم اومد بعد یه روز به فکرم زد بهش بگم بیا موج های ابی هم همدیگر رو ببینیم هم اونجا خیلی خوبه شلوغه و منم دیگه اونجا ترسی نداشتم که مثلا ابروم بره و اینا و همم اینکه اونجا لختیم بدنه همو میبینیم تو تلگرام بهش پیام دادم فردا میخوام برم موج های ابی اگر میایی توهم بیا بریم اونجا همدیگه رو ببینیم اونم از خدا خواسته قبول کرد بعد من بهش گفتم من صبح ساعت 10 میام میرم داخل راس ساعت 12 بیا تو قسمت رستوران من جای ابسرد کن هستم اخه اونقد رفته بودم که همه جایه موج های ابی رو حفظ شده بودم و میدونستم فقط یدونه ابسرد کن توی قسمت رستوران هست تازه بهشم گفته بودم که اگر اومدی اونجا به هر دلیلی نبودم یا تو دیر اومدی نیم ساعت دیگه دوباره همونجام عکسم روی پروفایلم بود البته با عینک دودی اونم یه عکس داشت که با دوتا از دوستاش بود کنار موتور تقریبا دیده بودیم همو از اون ادما هم نیستم که بگم کم مو هستم سفید و اینا نه سبزه ام بدنم مو داره عین همه پسرا ولی موهای سینه و شکمم و رون و کیر و کون و اینا رو همیشه میزنم خوشم نمیاد نیگه دارم شب قبلش رفتم دوباره زدم شبش خوابم نمیبرد از شدت کنجکاوی که فردا چی میشه اینا شب بالاخره ساعتای 3 اینا خوابیدم صبح 9 بیدار شدم تا ده خودمو رسوندم به موج های ابی رفتم داخل و یکم گشتم و اینا هر کی رو میدیدم یکم شبی ه بود فکر میکردم بهنامه یادم رفت بگم اسمش بهنام ساعت ده دقیقه به دوازده رفتم بالا سمت رستوران نشستم رو یه صندلی دل تو دلم نبود زیاد شلوغ هم نبود رستوران تقریبا یه 10 نفری بودن چند دقیقه مونده بود به 12 دیدم یکی بدو بدو اومد بالا از پله ها اومد سمت ابخوری یه لیوان برداشت و پر اب کرد منم دیدم ساعت 12 شد رفتم سمت ابخوری طرف داشت اب میخورد منم لیوانم پر کردم داشتم میخوردم که بهم نیگاه کرد گفت محمد گفتم بله خودمم شما بهنامی گفت اره دست داد و منم دست دادم بهش یکم دستشو فشار دادم که اونم دستم فشار داد روم نمیشد چیزی بگم گفت بریم چیزی بخوریم یا بریم پایین دور بزنیم گفتم خوردنم نمیاد بریم دور بزنیم رفتیم از پله ها پایین و قدم میزدیم و با هم صحبت میکردیم از بدنامون و از اینکه چی فکر میکردیم در مورد هم و اینا خلاصه بهش گفتم میخوام کیرتو لمس کنم گفت باشه کجا بریم گفتم بریم تو سونا بخار رفتیم طبقه پایین داخل سونا بخار نشستیم کنار هم همین که نشستیم دستشو اورد پشتم و باسنمو میمالید منم دستمو کردم تو شرتش و کیرشو که خوابیده بود رو گرفتم عجب حسی داشت خیلی داغ بود و سرش هم گنده بود یکم یهو گفت محمد اگه شق بشه موقع که بریم بیرون همه میفهمن دستمو از تو شرتش دراورد گفت اینجا نمیشه ضایع است خودشم دستشو از رو کونم برداشت گفت چیکار کنیم گفتم وایسا ببین تو این قسمت سونا ها جکوزی یدونه سرویس هست که اون طرف سمت حمام ترکی که اون موقع هنوز افتتاح نشده بود گفتم اون دسشویی معمولا کسی نمیره و درش طوریه که دید نداره بریم من میرم تو دسشویی توهم چن لحظه بعد من بیا تو فقط چند دقیقه ببینیم کیر همو گفت باشه من رفتم تو دسشویی در رونبستم کیرمو در اوردم داشتم میشاشیدم که یه تق زد منم اهم کردم که یعنی هستم تو دسشویی یه لحظه فکر کردم شاید کس دیگه باشه که دیدم در باز کرد اومد تو کیرمو دید کیرم 15 سانته متوسط نه اونقد کلفته نه اونقد نازک سرش پهن تر از تهشه سریع کیرشو در اورد کیر بهنام تقریبا 18 سانتی میشد یکم کلفت تر از ماله من و تقریبا همه جاش یه اندازه بود این اندازه هایی که میگم بعدا فهمیدما کیرشو گرفتم یکم مالوندم اونم داشت کیرمنو میمالید بعد گفت بریم بیرون دیگه زشته میفهمن گفتم باشه من رفتم دمه در در باز بکنم که یهو از پشت خودشو چسبوند بهم واااای نمیدونی چه حسی داشت چقد خوب بود چه حالی داد خیلی خوشم اومد بعد ول کرد گفت برو بریم در باز کردم اومدم بیرون جلو اینهداشتم دستام میشستم وموهام درست میکردم یه چند دقیقه طول کشید بعد اومد بیرون اونم دستاش شست بعد رفتیم تو جکوزی یکم نشستیم