واسش ساک میزدم خودم ارضا شدم

0 views
0%

سلام دوستان داستان یه داستان گی هست از الان گفته باشم یکم از بدن خودم بگم توپولم گوشتی ولی نه چاق سینه هام درشته و کونم هم گوشتی چون توپولم یکم ۲۴ سالمه یه روز حدودا ۲ ماه پیش توی مترو بودم نزدیکیای ایستگاه توپ خونه که همه میدونن چقدر شلوغ میشه یکم بخاطر خستگی بعد از کار شیطون شده بودم ولی کاری نمیخواستم بکنم وقتی در مترو توی اون استگاه باز شد همه ما فشرده شدیم یه مرد میان سال ۴۰ ساله از پشت به من چسبید یه عذر خواهی کرد ازم توی مسیر حس کردم زیادی بهم چسبیده ولی انگار میترسید من جارو جنجال را بندازم واسه اینکه خیالشو راحت کنم که اوکیه هر کاری دوس داشتی بکن خودمو از قصد بهش مالوندم برگشتم نگاش کردم و یه خنده ریز کردم چهره اش برگشت نباید زیاد تابلو میشد دیگه اون وسط ولی واسه من واضح بود چون شروع کرده بود اروم کون گوشتی مو میمالوند و کیر شق شدشو میتونستم حس کنم وقتی رسیدیم صادقیه باهام پیاده شد گفت نمیدونم پایه هستی یا نه ولی ماشینم نزدیکه تا دم خونت میبرمت بیا با هم بریم خلوت و تنها یه آرامش خاصی تو نگاش بود که باعث شد نترسم ازش گفتم من خونه ام شهرانه میتونی بری تا اونجا گفت آره بابا رفتیم توی پارکینگ مترو صادقیه سوار پرایدش شدیم و راه افتادیم منو برد توی کوچه پس کوچه های خیلییی خلوت بلوار کوهسار بدون اینکه چیزی بگه دستمو بردم رو کیرش از روی شلوار شروع کردم مالیدن قبل از این که بزاره کیرشو در بیارم پیرهن منو کند و شروع کرد مالیدن سینه های سفید و تازه شیو شدم باعث شد خودمم سیخ کنم کیرش حدودا ۱۴ سانت بود و قلمی خوراک خوردن بود شروع کردم به لیسیدن نه سرمو فشار میداد نه چیزی خشن نبود گذاشته بود من هر کاری دوسس دارم بکنم عاشق این کارش شدم شروع کردم با تف زیاد واسش ساک زدن داشت خل میشد که دیدم تف انداخت رو دستش شروع کرد مالیدن کیرم با یه دست و مالیدن نوک سینه ام با یه دست دیگه این کار منو دیوونه میکنه جوری که تو ۱۰ ثانیه آبم میاد دستشو از رو کیر خیسم ور داشتم و گفتم فقط سینه هامو بمال با جفت ست جوری آروم ولی حشری سینه های منو میمالید که وقتی داشتم واسش ساک میزدم یه گرمایی حس کردم توی پایین تنم و یهو دیدم آبم بدون اینکه دست به کیرم بزنم پاشید روم مثل اینکه از این صحنه خیلی حشری شده بود که همون لحظه اونم آبش اومد توی دهنم دیوونه شده بود بلند بلند آه میکشید منم تلافی کردم واسش میک زدم که خوووب آبشو خالی کنم تنش میلرزید منو رسوند دمه خونه ولی شماره بهش ندادم دلم میخواست تا همین حد بمونه امیدوارم خوشتون اومده باشه نوشته

Date: February 8, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *