سلام دوستان داستانی که میخوام بگم زیاد سکسی نیست ولی مربوط به سکس میشه. یه روز داشتم با موتور توی شهر می چرخیدم(شهر ما کوچک همه همدیگرو تقریبا میشناسن) پیچیدم با موتور به یک خیابون یک طرفه که از شانس بد من ماموران نیرو افتضاحی موتور میگرفتن اومدم بر گردم دیدم 2تا سرباز پشت سرم هستن نگو از قبل پشت تیر برق کمین کردن برای موتورای که برمیگردن. خلاصه اومدن جلو هر کاری کردن موتور را ندادم که بعد از5 دقیقه نیروهاشون از انتهای خیابون اومدن به کمک 2 سرباز باز هم باهاشون درگیر شدم و در آخر هم خودم را بردن هم موتورم را. خودم به دلیل درگیری با مامورین بردن بازداشتگاه کلانتری محل. حدود 1 ساعت بود که از بازداشتم میگذشت که یکی از بچه محلامون آوردن بازداشت کردن. با دیدنش تعجب کردم این کجا بازداشتگاه کجا. مثل بارون هم اشک میریخت هرچه سوال کردم که چرا اینجا هستی فقط اشک میریخت و گریه میکرد و میگفت آرش(من) بد بخت شدم گفتم چرا ولی او جوابی نداد رفت یه گوشه بازداشتگاه نشست و گریه میکرد من هم دیگه بهش گیر ندادم.
0 views
Date: June 29, 2018
دخالت در روابط دونفر دیگه،اشتباهه
فقط همسر
باید مجازات بشه… ولی مادر و خواهر به خودشون مربوط میشه..و
غلط زیادی کرده…مگه مادر یا خواهر،برده هستند که اختیار شون با کس دیکه ای باشه…فقط همسر اگه خیانت کنه،،حق شوهرشو ضایع کرده،ولی اون هم حق کشتن نداره…البته شنیدم اگه کسی با دیدن صحنه خ یانت از خود بی خود بشه وقتل کنه،تبرئه میشه…اگر هم شوهر سفر باشه،زن گناه نکرده زیاد،یعنی گناهش کمتره،نه که اصلا نباشه…