همینجوری یواش یواش صحبت میکردیم در مورد کیرامون و اینا بعد رفتیم رستوران جاتون خالی پیتزا زدیم ساعت تقریبا میشد گفتم بهنام بیا بریم بیرون بریم خونه ما کسی نیس گفت جدا گفتم اره گفت پس چرا از اول نگفتی بیام همونجا گفتم اخه میترسیدم با خودم گفتم اول ببینمت بعد تصمیم میگیرم گفت خب بریم بعد رفتیم لباس پوشیدیم از موج های ابی در اومدیم بییرون همون جلو در تاکسیا وایساده بودن یه تاکسی گرفتیم یه نیم ساعتی تو راه بودیم تا رسیدیم به خونه من که تو یه اپارتمان بود 4 طبقه من طبقه 2 بودم رفتیم داخل در باز کردم رفتیم در رو قفل کردم نمیدونم چرا ساکمو گذاشتم تو اتاق برگشتم دیدم بهنام نشسته رو مبل گفتم بهنام من که بو کلر میدم میخوام برم حموم گفت منم همینطور و اومد سمتم خودشو چسبوند بهم و از هم لب گرفتیم بعد لباسمون در اوردیم رفتیم داخل حموم کیر من چون زیاد جق میزنم سریع راست شده بود بهنام هنوز کیرش نیمه راست بود اومد جلو کیرمو گرفت مالید منم کیرشو میمالیدم اب باز کردم رفتیم زیر دوش بدن همدیگه رو میمالیدم من که خوشم اومده بود برگشتم که پشتمو بماله که دیدم خودشو چسبوند بهم قدش یکم بلند تر از منه موهای کیرو کونشو زده بود و شکمشم مو نداشت پاهاش ولی مو داشت و بر عکس من خیلی سفید بود همینکه کیرش رفت لای کونم یه حالی داد که تا حالا نداشتم با دوتا دستش دوتا لپ های کونم و گرفته بود و کیرشو لای کونم لاپایی میکرد منم دوتا پاهام به هم چسبوندم که بیشتر حال بده هر بار که کیرش میامد جلو به زیر تخمام میخورد خیلی حال میداد منم دستام از دیوار گرفته بودم و یکم خم شده بودم در گوشم میگفت واییی چقد نرمه کونت گرمای دهنش میخورد به گوشم خیلی حال میکردم یکم که تلمبه زد لای پاهام سرعتشو بیشتر کرد ابش اومد ریخت رو لپ های کونم بعد هم کیرشو شست هم کونمو بعد من برگشتم سمتش بوسیدمش و کیرامون رو هم داشتیم میمالیدیم به هم گفتم برگرد برگشت منم کیرمو گذاشتم لای پاهای سفیدش وایی عجب کونی عجب پایی چقد خوب بود کیرمو گذاشتم لای کونشو و تا ته فرو کردم لای پاهاش و تند تند عین ندیده ها تلمبه میزدم بهنام گفت چه خبرته محمد یواش درد کرد گفتم باشه و همینطور داشتم تلمبه میزدم منم که جقی کیرم انقد داغ شده بود که بعد چنبار تلمبه زدن ابم اومد ریخت لای پاهاش تمیز کردم هم کیرمو هم کونشو و لای پاهاشو بعد برگشت سمتم کیرش خوابیده بود و کیر منم هم داشت میخوابید خودمون داشتیم میشستیم و من همش نیگاهم به کیرش بود بهنام گفت چیه دوسداری بخوریش نمیدونم چی شد یکی بهم گفت بخور کیرشو خیلی خوشمزه است ناخداگاه رو زانوهام نشستم و با دوتا دستام یکی از کمرش و دیگری از سر کیرش لبامو گذاشتم رو سر کیرش و یکم سر کیرشو لیسیدم دیدم به به چه مزه ای چقد نرمه بعد لبامو دور کلاهک کیرش حلقه کردم یکم مک زدم یه ابی از تو کیرش اومد تو دهنم که یکم شیرین بود خیلی خوشم اومد همینطوری داشتم کیر خوابیدشو مک میزدم که کیرش شق شده بود و منم داشتم کامل میکردم تو دهنمو ساک میزدم براش اونم دستشو گذاشته بود رو سرم و موهام گرفته بود و منم محکم محکم داشتم مک میزدم و میساکیدم براش که تا اومد بگه داره میاااا منم تا اومدم کیرشو در بیارم دیر شده بود فقط تونستم یکم کیرشو بیارم بیرون و لبامو بستم دقیقا جلو سر کیرش لبام بسته شد و همه اب کیرش ریخت رو لبام یکم رفت تو دهنم فقط یه ذره و بقیش هم ریخت رو صورتم و چشمام دماغم و اینا کیرشو کشید عقب اب کیرش از رو لبام داشت میریخت زمین منم سرمو پایین گرفتم که ابش بریزه زمین و بعد صورتم شستم یکم ناراحت بودم ازش که چرا دیر گفته کلی معذرت خواهی کرد و رفتیم بیرون از حموم و بعد ساعت تقریبا طرفای 3 نیم بود و این خاطره ادامه دارد اگر دیدم خوشتون اومده بقیش رو هم مینویسم اگه نه که خاطره های دیگم با همکلاسیامو مینویسم براتون میخوایید باور کنید میخوایید باور نکنید این یه خاطره بود منتظر نظراتتون هستم خوب یا بد همه مهم هستن و قابل احترام ادامه نوشته