همیشه این سوال رو از خودم میپرسم که من واقعا یه همجنسگرام یا یه همجنسباز دوبار دو نفر رو دوست داشتم ولی نمیدونم عشق بود یا عادت یا هوس یکیش همکلاسیم بود و یکیش امیر ۵۰ ساله که تو شهوانی باهاش آشنا شدم داستاناشون حماقت یا صدای پشت در و شکست سوم و اخر اینبار به لطف شهوانی و عشق ممنوعه تو سایت هست همیشه احساس علاقه به همجنس باهام بوده و دوست داشتم باهاشون رابطه عاشقانه و احساسی داشته باشم ولی بعد از یه مدت نمیدونم ترس از آبرو یا ترس از خانواده یا یا یا باعث میشد بعد از یه مدت زده بشم از طرفم و علاقه به ادامه نداشته باشم شایدم همکلاسی باعث شده بود که به همه چیز و همه کس بد بین باشم بعد از امیر البته امیر هنوز تموم نشده و هنوز باهاش در ارتباطم ولی دیگه رابطمون معنی قبل رو نداره و فقط گاهی تلفنی حال همو میپرسیم با چندین نفر صحبت کردم دوست شدم قرار گذاشتم ولی همیشه یچیز جلوی رفتنمو سر قرار میگرفت تا یروز که با رضا آشنا شدم رضا تموم چیزایی که من تو فانتزی هام میخواستم رو داشت بدن پشمالو سیبیل جذاب راننده ماشین سنگین بود و از همه مهم تر پایه ی رابطه دو طرفه بود با رضا هم قرار گذاشتم اومد دودل بودم که برم یا نه که دلو زدم به دریا و رفتم ولی رابطه اونجوری که میخواستم نبود وقتی لباشو میخوردم هیچ حسی نداشتم وقتی بغلش میکردم آرامشی نمیگرفتم و وقتی باهاش رابطه داشتم فقط درد پشت و حس عجیب بعد از ارضا رو فهمیدم رضا مردی بود که همیشه رویای داشتنشو داشتم ولی الان که داشتمش هیچ حسی باهاش نبود اگه هوس باز بودم رضا بهترین گزینه بود اگه عاشق بودم باید با مشکلات امیر میجنگیدم و هرجور شده با مشکلاتش قبولش میکردم اگه احساسم عادت بود الان بعد از ۲ سال نباید وقتی که همکلاسیمو میبینم کل هواسم پرت بشه و کل خاطراتم مرور شاید به قول یکی از بزرگای شهوانی یه بچم که سعی میکنم خودمو بزرگ نشون بدم یه بچم که احساس میکنم مشکلاتم بزرگن ولی در واقع خودم کوچیکم یه بچم که هنوز خودشو نمیشناسه و فکر میکنه این بچه بازیا عشق و عادت و هوس هستن شایدم یه همجنسبازم که فکر میکنم همجنسگرام و هرکی ازم میپرسه بهش میگم من یه دوجنسگرام نوشته
0 views
Date: August 23, 2018