همسایه جدید با دختر خوشگلش

0 views
0%

از خواب پا شدم ساعت تقریبا چهار بعدظهر بود خیلی شب بد خوابیده بودم احساس خوبی نداشتم اصلا حال باشگاه رفتنم نداشتم کسی خونه نبود خیلی گرسنه بودم تصمیم گرفتم برم در مغازه یه چیزی بخرم اسباب کشی همسایه خیلی نظرم رو جلب کرد انگار تازه دارن میان اینجا امید وار بودم اینا از قبلی ها بهتر باشن اونا هر روز دعوا های خانوادگی شبا تا صبح دیونه مون کرده بودن همینجور در حال فکر کردن بودم قدم زدن و تماشا کردن اسباب کشی که دیدم یه خانوم تقریبا قد 170 با بدنی لاغر ولی صورت خیلی خوشگلی داشت به سمتم امد گفت سلام اقا خسته نباشید همسایه جدید تون هستیم برام اشنا میزد انگار یکجا دیدمش محو نگاه کردنش بودم دلم میخواست همش حرف بزنه بهم گفت نردبون دارین گفتم بله الان میارم خواست خودش ببره گفتم سنگینه گفت پس پدرمو صدا میکنم تا در خونشون بردم پدرش امد فردی تقریبا ساله خیلی جون ولی میزد شناختمشون تو بازار مغازه پارچه فروشی دارن تقریبا به مغازه ما هم نزدیکه دختره ولی زیاد اونجا ندیده بودم خلاصه اون روز تموم شدو ما هم همه چی فراموش کردیم اینجا شهر کوچیکی هست به طوری که 7یا8 قهوه خونه خیلی شیک بیشتر نداره و معروف ترینشم که همه میرن ما میریم خیلی و هر روز برای قلیونو شام اون روز خیلی خسته بودم با دوستام خداحافظی کردم امدم سوار ماشین شم که برم خونه دیدم 2 تا دختر دارن میرن از پشت که خیلی خوشگل بودن گفتم وای میسم حالا یا سوار میشن یا ما کیر میخوریم تا وای سادم دختره اشنا می امد دیدم سارا همون دختر همسایه پارچه فروش بازار گفتم خانوم زارعی خونه تشریف میبرین گفت بله مزاحم تون نمیشم دوستم همرامه با هزار تعارف تیکه پاره کردن بلخره سوار شد تو مسیر اصلا حرف نمیزدیم انگار تو تاکسی هستن اونا و من راننده دوستش وسط راه پیاده شد یه دختر هم قد سارا ولی کمی تپول اندام قشنگ تری داشت ولی واقعا سارا صورت خیلی قشنگ و با اون چشم های سبز مو های خورمایش من دیونه کرده بود از تو اینه نگاش میکردم اصلا نمیدنستم بهش چی بگم اصلاا کلی گیچ بودم اولین بار بود اینجوری شده بودم من خیلی دوس دختر دارم داشتم و روابط خوبی کلا باهاشون داشتم اما اینجا واقعا گیچ بودم تا اینکه اهنگ گذاشتم یه دفعه با ذوق و بلند گفت اقا امیر این اهنگ برا من میفرستید یک لحظه هنگ کردم اسم منو از کجا میدونه و بعد گفتم ایفون نداره البته با شیریت میشه ولی برا اینکه شمارشو بگیرم چیزی نگفتم گفتم شماره تونو بدین تو وات ساپ میفرستم خشکش زد یکم صورتش حالت اخم شدو با کمی تحمل گفت اوکی شمارهشو گفت واقعا تعجب کرده بودم تو کونم عروسی بود شب تو وات ساپ باهاش بیشتر اشنا شدمو هر شب کار مون چت کردن بود چند بارم باهم رفتیم بیرون دگه شدیم پایه هم اما بازم خیلی با تعامل باهام رفتار میکرد تو یک ماه فقط 2 بار اون با التماس امد بیرون اصلا تو فکر سکس باهاش نبودم منم یه پسر قد 186 اندام متوسط تقریبا خوب مو های قهوی یکم بلند صورت معمولی چشم های قوه ای دوست دختر زیاد داشتم تامین میشدم اصلا تو فکر سکس باهاش نبودم سارا 24 سالش بود من 21 ازم تازه بزرگ تر بود شبا تا صبح کارمون چت کردن بود تا یه شب بهش گفتم سارا تا حالا بودی گفت نه مث سگ دروغ میگفت گفتم پس واست سخت نیست تنهایی تا این سن همیشه تو چت با دخترا اینجوری موضوع های سکسی باز میکردم بهم گفت تو چی گفتم نه میخواستم همش درباره اون حرف بزنم تا یک دفعه گفتم یعنی تا حالا سکس نداشتی چند دقیقه پیام نداد برام یه عمر گذشت فکر کردم ریدم تا گفت نه گفتم یعنی خود ارضایی میکنی گفت امیر میشه بهت اعتماد کرد ما الان چند وقته باهمیم شاید باید اینو بهت بگم من قبلا یه بار عقد کردم بعد قبل عروسی طلاق دلیل های کس شعری هم میگفت ولی اصلا برام مهم نبود فقط میخواستم اون لباشو ببوسم اون اندام کوچیکو قشنگو بغل کنم فقط تو فکر سکس باهاش بودم گفتم بهش درکت میکنم عزیزم ولی کس گفتم واقعا دگه حرفا هر شب سکسی بود تا اینجایی که دگه میگفت شبا شرت سوتینمو در میارم بنداش اذیتم میکنن دگه کالا به کیرم میگفت سالار یه روز خیلی اتفاقی ساعت صبح بود