وقتی همه خواب بودند

0 views
0%

چقدر هوا سرده لاکردار تا ما تحت آدمو میسوزونه بزار یه زنگ به این رضا بزنم ببینم میاد دنبالم داداش به درد همچین روزایی میخوره دیگه علو داداشی دارم یخ میزنم یه توک پا بیا دنبالم سر چهار راه انقلاب داداشیییی کله کیری صبح که گفتم پنجاه تومن دستی بده که فلنگو بستی حالا شدم داداشی جون داداش قندیل بستم بیا و آقایی کن نزار داداشت جوون مرگ بشه به تخمم تو جوون مرگ بشی یا نشی چی به من میماسه تازه اونجوری بشه یارانت رو قطع نمیکنیم با بابا تقسیمش میکنیم اتاقمونم میشه واس خودم پس چه کس شعری میگن تو این آنتن که ایرانیا هر چی ندارن کانون گرم خونواده دارن بزار لا اقل یه تاکسی بگیرم مستقیم مستقیم مستقیم مستقیم آقا گوه خوردم دربست بپر بالا برادر که الان میچایی تف به این شانس این یارو با این حجم بالا از سیبیل راننده تاکسیه یا راننده تریلی اخه این اگه نصف شبی مارو ببره بیابون درمون هم بزاره کسی نمیفهمه کاری هم نمیشه کرد ذکری آیه ای چیزی هم بلد نیستیم تا خونه بخونیم که سلامت برسیم از قدیم هم که گفتن خوشکلی دردسر داره مثلا من بچه خوشکلم شما هم باور کنید تو اون سرما داشتم همینجوری عرق میریختم که رسیدیم خونه حالا بماند که یارو واسه دو قدم راه بیست تومن مارو تیغ زد ما هم نتونستیم جیک بزنیم پشت در واساده بودم و جیبامو میگشتم که کلیدمو پیدا کنم ولی انگار نه انگار همه چی پیدا کردم از سکه ی صد تومنی که گذاشته بودم واسه صدقه تا نخ دندون و فندک و یه دونه کاندوم واسه کم و زیاد مثلا من خیلی بکنم اما تنها چیزی که نبود کلیدم بود بزار یه زنگ بزنم رضا دیگه در رو که میتونه باز کنه مشترک مورد نظر خاموش میباشد حالا من نصف شبی چه جوری زنگ بزنم که درو باز کنید بابام اگه بیدار شد به چهار قسمت مساوی تقسیمم میکنه پوستمم زنده زنده مثل گوسفند میکنه بعدم از کون دارم میزنه اوس کریم حالا که فقط خودمم و خودت بگو ببینم این حکمت خلقت من چیه اخه عبرت شدن واسه دیگران هم حدی داره همینجوری که مشغول بدو بیراه گفتن به خودم بودم صدای پای یه نفر رو شنیدم که از پله های ساختمون میاد بالا زهره خانوم همسایه رو به روییمون بود که معلوم بود ترسیده ولی نصفه شبی کجا بوده هر چی سعی داشتم افکار منفی رو از سرم بیرون کنم نمیشد یه زن متاهل که شوهرش هم نگهبان باشه و شب کار نصف شب با ترس و لرز میاد خونه چه فکری باید راجع بهش کرد دلو زدم به دریا و اومدم که زنگ در رو بزنم یهو زهره ولو شد رو زمین کمکش کردم که بلند شه گفت چیزی نیست یه ذره سرم گیج میره گفتم اشکالی نداره کمکتون میکنم برید داخل کلیداش رو ازش گرفتم و درو باز کردم و بردمش داخل دستم خورده بود به سینه هاش کیره ندید بدید ما هم واسه زن همسایه راست شده بود ازم پرسید راجع به من که فکر بدی نکردید یه وقت سوء تفاهم نشده باشه نه بابا فکر بد چیه من مگه چیکارم که بخوام راجع به کسی فکر بد بکنم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت کیرم دهنت کسخل پس فکر بد نکردی چیکار کردی این همه خودتو به من مالوندی حالا هم میگی فکری راجع به من نکردی پس این کیر لامصب چی میگه ها دهنم وا مونده بود اخه مگه زن ها هم کیر دارن پرسید حالا مشتری هستی یا تشریف میبری یه چک زدم به خودم که نکنه خوابم اخه مگه میشه منی که اگه یه دونه آجر از آسمون میومد عهد میخورد تو سر من حالا کس با پا خودش اومده میگه بیا منو بکن اول شلوارو شورتشو در آوردم تا خیالم راحت بشه که کیر نداره بعد که خیالم راحت شد کس و کون رو سیخ زدمو اونشب هم واسه ما شد خاطره نتیجه اخلاقی همیشه همراه خود کاندوم داشته باشید نوشته

Date: November 26, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *