سلام داستانم شاید باور کردنی نیست اما واقعیه قضیه بر می گرده به نزدیک 15 سال پیشه یعنی زمانی که من 15 سالم بود من یه دختر دایی دارم که از نظر سنی نزدیک به سن خواهرمه بعضی اوقات هم میومد خونه ما اون موقع ها خونه ما کوچیک بود و فقط یک اتاق خواب داشت که مادر و پدرم اونجا می خوابیدن من و خواهر و برادر کوچکم هم توی پذیرایی می خوابیدیم تا این که دختر دایی یه بار که شب اومده بود خونه ما و شب خوابیدم طبق معمول هر شب من سخت خوابم می برد یک دفعه متوجه شدم که داره خر و پف می کنه به این فکر افتادم که آدم هایی که خر و پف می کنن معمولا خواب سنگینی دارن به همین خاطر بعد از چند دقیقه ای و با کلی کلنجار رفتن با خودم اول یه دست به پاش زدم و زود پریدم توی رخت خوابم وضعیت رخت خواب من نسبت به اون و خواهرم که کنار هم خوابیده بودن طوری بود که من پایین پای اونها بودم و اون ها نسبت به من عمود بودن شبیه شکل روبرو خلاصه چند بار دیگه این کار رو که کردم متوجه شدم خواب خیلی سنگینی داره تا اینکه دیگه دل رو زدم به دریا و دست مالیدم به کونش و دوباره پردیدم توی رخت خوابم از ترس بیدار شدنش این کار رو می کردم چند بار دیگه هم این کار رو که کردم خیالم راحت شد که بیدار نشده دیگه یکم شجاع شدم و رفتم کونش رو مالیدم جالب اینه که بیدار هم نشده بود دوباره برگشتم توی رخت خوابم که یکم خستگی در کنم که یهو دمر شد و دمر خوابید منم کلی حال کردم رفتم با زحمت و یواش یواش شلوار و شرتش رو تا زیر کونش کشیدم پایین توی اون تاریکی زیاد کونش معلوم نبود منم تا اون موقع کون دختر ندیده بودم اما با چند تا پسر حال کرده بودیم خلاصه بعد از این که شلوارش رو کشیدم پایین اول حسابی سوراخ کون و کسش را مالیدم از لمس کسش حسابی حال کرده بودم بعد هم انگشتم رو خیس کردم و کردم توی کونش به نظر خودم خواب بود آخه سوراخ کونش نه جمع شد و نه تنگ بود حسابی با سوراخ کونش بازی کردم و کسش رو مالیدم بعدش هم دیگه دل رو زدم به دریا و کیرم رو در آوردم و انقدر مالیدم به سوراخ کونش تا آبم اومد فردای اون روز به این فکر میکردم که اگر یکی بیدار می شد و یا مامان یا بابام از اتاق بیرون میومدن باید چه غلطی می کردم راسته که می گن وقتی کیر سیخ می کنه خون به مغز نمی رسه نوشته
0 views
Date: August 18, 2019