سلام میخوام بهترین خاطره سکس باخواهر زنم رو براتون تعریف کنم تاشما هم حالی برده باشین البته فکر نکنین که من بی غیرتم من نزدیک 2ساله با سایت شما اشنا شدم ولی بیشتر داستانها رو نگه داشتم خب زیاد از بحث خارج نشیم
از بدن خواهر زنم بگم یه بدن کاملا سکسی کونه خوشتراش وسینه های بلوری من از اول ازدواجم با خانمم از خواهرزنم خیلی خوشم میومد ولی اختلاف خانوادم نشد با اون ازدواج کنم چون یه بار ازدواج کرده بود واز شوهرش جدا شده بود
راستی اسم خواهرزنم سارا هست
اون رشته مامایی و در بیمارستان شهرمون کار میکنه
یه روز که رفته بودم خونه مادر زنم اونم اونجا بود وتازه از کار اومده بود
رفتم بیشش و سلام کردم اون گفت که خسته هست و باید استراحت کنه
اخه قرار بود شب بره سر کار منم گفتم باشه رفتم اطاق برادر زنم و نشستم بای سیستم
داشتم عکسهای خانوادگیمون رو میدیدم ناگهان یه فکر شیطانی به سرم زد
تو این فکر بودم که چجوری با این هوریه بهشتی سکس کنم
ولی از یه طرف هم نمیشد اخه خانواده مادرزنم خیلی غیرتی هستن
حتی من جلوی بدر زنم با خانم هم شوخی نمیکنم
خلاصه یواشکی رفتم در اطاق رو باز کردم دیدم داره با تلفن صحبت میکنه و دستش روی سینش بود وداشت با سینش بازی میکرد دلم هری ریخت نمیدونم کی بشت خط بود
یه فکری به سرم زد گفتم بهتره ازش فیلم بگیرم تا بتونم راحتتر مخشو بزنم
اون اصلا حواسش به من نبود
دیدم دستش رو برد زیر بلوزش وبا سینش بازی میکرد دیگه طاقت نیاوردم میخواستم برم تو ولبش رو بخورم
اما نمیشد
من رفتم تو اطاق وبعد از 30دقیقه اومد برای نهار
موقع نهار بهش گفتم مثل اینکه تلفن مهمی داشتی فورا جا خورد
وگفت نه در مورد کار بود قراره برای اعزام برم شیراز
گفتم اره انگار کارش خیلی هم مهمه
دیدم زود عصبانی شد و گفت به تو ربطی نداره خانمم ناراحت شد گفت چته با شوهرم درست صحبت کن که ناراحت میشه منم گفتم بی خیال خبری نیست
خلاصه اون روز گذشت و فردا بهش بیام دادم و گفتم فیلم خیلی قشنگ بود روزی 100بار نگاه میکنم
زودی زنگ زد و گفت سریع بیا بیمارستان کار دارم باهات
منم نرفتم وقتی دید که نرفتم بیمارستان به زنم زنگ زدو گفت که به من بگه که برم بیشش
منم رفتم بیشش تا منو دید یه کشیده خوابوند تو گوشم
خیلی جا خوردم گفتم تمام نقشم به هم ریخته ترسیدم شاید به زنم گفته باشه
ولی نه اینطور نبود گفت فردا میاد بیشم
منم تو کونم عروسی بود فردا زنم رو بردم خونه مادرش گفتم جایی کار دارم زود میام
رفتم خونه وخودمو آماده کردم 30دقیقه بعد تک زنگ زد رفتم دم در اوردمش تو
گفت اول فیلمو ببینم منم نشونش دادم گوشی رو برداشت وگفت این مال من میشه باهات حساب میکنم
منم گفتم باشه بیا زود شروع کنیم تا کسی نیومده اون هم گفت مدتها تو نخ من بوده ولی روش نشده
لبم رو گذاشتم رو لبش تا جایی که تمام رژ لبش باک شد گفت بسه دیگه
منم دستم رو گذاشتم روی سینش وفشار میدادم
یه جیغ کوچولو زد تازه فهمیدم دردش اومده
مانتوشو در اوردم
برای بدن بلوریش لحظه شماری میکردم شلوارش رو در اوردم وایی چی میدیدم یه نخ مو هم نداشت
انگار از قبل میدونست و تمام بدنش رو زده بود. شورت مشکی و توری بوشیده بود
وحشیانه شورتو پاره کردم
گفت احمق من که در اختیار تو هستم چرا پاره اش کردی
نزاشتم حرفش تموم بشه لبم رو تو لبش گره کردم
مهلت نداد اونم شورت منو پاره کرد اون از من حشریتر بود
کیرمو گذاشت تو دهن کوچیکش
از بخت خوب یا بد کیر من یه کم بزرگه 25سانت
چنان برام ساک میزد که صدای ملچ ملچ خونه رو ورداشته بود داشت آبم میومد
من اصولا دوس ندارم بعد از اینکه ابم اومد دوباره سکس کنم
کشیدمش کنار سینشو تا جا داشت کردم تو دهنم
یواش یواش رفتم پایین رسیدم به بهشت صورتیش با اولین زبونی که زدم آهش در اومد
اونقد زبونم رو تو کسش چرخوندم تا به اورگاسم رسید گفتم از کجا شروع کنم
گفت من در اختیار خودتم
باهاشو دادم بالا گذاشتم رو شونم
اول سرش رو فرستادم تو و با یه فشار آخش بالا رفت سریع از زیرم در رفت
ترسیدم گفتم شاید داغونش کردم باور کنین ریدم به خودم
یه کمی که اروم شد گرفتمش و گفتم بیا خودت بشین روش
اونم با احتیاط اومدو نشست روش اوف اواوف
واییییییییییییییییی
دیگه داشت ابم میومد گفتم بزار بکنم تو کونت
گفت نه
مگه قبول میکد. واقعا ترسیده بود اونقدر التماسش کردم که دیگه قبول کرد اول با یه انگشتی کردم تو کونش اوف و اوفش در اومد
همش داد میزد درد دارم بسه
گفتم تا بارت نکنم نمیری از اینجا
شهوت تمام بدنم رو فرا گرفته بود
مدل سگی خوابوندمش
اول سرش که می خواست بره پرید بالا
گفتم نترس هنوز نکردم که
یواش سرشو کردم تو چند لحظه صبر کردم تا عضلاتش شل بشه یواش بقیشو هل دادم تو
بنده خدا داشت زیر کیر خفه میشد
چند لحظه بعد دیدم خودش داره میگه تلمبه بزن
منم خیلی اروم شروع کردم تلمبه زدن
اوف واااااییییی
چه کونی داشت این خواهر زن ما
اونم هی جیغ میکشی بکن جرم بده
من در اختیار تو هستم
دیدم داره ابم میاد گفتم بیا ساک بزن
کیرمو کرد تو دهنش دو بار کیرم که رفت تو ابم با فشار باشیده شد ته حلقش
تمام اب منو خورد با ولع تمام
گفت خیلیوقت بوده کیر نخورده بوده
به نظر من کسی که ازدواج کرده وجدا شده نمیتونه بی کیری رو تحمل کنه امیدوارم خوشتون اومده باشه
خوش باشین
خواهر زن به نظر من مثل نون زیر کبابه