وصال معشوق

0 views
0%

سلام به همه ی بچه های ایران زمین الهام هستم 31 ساله و متعهل 2 تا کوچولو هم دارم اول اینو بگم که با شوهرم توی دانشگاه آشنا شدم هردومون حسابداری می خوندیم بعد به خاطر کار شوهرم از مشهد اومدیم تهران اوایل هردومون توی یک شرکت کار میکردیم ولی بعد چون باردار بودم بچه ی دوممو دیگه سر کار نرفتم تا2سال قبل که دوباره تصمیم گرفتم برم سر کار و خدا کاری واسم جور کرد و توی یک شرکت پخش لوازم خانگی حسابدار شدم انصافا حقوقشم خوب بود واسم بعضی اوقاتم که تو شرکت بیکار میشدم میومدم اینترنت با این سایتم همین جوری آشنا شدم ما برسیم سر اصل داستان این صاحاب کار ما یک آقا پسری داشت که اگه با فرید ازدواج نکرده بودم شک نکنید با اون ازدواج میکردم خیلی پسر خوبیه بار اول که اومد شرکت دیدیمش تو همون نگاه اول عاشقش شدم اونم همین طور یادم نمیره دیدار اولمونو اسمش شهرام 20 سالشه هم خیلی خوشکل هم یک پارچه آقاس بگذریم حال یک 4 ماهی گذشت و شوهرم با این آقای فرامرزی رییس شرکت میگم باهم خیلی رفیق شدن و این بود رفت و آمد های خانوادگی ما با خانوادشون شروع شد ما میرفتیم اونا میومدن خونمون اینم بگم که آقای فرامرزی خانواده نسبتا معتقدی بودن منم سعی میکردم خونشون که میریم زیاد ترگل ورگل نکنم ساده برم اینم بگم که این آقا شهرام اوایل خیلی باهام سرد بود اما کم کم یخش وا شد و با هم تو شرکت خیلی شوخی می کردیم تا این که دیگه خیلی با هم صمیمی شدیم اما بریم سر اصل داستان شوهرم به خاطر کارش 4 روز هر ماه و نیست میره مشهدداستان از اینحا شروع میشه یکی از اون شبایی که فرید مشهد بود دیدم گوشیم زنگ خورد دیدیم شماره شهرام گوشیو برداشتم بعد سلام و احوال پرسی شهرام گفت تنهاین گفتم نه با بچه هام گفت نه یعنی آقا فرید مشهده گفتم آره گفت یک فیلم جدید گرفتم بیارم واستون ببینید چون ما تو تهران کسی و نداریم و بعد از ظهرا بیکاریم با فرید بچه ها سرمون گرم میکنیم گاهی اوقاتم فیلم میگیریم منم بهش گفتم باشه بیار ساعتای 8 بود که دیدم آیفون زنگ خورد شهرام بود تعارفش کردم بیاد تو از خدا خواسته قبول کرد اینم بگم که شهرام تا حالا هیچ وقت تنها خونمون نمیومد همیشه با مامان باباش میامدن منم دیدم شهرام تنهاس و باباش نیس دیگه چادر سرم نکردم و با یک لباس آستین بلند با دامن بلندی پام کردم روسری هم سرم کردم اومدتو و بعد احوالپرسی با خنده گفت چشم بابامو دور دیدی چادر سر نکردی منم گفتم آره دیگه بهش گفتم فیلمش چیه گفت ویلای من قشنگه گذاشتم تو و بچه ها رو صدا کردم بیان ببینن پسرم 8سالش و دخترم 5 سالشه خلاصه فیلم دیدیم و تمام شد احساس میکردم شهرام یک خورده استرس داره بعد شهرام رفتو بهش واسه شام اصرار کردم اما قبول نکرد و رفت فرداش گذشتو فردا شبش ساعتای 7 بود آیفون زنگ خورد برداشتم دیدم بازم شهرامه شوکه شدم با خودم گفتم واسه رو کم کنی شهرام لباسامو عوض نکنم با همون شلوار استرچی که پام بودبا یک تاپ که تنم بود طولانی شد باشه سریع تر میگم اومد تو و من این جوری دید خشکش زد هیچی نگفت دید بچه ها نیستن گفت بچه ها کجان گفتم خونه آقای چعفری رفتن همسایه 2طبقه بالامون چون بچه اش همسن سانازو امیرن با هم بازی میکنن به شوخی گفت عجب دافی شدی گفتم بودم خبر نداشتی گفت واستون فیلم آوردم اما با فیلم دیشبی فرق داره گفتم چه فرقی گفت خارجیه منم اصن از فیلم های خارجی خوشم نمیاد گفتم دوس ندارم گفت این قشنگه اگه بد بود هر چی خواستی بگو گفتم باشه ایندفه تو فلشش ریخته بود اومد فلش وصل کرد به تلوزیون روشن کرد تا فلش شد دیدم کلی عکس سکسی تو فلشش بهش گفتم اینا چیه شهرام گفت هیچی بابا فلش دست دوستم بوده اینا رو ریخته آمد فیلم گذاشت یک جند دقیقه ایکه گذشت صحنه های سکسی رسید که با هم عشق بازی میکردن