بهش زنگ زدم کجایی گفت خونه هستم خیلی عشق قلیونم بود گفتم خونمون کسی نیست بیا قلیون بکشیم یا بریم قهوه خونه اصلا تو فکر سکس باهاش نبودم اون روز تازه از خواب بیدار شده بودم قلیون مهم تر بود گفت نه حوصله قهوه خونه ندارم میام همونجا خمارم خودمم خندیدم امد البته قلیون خماری نداره یه چیز کاملا کس شعری من با خودم فکر کردم گفتم قبل امدن این بزار یه حمومی بریم شاید شد بکنیمس رفتم حموم با اینکه شب قبلشم حموم بخاطر بعد باشگاه رفته بودم امد وای یه ارایش ملایم با ساپورت خیلی کوتاه من قشنگ ساق پاهاشو میدیم و یه مانتو خیلی تنگ که تا کونش بود قشنگ کسش از رو ساپورت مشخص بود امد کنارم قلیون اوکی کرده بودم خیلی هم دختر بد دهنی بود گفت بده من کس کش گفتم بگیر کس خل میکشدو کس میگفت منم هی نگاش میکردم خیلی خوشگل بود صورتی واقعا ناز کوچولو با مو های بلندی داشت نگام یک سره رو پاهاش بود رو ساق پاهاش که لخت بود داشت دیونم میکرد تقریبا کنارم بود دلمو زدم به دریا بوسیدمش گفت خیلی وقت قبل منتظر این کارت بودم انگار بهم بگن تو خوشگل ترین ادم جهانی تو کونم عروسی خوابیده بود منم سینه هاشو می مالیدم از رو لبایسو و بوسش میکردم زیرگردنش دستمو بردم کنار کسش پاهشون به هم چسبوند گفتم بلند شو بریم رو تخت مانتشو دکه هاشو باز کردم در اوردم سوتینم در اوردم فقط سینه هاشو میخوردم دلم میخواست ساپورت پاش باشه انگار پاهاش از رو ساپورت خوشگل تره دلم میخواست از رو ساپورت کسشو بلیسم اما یکم اذیت میکرد دستمو گذاشتم رو ساق پاشو میمالیدم خیلی حال میداد چشاشو بسته بود ساپورتشو در اوردم خواستم شرتشو در بیارم گفت نه ولی زیاد به حرفش گوش ندادم شرت در اوردم یه کس قهوه ای بالاش سفید پاین قهوه ای انقد حشرم زده بود بالا بدون توقف شروع کردن به خوردنش زبونمو از بالا میکشیدم تا پاین مزه زیاد خوبی نداشت ترش کمی شور میزد قبلا هم کس لیسی کرده بودم اما وقتی نگاه اون صورت زیباش میکردم حشریتم چند برابر میشد فقط کسشو می خوردم پاهشو یا سینه هاشو میمالیدم اه اه خونه برداشته بود بهش گفتم تو قراره امروز به کی بدی گفت امیرم میگفت امیرم دینونه میشدم خیلی این کلمه دوس داشتم بعد خوردن کسش دگه خیلی لجز شده بود دگه نخوردم گفتم به شکم بخواب گفت نه کونم درد میگیره گفتم خب لا پات میزنم گفت باکره نیستم اصلا سوال نکردم چرا تو فکرش نبودم نه قرصی خورده بودم نه هیچی گذاشتم کیرمو تو کسش اول درش میمالیدم دیونه شده بود میگفت امیرم بکن داخل میگفتم جنده کی تو میگفت اقا امیرم دیونم کرده بود اروم تلمبه هامو شروع کردم نرده های بالا تخت گرفته بود فقط ناله میکرد اون زود تر از من ارضا شد شاید فقط 2 دقیقه تلمبه زدم ولی ارضا شد فکر کنم خیلی حشرش بالا بود بی حال افتاده بود بهش گفتم من ارضا نشدم ساک میزنی گفت نه کثیفه اگه اول گفته بودی شاید الان گفتم خواهش میکنم گفتم باید بخوری خوابیدم رو تخت اول زبنشو زد بهش گفت اه بده لب هاشو گذاشت بالا کیرم هی ول میکرد میگفت بو میده اه یه جوری دوس ندارم به زور کردم تو دهنش بعد چند بار بالا پاین کردن انگار خوشش امد قشنگ ساک میزد تخم هامو میکرد تو دهش تا زیر تخمامو میخورد انگار دانشگاه رفته باشه واسه ساک زدن نه از اون اولش که به زور کرد تو دهنش نه از الانش وقتی زیر تخمامو میخورد کیرمو میگرفت دستش میمالیدش خیلی حال میداد بعد چند دقیقه ساک تو دهنش ارضا شدم ولی سریع در اوردو تف تف کرد من رفتم دستشویی بعدشم اون لباس هامون پوشیدیم اون رو تخت خوابید منم کنارش بعد چند مین گفت امیرم واسه امروز مرسی من میرم فعلا شب بهت زنگ میزنم برنامه های سکسی ما زیاد شد تا وقتی که پدرش فوت کرده با پسر عموش ازدواج کرد من دوسش داشتم چون تا وقتی با من بود با کسی نبود قبلش برام مهم نبود اما چون سنش بیشتر بود عاشقش نبودم وقتی هم رفت ناراحت شدم ولی دختر دورم زیاد بود من نه نوسنده هستم و نه ویراستار اگر بد بود یا هر مشکلی داشت یا غلط املایی بد نوشته شده بود به بزرگی خودتون ببخشید این داستان حقیقت دارد نوشته

Date: November 17, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *