اینبار براتون می خوام از یکی از کثیف ترین دوستام بگم.
ابوالفضل 30 سالشه و کلا آدم بی هدف و کثیفیه.
ایده اون اینه که اگه دختری نبود باید به حمام رفت و یک سکس انفرادی داشت.
البته این بشر اینقدر بی عرضه است که اکثرا سکس انفرادی می کنه.
یک شب که داشت از گوهردشت کرج به سمت خونشون می رفت یک زنی رو سوار می کنه. بهش میگه کجا میرید؟ میگه هر جا که بطلبه.. اون زن تازه از زندان آزاد شده بود بعد از 10 سال. بعد از یه نیم ساعتی چرخ زدن به ابوالفضل میگه میشه بری یه جای خلوت؟ اونم قبول می کنه و میره زیر پل ماموت تو اتوبان قزوین. بعد زنه دستشو می اندازه روی کیر ابوالفضل و با شور خاصی شروع به خوردن می کنه. در این حین یه ماشین می خواسته از زیر پل رد بشه که ابوالفضل ماشین و میذاره دنده عقب و با سرعت به سمت اون حرکت می کنه بد بخت از ترسش فرار می کنه ماشین رو می گم.
زن بعد نیم ساعت ساک زدن به ابوالفضل میگه میشه خواهش کنم منو هارد سکس بکنی؟ میگه باشه اما چرا اینقدر حشری هستی؟ میگه 10 سالی که تو زندان بودم هیچ مردی دستش بهم نخورده احساس سکس و هم یادم رفته فقط منو محکم بکن.
اونم نامردی نمی کنه و تو ماشین لختش می کنه و کیرشو سر میده تو کس اون. و شروع به تلمبه زدن می کنه. می گفت بیچاره از درد بی کیری داشت می مرد. همش داد می زد آخ جوون کیر داشتم می مردم. خلاصه ابوالفضل حسابی می کنتش و آبشو می ریزه تو کسش.
بعد تا صبح با هم بودن و حال کردن و ساعت های 10 از هم جدا شدن.
ابوالفضل دیوانه ما هم تا یک ماه با یاد اون سکس انفرادی داشته و هر بار که این کار رو می کرد می اومد و برای ما هم تعریف می کرد.
0 views
Date: March 9, 2018