بد جور حشری شدم شهرامم همین طور وشط فیلم بود که در زدن رفتم در وا کردم دیدیم پچه ها هستن به شهرام گفتم فیلم کن بچه ها نبینن اومدن دفتراشون بر داشتن گفتن مامان ما میریم بالا گفتم باشه برین رفتن دوباره فیلم کرد من و شهرامبه فاصلا حدود نیم متری هم نشسته بودیم رو مبل دیدیم شهرام داره کم کم میاد نزدیک تر تا این که اومد بهم چسبید دستم گرفت تو دستش خیلی بدنش گرم بود بعد دستم ول کرد دستش گذاشت رو پام یک چند دقیقه ای همین جوری بود حس کردم نفسش داره تند تند میزنه بیچاره هول شده بود بعد بهم گفت الهام یک چیزی بهت بگم گفتم آره بگو شهرام خیلی دوست دارم موندم بهش چی بگم گفتم خوب منم دوست دارم شهرام جان بعد دوباره دستم گرفت فیلم قطع کرد گفت ولش کن فیلم رفت تو فیلمای سوپرش گفتم شهرام خاموشش کن گفت چرا عزیزم گفتم دوس ندارم شهرام آخه چرا گفتم خوشم نمیاد شهرام همین و با هم ببینیم بعد خاموش میکنم گفتم باشه بذار فیلم و گذاشت وای خدای من یک 5 دقیقه ای گذشت واقعآ حشری شدم دستم گرفت گذاشت رو کیرش چه قد گرم بود وایییی گفت دوسش داری هیچی نگفتم دستشو برد رو سینه هام شروع کرد به مالیدن سینه هام عینه سنگ شده بود گفت جونم چه ممه هایی داری الهام جونم گفت سایزش چنده من چرا میپرسی کفت میخوام بدونم گفتم 75 گفت به به یهو گردنم گرفت گفت لب میدی نفس منتظر جوابم نموند شروع کرد به خوردن لبام منم از خا خواسته لباشو میخوردم و کیرشو میمالیدم بهم گفت بریم تو اتاق گفتم بریم رو تخت رفتیم تو اتاق گفت می خوام جی جی هاتو بخورم شروع کرد به خوردن سینه هام منم آهو اوهم دراومد تاپم در آورد سوتینم باز کرد گفت جونننم مث وحشیا میخورد بعد بهش گفتم شهراممن کیر میخوام گفت کیرم بهت میدم نفس امد شلوارم در آورد گفت جان عجب کون سفیدی من عاشق کونتم بعد من بر گردوند شروع کرد به خوردن کوسم واقا حرفه ای میخورد داشتم دیوانه میشدم انگار تو این دنیا نبودم من شهرامکیرت بده گفت چشم لباسش رد اورد شلوارش من از تئ پاش کندم منم که مست کیرش بودم مث وحشیا شورتش در اوردم وای عجب کیر سفید و کلفتی داشت تا کردم تو دهنم واسش میخوردم اونم حالی میکرد گفتم شهرام نمیای بکنی گفت با کمال میل عزیزم گفت برگرد یک خورده لاپایی بدمت خوابیدم به شکم اونم اومد گذاشت لا کونم هی میمالید به کونم منم حال میکردم گفت بر گرد اومد گفتم جرم بده شهرام گفت چشم آمد کیرش و گذاشت دم کوسم با یک فشار کرد تو اولش همین حوری نگه داشته بود بهش گفتم تلمبه بزن شهرامچه کار میکنی گفت باشه و شروع کرد به عقب جلو کردن من اوییییییییی بزن بزن آیییییییییی شهراممن مال توام بزن بزن جرم بده همش مال تو همین جور یک چند دقیقه ای میزد شهرام کونت می خوام با تردید گفتم باشه بیا برگشتمواسش قمبل کردم با تف به زور کرد تو خیلی دردم اومد اونم هر لحظه وحشی تر میشد محکم تر میزد دیگه اشکم در اومد گفتم بسه ترخدا بسه اونک بی خیال شد گفت کوستو می خوام دوباره اومذ از کس شروع مرد به تلمبه زدن یک 7 8 تا که زد گفت ابم چی کار کنم داره میاد گفت بریزم توش گفتم نه بده بخورم امد کیرش با سرعت کرد تو دهنم تمام ابشو خوردم بعد یهو ولو شدیم رو تخت من خسته شدی گفت آره خیلی ولی دستت درد نکنه حال داد شهرام میگما فرید عجب هلویی رو هر شب دنده میده گفتم فرید که نیست تو هم میتونی این هلو رو دنده بدی گفت راس میگی گفتم آره من فقط زن فرید نیستم زن تو هم هستم گفت حتما بهش گفتم بلند شو لباساتو بپوش الان بچه ها میان رفتیم لباسارو پوشیدیمو شهرام بعدکلی تشکر رفت این اولین سکس من با عشقم بود از خدا میخوام فقط یک بار دیگه من و به شهرام برسونه یه جی دیکه بگم خواهشا فحش و بد بیراه ندید ممنون نوشته

Date: September 8, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *